نقش رهبرى درحراست از حقوق شهروندان
تاًمین امنیت رهبر در کوهها
بدون هیچ تردیدى، تضمین امنیت شهروندان و محافظت از ایشان مطابق قانون اساسى برعهده حاکمیت و دولت است. و حاکمیت یعنى قواى انتظامى و نظامى تحت امر رهبرى نظام – که انتخاب عزل و نصب تمامى فرماندهان از صدرتا ذیل را با دارا بودن فرماندهى کل قوا، براى خود محفوظ داشته است. وهمچنین درحوزه امنیتى و اطلاعاتى و اموربین الملل هم بهصورت مستقیم ورود و مداخله دارد. و اضافه کنید، اختیار تعیین رییس قوه قضاییه که امر برخورد قضایى با مجرمان مربوطه و رسیدگى به اتهامات را برعهده دارد.
واما دولت که با داشتن وزارتخانههاى کشور، اطلاعات، دادگسترى وامورخارجه، تنظیم روابط و نظارت برحسن اجراى قوانین را – بهصورت فرمالیته وبدون داشتن اختیارعملى جدى؛ چنانکه همه میدانیم و نیاز به توضیح آن نیست- برعهده دارد.
شهروندان کشور، در واقع باید که«مالک اصلى کشور» تلقى و امر«دفاع ازهویت، حیثیت و جان و مال و ناموس ایشان» به واسطه ى«انتخاب جمهور» و حضور مکررایشان درپاى صندوقهاى راى، باید که دراولویت اول ملاحظات حاکمیت و دولت باشد – که متاسفانه چنین نیست!
رهبرى فعلى نظام، با واسطه ى انتخاب اعضاى مجلس خبرگان درانتخابات، بیش از٢۵ سالاست که براین سمت، تکیه زده و به جز روز ترخیص خویش ازبیمارستان، تاکنون تن به هیچ مصاحبه رودر رویى با خبرنگاران داخلى و خارجى نداده است و مسئولیت اتفاقات روی داده درحوزه تحت امر و نظارت خود را – که با تاکید مکرر در آن دستور مى دهد – را هیچگاه برعهده نگرفته است.
حادثه زنجیره اى نقض امنیت زنان ایرانى دراصفهان، و به عنوان تازه ترین رویداد نقض حقوق شهروندان و آسیب اسیدپاشى بر زنان نجیب ایرانى، به واسطه امپراتورى گسترده اطلاعاتى و امنیتى و انتظامى و نظامى تحت امر حجت الاسلام خامنه اى – حتی اگر درخوشبینانه ترین حالت، نتواند به عزل او منجر شود – مىتواند و باید موجب حق پرسش و استیضاح او توسط مجلس خبرگان رهبرى و دریافت پاسخ مقتضىِ او، بشود.
اعضاى مجلس خبرگان، باید بهدلیل انتخاب بى کفایتترین فرماندهان و مدیران امنیتى – لااقل دراستان مورد حادثه- توسط فرماندهى کل قوا و همچنین پرسش از نحوه انتخاب ریاست دادگسترى و دادستان شهر اصفهان، و به واسطه انتخاب رییس قوه قضاییه توسط شخص وى، او را درجلسه علنى مورد پرسش قرار داده و جزییات امور را به اطلاع راى دهندگان به خود، برسانند.
حادثه شرم آور اسیدپاشى دراصفهان، صرفنظر ازسایر ابعاد حادثه که باید واکاوى و بهطورعلنى براى اطلاع عموم منتشربشود؛ میتواند مقدمه درخواست طرح پرسش از شخص اول کشور و نظرات وى درباره حقوق شهروندى و سایر ملاحظات مربوط به آن شده و پس از٢۵ سال او را از مقام متکلم وحده بودن خود، خارج کند و امکان شنیدن پاسخ پرسشهاى عموم را دراین باره را ایجاد کند- امرى که با منش و روشى که مردم از او سراغ دارند، مثال تحقق یافتن تولید پرتقالى با طعم موز است!
سیدجواد متولی