بر مزار ستار بهشتی
سخنان حماسی و جانانهی نرگس محمدی در مراسم سالگرد دومین سال شهادت ستار بهشتی.
در این مراسم از عزیزان دیگری دعوت به سخنرانی کردم. مثل بانو نسرین ستوده. مثل بانو گیتی پورفاضل ( وکیل خانوادهی ستار بهشتی) - مثل مادر سعید زینالی. مثل دکتر بادکوبهای. مثل دکتر محمد ملکی. من از سخنان همهی اینها تصویر گرفتهام و یک به یک منتشر میکنم.
خودم نیز بر سر مزار صحبت کردم که البته از آن تصویری ندارم.
نرگس محمدی: شکنجهگر ستار در حضور مادر ستار و خانم پورفاضل، وکیل ستار و قاضی پرونده خود اعتراف کرد که ستار را زیر شکنجه کشتم.
ستار میخندید و من او را میزدم. آنقدر زدم که ستار زیر دست من از بین رفت. این را باید در تاریخ نوشت. در دادگاهی که شکنجهگر اعتراف میکند آنقدر زدم تا زیر دست من مرد.
آیا تاکنون پروندهای با این صراحت برای اعمال جنایت دیدهاید؟...
«سخنرانی نرگس محمدی، عضو کانون مدافعان حقوق بشر در دومین سالگرد کشته شدن ستار بهشتی در زندان»
شکنجهگر ستار در حضور مادر ستار و وکیل ستار، خانم پورفاضل که اینجا هستند، خود اعتراف کرد که «ستار را زیر شکنجه کشتم. ستار میخندید و من او را میزدم. آنقدر زدم که ستار زیر دست من از بین رفت». این را باید در تاریخ نوشت. در دادگاهی که شکنجهگر اعتراف میکند که آنقدر زدم که زیر دست من مرد. آیا تاکنون پروندهای با این صراحت برای اعمال جنایت دیدهاید که شکنجهگر خود اعتراف کند که آنقدر زدم تا مرد؟ و در پیش مادر این را بگوید؟ آنها نمیدانند مادر یعنی چه. آنها از عشق مادرانه هیچ چیز نمیفهمند و نمیدانند با این مادر، تا آخرین لحظه عمرش چه کردند. لحظههای شکنجه ستار در پرونده درج شده و همه آن برای مادر قرائت شده و مادر با تک تک لحظههای شکنجه فرزندش، شکنجه میشود.
از همین چند جمله من چه بر میآید؟ من از همه شما دوستان سوال میکنم آیا واقعا منکری بالاتر از این هست؟ یعنی چه دیندار باشید و چه دیندار نباشید، چه مذهبی باشید و چه نباشید، اما بالاخره انسان هستید. آیا منکری بالاتر از قتل یک انسان وجود دارد؟ در حالی که در همین متن مقدس قرآن اشاره شده که اگر کسی به ناحق کشته شود گویی جامعه بشری کشته شده است. آیا کشته شدن جامعه بشری و کشته شدن ظالمانه ستار، منکری قابل چشمپوشی است؟ اگر نه پس این آمران به معروف و ناهیان از منکر طی این دو سال چه کردهاند؟ چگونه است که امروز در مجلس، نمایندگان مجلس طرح امر به معروف و نهی از منکر را علم کردهاند، اما دو سال است که این مادر بر سر این مزار میگرید و ستار ستار میگوید؟ چرا هیچ ناهی از منکری تاکنون صدایش درنیامده؟ چرا همان نمایندگان که در مجلس از ناهیان از منکر که در تشکیلات حکومت وارد خواهند شد قصد حمایت دارند، اما هیچ کس از صدای این مادر به عنوان ناهی از منکر، منکری به زشتی کشته شدن یک انسان زیر شکنجه دفاع نکرده است؟ از کدام منکر میخواهید نهی کنید؟ به کدام معروف میخواهید امر کنید؟ آیا منکری بالاتر از کشته شدن بیگناهی چون ستار بهشتی، چون هدی صابر، چون هاله سحابی، چون ندا آقا سلطان، چون سهراب اعرابی و هزاران هزار ...؟ آیا منکری بالاتر از این را جامعه بشری تجربه کرده است؟ پس چرا نهی نمیکنید؟ چرا در دادگاهها به این قتلها رسیدگی نمیشود؟ کدام یک از این پروندهها به سرانجام رسیده است؟ مال ملت را به تاراج بردهاند. اختلاسهایی که دیگر حتی روزنامهنگاران توان نوشتناش را ندارند. حتی گوشها از شنیدن آن عاجزند. آیا منکری بالاتر از غارت اموال ملت؟ چطور نهی نمیکنید؟ چرا هیچ کدام از این پروندهها به سرانجام نرسیده؟ آیا فقط موی من زن ایرانی منکر است که همه با هم بسیج شدهاید؟ چرا چهار هزار موتورسوار باید در خیابانهای تهران طرح بدهند که ما بیاییم و با بدحجابی مبارزه کنیم، چون بدحجابی منکر است؟ اما این چهار هزار نفر کجا بودند وقتی نالههای مادران کشته شدگان از سینههایشان برخاست؟
برادران و خواهران
حسین این روزها برای معروفی بزرگ قصد کربلا کرده. حسین آمر به معروفی است که علیه حکومت شوریده. آن حکومت حکومت ظالمانه است. حسین امر به معروف و نهی از منکر را علیه حکومت به کار گرفت و نه برای آل و خانواده و ملت خود. منکر در این جامعه بسیار است و ما هم میدانیم. اما هیچکدام از این منکرها به سرانجامی که باید ملت علیه آنها قضاوت کند و دادگاهها علیه آن قضاوت کند و مسئولین آن را در دستور کار خود قرار بدهند، ما شاهد آن نیستیم. امروز دومین سالگرد کشته شدن ستار بهشتی زیر دست شکنجهگر است. من به مادر ستار هم تسلیت و هم تبریک میگویم. خون پاکی داشت ستار. همچون خون حسین. همچون خون سیاوش که در تاریخ جاری خواهد بود. تبریک میگویم به او که چنین فرزندی را با تمام رنجهای مادرانه یک مادر ایرانی بزرگ کرد و به چنین جامعهای تقدیم کرد. اما تسلیت میگویم و این تسلیت من، اول به خودمان است که در مقابل چنین منکرهایی سکوت کردهایم. از مادر ستار طلب حلالیت میکنم.
خیلی ممنون.
در مراسم دومین سالگرد کشته شدن ستار بهشتی عنوان شد
مادر ستار بهشتی: تا زنده ام، پیگیر پرونده فرزندم خواهم بود
مراسم دومین سالگرد کشته شدن ستار بهشتی روز پنجشنبه ۸ آبان ماه ۱۳۹۳ در منزل مادر او در رباط کریم و با حضور جمعی از فعالان مدنی برگزار شد.
ستار بهشتی- کارگر وبلاگنویس- در آبان ماه ۱۳۹۱ در بازداشتگاه پلیس فتا کشته شد.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، محمد نوری زاد، روزنامه نگار و فیلمساز اولین فردی بود که در مراسم دومین سالگرد کشته شدن ستار بهشتی در سخنانی با انتقاد از حاکمان، از آنان خواست که پاسخگوی مطالبات مردم باشند. او با برشمردن وقایع روزهای اخیر، شناسایی و مجازات عاملان اسید پاشی ها را خواستار شد.
در ادامه محمد نجفی، شاعری که از شهر اراک آمده بود با تقدیم شعری به مادر ستار بهشتی، هدف خود را از پیمودن راه طولانی و شرکت در این مراسم، همراهی با جمع و بودن در کنار مادر ستار بهشتی اعلام کرد.
مصطفی بادکوبه ای، شاعر دیگری بود که با تقدیم شعری، از اولین مراسم سالگرد ستار بهشتی در زندان اوین سخن گفت و از اینکه در دومین سالگرد ستار بهشتی در کنار مادرش ایستاده است، ابراز خوشحالی کرد.
اکرم نقابی، مادر سعید زینالی که از سرنوشت فرزندش پس از حمله به کوی دانشگاه در تیر ۱۳۷۸ بی اطلاع است نیز در سخنانی با ابراز تأسف از بی نتیجه بودن پی گیری هایش گفت: «بعد از سال ها که از جنگ می گذرد، کشته شدگان در جنگ توسط بیگانگان به خانواده هایشان بازگردانده می شوند اما ۱۵ سال است که دنبال فرزندم هستم و هموطنان حتی جنازه او را به من نمی دهند.»
سپس سحر بهشتی، خواهر ستار بهشتی با قرائت قطعه شعری، یاد برادرش را گرامی داشت و گفت که ستار مظلومانه و زیر شکنجه کشته شد و خانواده اش همواره به وجود او به عنوان یک ایرانی و انسانی شجاع و آزاده افتخار می کند.
گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی نیز از غم دوری فرزندش در این دو سال با جمع حاضر سخن گفت. او از ناعادلانه بودن دادگاه «فرمایشی» برای رسیدگی به چگونه کشته شدن فرزندش انتقاد کرد و در ادامه خواهان برگزاری دادگاهی علنی و عادلانه در این خصوص شد. مادر ستار بهشتی همچنین اعلام کرد: «تا زمانی که زنده ام، پیگیر پرونده ستار خواهم بود و در و دیوار خانه ۴۰ متری ام را از عکس های شهدای راه آزادی پر خواهم کرد و زمانی هم که در قید حیات نباشم این منزل یادگار ستار و یادآورنده محلی خواهد بود که ستار از آنجا پرده شد.» او بار دیگر تأکید کرد که می خواهد خانه اش همچون موزه ای از عکس های آزادی خواهان باشد.
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر دیگر فردی بود که در این مراسم با بیان اینکه بر اساس پرونده یک انسان به هنگام بازداشت کشته شده است، گفت که در هر جامعه ای کشته شدن یک انسان بی گناه، بزرگترین منکر است و جای این سؤال وجود دارد که چرا پس از گذشت دو سال از کشته شدن ستار بهشتی هنوز هیچ ناهی منکری علیه این ظلم آشکار، مدعی نشده است. خانم محمدی افزود: «نمایندگانی که اکنون به دنبال حمایت از ناهیان از منکر هستند، چرا تاکنون نسبت به منکرهای واضح و آشکار، چون کشته شدن ستار بهشتی، سهراب اعرابی، ندا آقا سلطان، هدی صابر، هاله سحابی و مصطفی کریم بیگی هیچ نهی و انتقادی نداشته اند اما اکنون برای روابط بین زن و مرد در سطح جامعه و حتی محل کار و آپارتمان، قاعده امر به معروف می نویسند؟»
محمد ملکی، فعال سیاسی هم در سخنانی با اشاره به وضعیت نگران کننده ایران، از موضوع اسید پاشی های اخیر انتقاد کرد و برخورد با این جنایت را وظیفه حاکمان دانست.
گیتی پورفاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی نیز با انتقاد از وضعیت کشور به بیان مواردی در خصوص پرونده ستار بهشتی پرداخت. از دید این وکیل دادگستری، پرونده کشته شدن ستار بهشتی از سوی دستگاه قضایی و مسئولان، مورد بررسی و قضاوت صحیح قرار نگرفته و در حق او و خانواده اش اجحاف شده است.
با پایان این سخنان، حاضران همراه با گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی بر مزار ستار بهشتی حاضر شده و یاد او را گرامی داشتند.
مادر یکی از کشته شدگان عاشورای سال ۱۳۸۸ که به همراه خانواده های کشته شدگان حوادث پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ و زندانیان سیاسی بر مزار ستار بهشتی حاضر شده بود، در سخنان کوتاهی گفت: «هر چند رنج بسیار می کشیم اما باور داریم که روزگار سخت خواهد گذشت و انسان های سخت همچون مادران شهدا و مادر ستار در تاریخ باقی خواهند ماند.»
نسرین ستوده، وکیل دادگستری که در پایان مراسم رسیده بود نیز در سخنانی گفت که اگر در روند رسیدگی به پرونده ها وکیل حضور داشت، این اتفاق ها نمی افتاد، اگر در پرونده ستار بهشتی و سایر کشته شدگان، وکیل حضور داشت آنها به این سرنوشت مبتلا نمی شدند.
اسماعیل مختاری- پدر محمد مختاری که در جریان حوادث پس از خرداد سال ۱۳۸۸ کشته شد-، سعید و احمد منتظری- فرزندان آیت الله منتظری-، ابوالفضل عابدینی- زندانی سیاسی که در مرخصی به سر می برد-، زهرا رحیمی- همسر ابوالفضل قدیانی از زندانیان سیاسی-، معصومه دهقان- همسر عبدالفتاح سلطانی از زندانیان سیاسی-، فخرالسادات محتشمی پور- همسر مصطفی تاجزاده از زندانیان سیاسی- و فیروزه صابر- خواهر هدی صابر که در زندان کشته شد- از جمله افرادی بودند که در کنار دیگر فعالان مدنی به مراسم دومین سالگرد کشته شدن ستار بهشتی رفته بودند تا به مادر او تسلیت بگویند.