به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، آبان ۰۶، ۱۳۹۳

جنایتی که آبروی حکومت را به چالش کشید


این جنایت کار یک یا چند نفر با سلیقه فردی نیست حتما پشت آن فکر و برنامه و اندیشه ای خوابیده است. برای حکومتی که با سیستم امنیتی قوی خود می تواند ریگی را از آسمان به زمین بکشد، شناسایی یک یا چند مجرم پست کاری ندارد، مگر اینکه خدای ناکرده در این قضیه مسایل دیگری در میان باشد.
نحوه اطلاع رسانی سیستم اطلاع رسانی و دستگاههای خبری ما این روزها درباره این جنایت اصلا درست و متاسفانه طبق واقعیت نیست...
این روزها خبر داغ کشور مساله اسید پاشی بر روی دختران جوان اصفهانی است. در اینگونه مواقع بنوبه خود از اینکه در زمانه ای زندگی می کنم که در آن به بعضی شهروندان چنین ستمی می شود احساس شرم می کنم. این اولین اسید پاشی نیست امیدوارم آخرین آن باشد.
به این مساله تلخ چند گونه می توان نگریست:
۱- متاسفانه این جنایت تمام آبروی حکومت ونه فقط دولت را به چالش کشیده است. فعلا همه دارند حرف می زنند. این هم خوب است هم بد. خوب است چون حساسیت مسئولین را با توجه به متالم شدن افکارعمومی نسبت به این جنایت نشان می دهد و بد است چون مثل بعضی اتفاقات مشابه قبلی با گذشت زمان و بتدریج مساله عادی می شود.
باید از حد مصاحبه های مسولین قعلی فراتر رفت. به اعتقاد من حکومتی که با سیستم امنیتی قوی خود می تواند ریگی را ازآسمان به زمین بکشد برای شناسایی یک یا چند مجرم پست کاری ندارد مگر اینکه خدای ناکرده دراین قضیه مسایل دیگری درمیان باشد.
امروز عصردرکلاس درس تاریخ امامت از خانم های دانشجوی کلاس پرسیدم چند دقیقه در این باره نظر بدهند. بدون استثنا همه نگران امنیت خود بودند وحق با آنهاست. صبح هم یکی از معاونان وزارتخانه ای که پس ازجلسه مجمع پیش من آمد می گفت دخترش امروز از ماشین شخصی اش برای رفتن به دانشگاه استفاده نکرده و گفته از اتفاق مشابه برای خود می ترسد.
۲- بعید می دانم این جنایت یک تسویه حساب یا عقده گشایی شخصی باشد. این جنایت کار یک یاچند نفر با سلیقه فردی نیست حتما پشت آن فکر و برنامه و اندیشه ای خوابیده است. خدا کند دست کسانی که بعضی این روزها انگشت اتهام خود را متوجه آنها کرده اند در این جنایت دخیل نباشد. خدا کند رد پای افراطی های داخلی دراین مساله دیده نشود.
۳- این مساله یک مساله عادی نیست .بگمانم برای به چالش کشیدن دولت روحانی است. امید می رود مسولین امنیتی وانتظامی گمان کنند این دو دخترفرزندان یکی از مقامات بالای نظام هستند .انتظار می رود با همان حساسیت به این مساله رسیدگی کنند و به مردم گزارش دهند.
۴- بارها خود در تهران شاهد بوده ام کسی درچند ده قدمی من با چاقو مورد زورگیری سارقان جوانی قرار گرفته و صدای دزد، دزدش بلند شده ولی دزدها با خیال راحت کیف لب تاب و.. طرف را سرقت کرده و از محل فرار می کنند و مردمی که شاهد سرقت هستند با خیال راحت رانندگی شان را می کنند. این افراد اگر در همان زمان ببینند برادر یا فرزندشان مورد سرقت قرار گرفته اینگونه خونسرد با چنین جنایتی مواجه نمی شوند ولی چه می توان گفت متاسفانه این روحیه در بعضی دیده می شود که گمان می کنند این اتفاق فقط برای دیگران اتفاق می افتد.
۵- به عنوان یک آدم رسانه ای عرض می کنم نحوه اطلاع رسانی سیستم اطلاع رسانی و دستگاههای خبری ما این روزها در باره این جنایت اصلا درست و متاسفانه طبق واقعیت نیست. تا آنجا که من می دانم واز مسئولی بلند پایه مرتبط در این مساله شنیده ام گرفتن چند متهم موجود دراصفهان نزدیک شدن به مجرم یا مجرمین اصلی نیست! باید به سراغ سرنخ های دیگر این جنایت رفت.
۶- بی تردید دیر یا زود مجرمین این جنایت توسط نیروهای انتظامی و امنیتی پرتلاش کشور دستگیر خواهند شد ازهمین فرصت استفاده می کنم و به مقامات قضایی پیشنهاد می کنم دادگاه این مجرمان علنی باشد.
۷- من دیدگاه امنیتی ندارم اما بنظرمی رسد باید همانند بعضی کشورهای پیشرفته شهرهای مهم ایران هم به دوربین های کنترل شهرها هستنند، همانند بکارگیری دوربین های کنترل ترافیک. این مساله ربطی به عدم اطمینان حکومت نسبت به رفتار شخصی شهروندان و محدود کردن حقوق شهروندی آنان ندارد. به سهم خود توقع داشتم همان شب یا شب بعد سیمایی که در هر موقعیت با تکرار بیهوده فتنه و فتنه گر به دنبال کوچکترین بهانه برای تخریب شخصیت مهندس موسوی و کروبی و خاتمی و… است و حتی از درگذشت مرحوم آیت الله مهدوی کنی هم در این راستا استفاده کرد و شخصیت این مرحوم را برای بعضی- که به فتنه مانند آقایان اعتقادی ندارند و ریشه وقایع تلخ سال ۸۸ را در اشخاص و جاهای دیگر می دانند- مشوه نمود، با شاهدان این جنایت مصاحبه می کرد، گفتگوی ویژه تلویزیونی می گذاشت و…
باز جای شکرش باقی است که سیمای عزت خان! در شعبده بازی های خاصی که بلد است این مساله را به طرفداران موسوی وکروبی نسبت نداد!
آه خدای من! چه در دل این دختران مظلوم می گذرد. فقط تو از سوز دلشان آگاهی. خودت تسلای دل شکسته آنان باش و آنان را بر کسانی که بر آنها چنین ستمی کرده اند یاری فرما.
مثل همه مردم شریف و متالم ایران بی صبرانه منتظر روشن شدن حقیقت هستم و با افرادی که در این جنایت آسیب دیده اند و خانواده آنها عمیقا همدردی می کنم.
غلامعلی رجائی
منبع: وبلاگ نویسنده