محمد نوریزاد
من تک تک مسئولینی را که از زیر بار پذیرفتن مسئولیت شانه خالی می کنند، اسیدپاش می دانم. همه شان را. با اطمینان می گویم تک تک نمایندگان مجلس اسیدپاشند. دستگاه قضائی اسیدپاش است. سپاه اسیدپاش است. بیت رهبری اسیدپاش است. مگر می شود جلوی چشم این همه اعوان و انصار و هیاهوهای امنیتی، یک جمعیتی از بانوان ما آسیب ببینند و اینها بیایند در مجلس و قوانین خودشان را تصویب کنند.
مصاحبه ی نوری زاد با برنامه ی افق صدای آمریکا
س: امروز خبری آمده بود از سوی آقای حسین حسین زاده، جانشین فرمانده ی نیروی انتظامی اصفهان که گفته افرادی را در تجمع چند روز پیش اصفهان دستگیر کرده اند که به گفته ی او اعضای سازمان مجاهدین خلق و سلطنت طلب ها و نیروهای ضد انقلاب بوده اند که همزمان با انتشار تصویر فردی منتسب به فرد اسیدپاش احتمالی بوده. نظر شما در این باره چیست؟
ج: من روز یکشنبه، یعنی یکی دو روز بعد از اجتماع معترضین در اصفهان بودم. پرسش من اینست که چرا با بروز چنین حوادثی، دولت ها فرو نمی ریزند، مسئولین مرتبط مجازات نمی شوند. چرا به صورت بانوان ما اسید پاشیده می شود و حتی یکی از آنها کشته می شود، اما لرزه ای بر پیکره ی بیت رهبری نمی افتد. چرا دستگاه های اطلاعاتی و انتظامی و امنیتی ما در شناسایی و دستگیری عاملین این فاجعه تعلل می کنند؟ دلیلش هیچ نیست جز اینکه در این سی و شش سال، هیچ مسئولی در قبال مسئولیتش پاسخگو نبوده. هیچگاه، رهبر که هیچ، یک سردار دزد، یک آخوند آدمکش مثل پورمحمدی، مثل روح الله حسینیان، مثل شیخ علی فلاحیان، یا یک قاتلی مثل جلال الدین فارسی چرا مجازات نشدند؟ در این سال ها ما به یک فرمول محوری دست پیدا کرده ایم و آن اینکه هر چه آدم ها به حاکمیت، و رأس حاکمیت نزدیک تر می شوند، از مصونیت بیشتری برخوردار می شوند. یک آخوند عبوس مثل سید احمد خاتمی رسما می گوید که در مواجهه با عفاف و حجاب باید خون ریخته شود، یا حجاب و عفاف خون می خواهد. اما کسی نیست که به او بگوید شما جایگاه مسئولیتت کجاست؟ شما که مخاطبان خود را به خونریزی تشویق می کنید، حال بیا و پاسخگو باش. کسی هست که به این امام جمعه بگوید که آقا شما از اینجا بلند شو دو متر آنطرف تر بنشین.
من همین یکشنبه ی گذشته به اصفهان رفتم. باور گنید گویی یک گرد مرگ بر این شهر اساطیری ما پاشیده بودند. شما وقتی به صورت زن و بچه ی مردم اسید می پاشید، آنهم نه یک مورد، بلکه چندین مورد، حتما باید پشتتان به دم و دستگاه های امنیتی و دم و دستگاه های امام جمعه ها گرم باشد. اصفهان که باید بدرخشد، باشد جنب و جوش داشته باشد، باید توریست ها داخلی و خارجی در اصلی ترین نقطه شهر اصفهان، مثل نقش جهان، از کثرت شانه به شانه ی هم راه بروند، امروز یک شهر مرده است. انگار رگ غیرت شهر اصفهان را بیرون کشیده بودند.
س: نکته ای که درباره تصویر شبیه سازی شده ی فرد اسیدپاش مطرح شده اینست که آن، تصویر دستکاری شده ی آقای علی جلالی، مدرس بین المللی و عضو انجمن استاندارد ایران است. اگر این ادعا درست باشد، آیا انتظار چنین تصویری در جهت گمراه کردن افکار عمومی است، یا از سر استیصال اینکه نمی توانند فرد عامل یا عاملین را شناسایی و دستگیر کنند یا علنا بگویند که این فرد چه کسی بوده؟
ج: یک شگردی که دستگاه های امنیتی دارند و آن اینست که محکومان به اعدام را فریب می دهند که به مثلا اسیدپاشی اعتراف کن و ما برایت تخفیف می گیریم. قسم آیه هم می خورند. بعد که او اعتراف کرد و فیلم اعترافش از تلویزیون پخش شد، او را اعدام می کنند. من با اطمینان می گویم اسیدپاش ها رسما و مستقیما از دار و دسته ی انصار حزب الله و از عمله اکره های وابسته به اطلاعات و سپاه و امام جمعه ها بوده اند. یک نفر از اینها را اگر بگیرند و اعدام کنند، دیگر فردا احدی حرفشان را گوش نخواهد کرد.
س: علت اطمینان شما به این مسئله چیست؟
ج: ریحانه جباری را به جرم قتل گرفتند و قصاص و اعدامش کردند. حال شما از بیت رهبری و دستگاه قضا و اطلاعات و سپاه بپرسید اگر یک قاتل باید به خاطر قتلی که انجام داده باید اعدام شود، شما چرا قاتل ستار بهشتی را اعدام نکردید؟ چرا قاتل زهرا کاظمی و بچه های ما در کهریزک و اصلا قاتل قتل های زنجیره ای را اعدام نکردید؟ دلیلش تنها یک چیز است و بس. اینها اگر قاتل ستار بهشتی را اعدام کنند، یا همین اسیدپاش ها را اعدام کنند، فردا هیچ مأموری دست به خشونت نخواهد برد. اگر یک حزب اللهی و بسیجی را به جرم اسیدپاشی اعدام کنند، فردا هیچ حزب اللهی و بسیجی ای حاضر نخواهد بود به خیابان بریزد و معترضین را بزند و بکشد. حال آنکه بیت رهبری، سپاه، اطلاعات و دستگاه قضائی به شدت به اینطور آدم ها که می زنند و می کشند و اسید می پاشند محتاجند که در بزنگاه لازم به خیابان بریزند و بر سر زن و بچه ی مردم اسید بپاشند یا معترضین را با قمه لت و پار کنند. پس من مرده، شما زنده، هیچ فردی به جرم اسیدپاشی دستگیر و مجازات نخواهد شد چرا که اسیدپاش اگر مجازات شود، پشت بندش باید سید احمد خاتمی مجازات شود، باید امام جمعه ی اصفهان که با ترکه ی تر می خواهد بدحجاب ها را مجازات کند مجازات شود.
س: پیش از برنامه گفتید که خود شما را هم تهدید به اسیدپاشی کرده اند. در این باره توضیح می دهید؟ و اینکه چرا اسیدپاشی در اصفهان انجام می گیرد؟
ج: من حدود 15 دقیقه قبل از اینکه با شما صحبت کنم، دو شماره ی تلفن 9105856815 و 9199715589 هم بنده و هم خانواده ام را تهدید به اسیدپاشی کردند.
اجازه بدهید من ریشه ی این برنامه ها را وابشکافم. اصفهان به یک نحوی، قطب تورسیم کشور است و اگر توریسم داخلی و خارجی بتوانند آنجا خط بگیرند، این می تواند به همه جا اشاعه پیدا کند. و اینکه اسید رعب فراوان تری نسبت به چاقو، و نسبت به گلوله، و نسبت به ضرب و شتم دارد. و اینها هم می گویند النصر بالرعب، وحشت بینداز تا پیروزی نصیبت شود.
اما درباره علت و ریشه ی اسیدپاشی ها. صدام بعد از جنگ با ایران، نهایتا تن به صلح داد و با دستان خالی برگشت به جای اول خود. او باید به افکار عمومی داخل پاسخی می داد که این جنگ هشت ساله چه دستاوردی داشته. او برای سامان دادن به افکار عمومی، به کویت حمله کرد. یعنی اگر ما از ایرانی ها چیزی عایدمان نشد، کویت را به دست گرفتیم. حکایت بیت رهبری و همه ی آخوندهای حاکمیت و سپاه و اطلاعات و امام جمعه ها هم حکایت شکست صدام است. بیت رهبری و سپاه در عرصه های بین المللی سخت شکست خوردند. با آن همه هیاهو و عربده های احمدی نژادی، دست خالی برگشتند سر جای اولشان. میلیاردها پول برای تأسیسات هسته ای که خرج کرده بودند، دود شد و بر هوا رفت. در سطح جهان آبرو برایشان نمانده.شکست پشت شکست. حالا اینها باید در داخل چیزی داشته باشند که بگویند دستاورد ما این بوده. بند کرده اند به حجاب.
آیت الله های جامانده در هشتصد سال پیش چرا درباره ی اسیدپاشی موضع نگرفتند؟ چرا در قبال دزدی ها و عقب ماندگی ها و کودتاها که رسما سپاه و بیت رهبری در آنها نقش دارند موضع نمی گیرند؟ و چرا می آیند به حجاب حساس می شوند؟ اینکه نماینده های بی خرد مجلس، عکس های ساپورت پوشیدن بانوان ما را در مجلس نشان می دهند یعنی اینکه آقایان، در این سی و شش سال، ما چیزی عایدمان نشده. مثل آدم قلچماقی که در محل از کسی سیلی خورده، و می آید در خانه زن و بچه اش را زیر مشت و لگد می گیرد، اینها هم افتادند به جان زن و بچه ی مردم که مثلا اگر در هر زمینه ای شکست خوردیم، لااقل در عفاف و حجاب موفق باشیم. فکر کردند با ترساندن زن ها مشکل بی حجابی حل خواهد شد.
ذره ای شعور ندارند که بدانند مسئله ی حجاب، یک امر فردی و درونی است، و با تحکم و بخشنامه، مشکلش حل نمی شود. مجلس اخیرا قوانینی تصویب کرده که در آن، ناهیان از منکر، یعنی بسیجی ها و حزب اللهی ها از ضرب و شتم و کشتن مردم منع شده اند. این به چه معنی است؟ به این معنی است که اگر قبلا می زدند و می کشتند، حالا دیگر نزنند و نکشند. این شمول در قبال اسیدپاشان می گوید که هر فرد یا گروهی که مرتکب اسیدپاشی شده بداند که گذشت در کار نیست. یعنی اگر قبلا گذشت در کار بوده، حالا دیگر نیست. این جمله خفیف ترین و سست ترین موضعی است که می شود در قبال این فاجعه ی ملی گرفت. چرا موضع رئیس جمهور سراسر ضعف است؟ چون رئیس جمهور در مقابلش سپاه را می بیند، بیت رهبری را می بیند، بسیج را می بیند. پس باید قدر و اندازه ی خود را بداند و در محدوده ی خوشایند اینها خط و نشان بکشد. یا رئیس قوه ی قضائیه، که باورم بر این است که موم بیت رهبری است، می گوید ارتباط دادن امر به معروف به بحث اسیدپاشی عجیب است. این یعنی اینکه اسیدپاشان از طرف امام جمعه ی هتاک و خونخواه و ترکه ی تر به سمت زن و بچه های مردم گسیل نشده اند. و یعنی خودسر بوده اند. و یعنی در امر به معروف، ما چیزی به نام اسید پاشی نداریم.
این آقا برای دو نفر که برای هفتادهزار تومان زورگیری کرده بودند، هنوز دستگیر نشده حکم اعدام صادر کرد اما در برابر دزدی های کلان احمدی نژاد و اعوان و انصارش، و یا برادش که هکتارها زمین در ورامین بالا کشیده، یا اصلا برادرهای دیگرش اصلا شتر دیدی ندیدی. حالا رئیس مجلس چه می گوید؟ می گوید سیاسی کردن اسیدپاشی، نامردی سیاسی است. این یعنی اسیدپاشی یک جرم متداول است، سیاسی اش نکنید آقایان، و پای حکومت را وسط نکشید.
من تک تک مسئولینی را که از زیر بار پذیرفتن مسئولیت شانه خالی می کنند، اسیدپاش می دانم. همه شان را. با اطمینان می گویم تک تک نمایندگان مجلس اسیدپاشند. دستگاه قضائی اسیدپاش است. سپاه اسیدپاش است. بین رهبری اسیدپاش است. مگر می شود جلوی چشم این همه اعوان و انصار و هیاهوهای امنیتی، یک جمعیتی از بانوان ما آسیب ببینند و اینها بیایند در مجلس و قوانین خودشان را تصویب کنند.
س: آیا آنچه که این روزها شاهد آن هستیم، یعنی دستگیری ها و برخوردهای شدید با معترضان اسیدپاشی و نشان دادن مشت آهنین به آنان باعث می شود که چنین اعتراضاتی دیگر اتفاق نیفتد؟
من ابتدا سخنی از شما را درباره ی خودم اصلاح کنم که «اگر عاملین را اعدام می کردید یک چنین اتفاقاتی نمی افتاد»، من چنین چیزی نگفتم. من و دوستانم در لگام (لغو گام به گام اعدام) اتفاقا مخالف اعدام هستیم. من گفتم حاکمیت اگر یک بسیجی اسیدپاش، یا یک اطلاعاتی و سپاهی و روحانی و حتی یک مأمور نیوری انتظامی قاتل را بگیرد و اعدام کند، فردا دیگر کسی از اینها حرفش را نمی خواند.
اما درباره ی بگبرو ببیند ها، بیینید، مردمان فهیم جامعه ی ما، به شدت از حاکمیت سرکوبگر و حاکمیتی که خوی داعشی دارد متنفر است. فشردن این تنفر به اندرون آدم ها و پرهیز از اینکه به این تنفر امکان جولان دهیم، و امکان این را بدهیم که این مردم عصبیت های خود را آرام ابراز کنند و تخلیه شوند، ناگزیر در یک بزنگاهی، این نفرت ها دست به دست هم خواهند داد و آسیب های فراوان تری را نصیب حاکمان خواهد کرد. اینکه آقای احمدی مقدم گفته که اگر مجموعه ای بخواهند برای اعتراض بیایند باید مجوز بگیرند، در مورد خودی هایشان اصلا صدق نمی کند. یعنی اگر خودشان بیرون بریزند می شوند مردمان قهرمان و خودجوش، ولی اگر مردمی به اسیدپاشی بانوان این سرزمین اعتراض کنند، می شوند خط گرفته از بیگانگان. این مشکلی است که نظام گرفتارش است، که به کوچکترین حرکت جمعی اعتراض می کند و بگیر و ببند کرده و آنها را به زندان می برد. به یک دلیل مشخص، که حاکمیت می داند که به شدت شکننده است و با کمترین ایجاد فضا فورا خواهد پاشید.
منبع:صدای آمریکا