به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، دی ۲۰، ۱۳۹۲

واکنش مادر سهراب اعرابی به اعتراف فرمانده پایگاه بسیج:

خواسته ام هنوز هم رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی است
 مادر سهراب اعرابی می گوید که در این چهار سال انواع فشارها و تطمیع ها برای پس گیری شکایت ها بر خانواده ها وجود داشته اما آن ها مصرند که باید دادگاه قاتلین و آمرین قتل فرزندانشان بر گزار شود و تا آن روز از شکایت خود و پیگیری هایشان دست نخواهند کشید. اون معتقد است تا زمانی که نگذارند خون فرزندان این کشور و حق آن ها پایمال شود جنبش سبز و آرمان های آن زنده است.
پروین فهیمی در گفت و گو با کلمه با ابراز خوشحالی از اعتراف فرمانده پایگاه بسیج نینوا به اسلحه کشیدن به سمت مردم، به بخشی از سخنان وی که گفته بود مردم می خواستند پایگاه را به دست بگیرند و برای حفط پایگاه ناچار به تیراندازی شدند، اعتراض کرده و می گوید: مردم دست خالی چگونه می توانند حمله کنند. روز ۲۵ خرداد سال ۸۸ روز راهپیمایی سکوت مسالمت آمیز بود. اکثر مردم شاهد عینی بودند و دیدند که سه تا چهار میلیون جمعیت بیرون آمدند همه دست خالی به عنوان اعتراض بیرون آمدند. چیزی برای حمله نداشتند. فیلم ها و تصاویر آن هم موجود است مردی از آن بالا ساختمان با اسلحه به صورت تهدید سمت مردم را نشانه رفته بود و اکثر مردم دیدند اصلا نمی توانند منکر آن شوند.
مادر این شهید جنبش سبز که سال ۸۸ اعلام کرده بود در صورتی که زندانیان سیاسی آزاد شوند از شکایت خود خواهد گذشت امروز با تاکید بر سخنان خود و ایمان به راهی که فرزندش را در آن از دست داده، می گوید: هنوز هم بر خواسته های خود پایبندم و هنوز مساله ی من آزادی و رفع حصر خانم زهرا رهنورد و آقایان مهندس موسوی و کروبی آزادی تمام زندانیان سیاسی است.
سهراب اعرابی در راهپیمایی دوشنبه ۲۵ خرداد ۸۸ از مادرش جدا شد و شب به خانه بازنگشت. پروین فهیمی هر روز صبح برای یافتن نشانه‌ای از پسرش به دادگاه انقلاب می‌رفت و هر بعد از ظهر عکس سهراب را جلوی در زندان اوین می برد و این عکس سهراب بود که در میان همه‌ی آزاد شده‌ها دست به دست می شد تا نشانی از او پیدا شود. سهراب هرگز به خانه بازنگشت اما عکس او حالا در خانه ها و خاطره های بسیاری از ایرانیان نقش بسته است.
متن گفت و گوی کلمه با مادر سهراب اعرابی را با هم می خوانیم:
خانم فهیمی بعد از گذشت چهار سال انکار حکومت، فرمانده پایگاه بسیج نینوا اعتراف به اسلحه کشیدن به سمت مردم داشته، نظرتان نسبت به این اعتراف چیست؟
به هر حال من فکر می کنم بعد از چهار سال این جای خوشبختی است که به اینجا رسیدند که باز خودشان به گناه هایی که کردند، اقرار و اعتراف کنند. به خاطر اینکه مردم در مقابل فشارهای آنها کوتاه نیامدند ، خود خانواده ها از جمله من با همه فشاری که در این چهار سال بر ما بوده، شکایت های مان را پس نگرفتیم و آن را ادامه دادیم. اینهمه فشار آوردند بیایید دیه های تان را بگیرید اما ما باز هم زیر بار نرفتیم، فشار آوردند تا پرونده ها را به شکلی با دیه مختومه کنند که ما مصرانه بر شناسایی قاتل و آمر پافشاری کردیم و این خواسته ما تا آخر هم ادامه خواهد داشت. یعنی تا زمانی که دادگاهی عادلانه و علنی برگزار نشود، من شخصا بر شکایت خود پابرجا خواهم بود.
الان هم فکر می کنم به این نتیجه رسیدند که کم کم بیایند به کارهای خود اقرار کنند. خوب در ابتدا که اصلا منکر کشته شدن کسی بودند، بعد قبول کردند چند نفری کشته شدند، بعد قبول کردند چند نفر بسیجی بودند، بعد قبول کردند تعدادی را زدند و داستان های مختلفی بافتند و تا امروز هم که اقرار می کنند که اسلحه به روی مردم کشیدند که این خود غنیمت است.
اشاره شده که شلیک ها از قسمت پایین تنه بوده است، شما به عنوان مادری که فرزندتان روز ۲۵ خرداد ۸۸ مورد اصابت گلوله قرار گرفته و هم به عنوان فردی که با آسیب دیدگان از نزدیک ملاقات داشتید، این ادعا قابل قبول هست؟
این اصلا قابل قبول نیست. تمام بچه هایی که کشته شدند و حتی آسیب دیدگان و جانبازان قطع نخاعی از قسمت بالا تنه مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. الان هم شاهد ما، آسیب دیدگان و جانبازان و قطع نخاعی ها هستند و می توانید از آنها بپرسید. اینطور صحبت کردن و اینطور نتیجه گیری هایی که می کنند با آن چیزی که نهادهایی از جمله پزشک قانونی عنوان کرده تناقض دارد. شلیک هایی که در آن تاریخ شده و بعدها در گزارش های پزشک قانونی دیدیم و موجود است، همه تیراندازی ها به صورت از بالا به پایین بوده است. از بالای بدن وارد شده و از پایین بدن خارج شده است این به صورت یکسان در همه گزارشها تکرار شده یعنی از فاصله ۷ تا ۱۵ متری. اگر شلیک کننده ای در میان جمعیت بوده با چه فاصله ای و از چه ارتفاعی می توانسته شلیک کند که این اتفاق رخ دهد. اگر قاتل روی ساختمان های دیگر بوده که اعلام می کنند ما همه را رصد میکردیم.
برای سهراب هم مطابق آخرین گزارشی که سال ۹۰ به من دادند، نشان داده که سهراب دو تا تیر خورده است، یکی به دستش و یکی به قفسه صدری سینه و این کاملا نشان می دهد که قسمت بالای بدن بوده است. سایر بچه ها نیز به همین منوال است. کیانوش، رامین و … همه قسمت بالایی بدن شان مورد اصابت گلوله قرار گرفته اند و مدارک آن هم موجود است و قوه قضاییه یا هر ارگان دیگری نمی تواند منکرین قضیه شود. من فکر می کنم این اظهارنظرها برای این است که خودشان را از اشتباهاتی که مرتکب شدند توجیه کنند.
شما خودتان یکی از حاضران و شاهدان راهپیمایی ۲۵ خرداد هستید. در مصاحبه فرمانده بسیج اشاره شده مردم می خواستند پایگاه را در اختیار بگیرند و برای حفظ پایگاه و .. مجبور به این کار شدند.
آخر مردم دست خالی چگونه می توانند حمله کنند. روز ۲۵ خرداد سال ۸۸ روز راهپیمایی سکوت مسالمت آمیز بود. اکثر مردم شاهد عینی بودند و دیدند که سه تا چهار میلیون جمعیت بیرون آمدند همه دست خالی به عنوان اعتراض بیرون آمدند. چیزی برای حمله نداشتند. نه چوب و چماقی و نه اسلحه ای دست شان بود. فقط سکوت شان اعتراض شان بود. موضوع دیگر که فیلم ها و تصاویر آن هم موجود است مردی از آن بالا ساختمان با اسلحه به صورت تهدید سمت مردم را نشانه رفته بود و اکثر مردم دیدند اصلا نمی توانند منکر آن شوند. بیایند همان را به ما معرفی کنند. همین سند محکمی است که این افراد دارند از بالا به مردم حمله می کنند همین ها را معرفی کنند تا معلوم شود چه کسی اسلحه داده و از کجا دستور گرفته است.
الان آخرین وضعیت پرونده شکایت تان به کجا رسیده است؟
از سال ۹۰ به این طرف دیگر پیگیری نکرده ام. ولی پرونده مفتوح است؛ چون من رضایت ندادم. دادسرا رفتم ولی گفتند دیه حاضر است و می توانید دیه بگیرید که من قبول نکردم چون گفته بودم یکی از خواسته های من شناسایی و معرفی آمر و قاتل است.
از پرونده سایر شهدای سبز اطلاع دارید؟
تقریبا. من فکر می کنم اکثرا دیه نگرفتند، یک تعداد محدودی دیه گرفتند که آن هم نیازهای خانوادگی، شخصی، مشکلات مالی داشتند و نیاز داشتند گرفتند و نوش جان شان هم باشد، حتی اگر دیه ها پرداخت شود باید آمرین و قاتلان را معرفی کنند. و همه به این امید هستند که قوه قضاییه عدالت را در این کشور برقرار کند. اگر عدالت برقرار شود همه چیز درست خواهد شد.
شرطی که شما برای فرزندتان گذاشته بودید چهار سال گذشته هنوز به این خواسته عمل نشده است، تغییری در نظرتان ندادید؟
من فکر می کنم چون ما روی شهدای مان، روی کسانی که از دست دادیم، به خاطر اعتقادات و ایمانی که داریم می دانیم راه شان راه درستی بوده است، به خاطر همین اگر شرطی گذاشتیم به خاطر آزادی مردم است. به خاطر رسیدن به خواسته های مطلوب و درست شان است که روی آن سرمایه گذاری کردند، هم خود شهدای ما و هم ما خانواده های آنها و هم مردم. چون روی این اصل سرمایه گذاری کردیم. هنوز هم بر خواسته های خود پایبندم و هنوز مساله ی من آزادی و رفع حصر خانم زهرا رهنورد و آقایان مهندس موسوی و کروبی آزادی تمام زندانیان سیاسی است. دادگاه عادلانه هم حق قانونی همه خانواده ها است. هیچکس نمی تواند این حق را از کسی بگیرد و تمام خانواده های شهدا این حق را برای خود محفوظ می دانند و تکلیف است.
اظهارنظرهای آشفته از سوی افراد مختلف علیه جنبش سبز و رهبران جنبش سبز را ناشی از چه می دانید.
این را ناشی از ضعف شان می دانم. هر جا که به بن بستی بخورند بر می گردند طرف مقابل را محکوم می کنند، انتخابات ۹۲ نشان داده شد مردم همچنان بر سر مواضع و عقاید خود هستند و همچنان خواهند ماند و این یک اصل گریزناپذیر است و اصلا امکان ندارد که تمام شود و ادامه خواهد یافت. تا زمانی که ما نمی گذاریم خون فرزندان مان پایمال شود و حق مان را هم نمی گذاریم پایمال شود جنبش سبز هم زنده بوده و زنده خواهد ماند.
نکته ای اگر هست بفرمایید.
به هر حال اینکه بخواهند برای ما شعار بدهند و هر مساله را به نفع خود مطرح کنند این ما را قانع نخواهد کرد. باید در دادگاهی عادلانه این مسایل مورد رسیدگی قرار گیرد و قاتلان و آمران مشخص شوند. تا وقتی این کار را نکنند این حرف ها بی نتیجه است. ما به زمان سپردیم و زمان همه چیز را ثابت خواهد کرد. هر کسی در حق مردم ظلم کرده صد درصد رسوا خواهد شد. من اعتقاد و ایمان دارم راه شهدا راهی است که همه ی آزادیخواهان و همه کسانی که این راه را قبول دارند از آن حمایت می کنند. من هم به عنوان یک مادر راه فرزندم را قبول دارم و مطمئن هستم به نتیجه دلخواه مردم خواهد رسید و نه نتیجه دلخواه ظالمین.
کلمه- پیام رهجو