به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۹۶

جلال‌الدین‌فارسی علیه نخست وزیر دوران جنگ

جلال‌الدين فارسي
  در غیاب آقای سردبیر 
شرق: جلال‌الدين فارسي ديروز به خبرگزاري فارس گفته است که میرحسین موسوی از ابتدا هم با امام نبود. 
زمانی که حزب جمهوری اسلامی تأسیس شد، میرحسین موسوی هم وارد حزب شد. عباس سليمي‌نمين از چهره‌هاي اصولگرايي كه در حوزه تاريخ پژوهش مي‌كند، منتقد اين نگاه هم‌مسلكانش به حوزه تاريخ است و معتقد است روايتي كه برخي اصولگرايان از تاريخ معاصر مي‌دهند و گرايش‌ها و اختلافات سياسي امروز را در خوانش خود از تاريخ دخيل مي‌كنند، اشتباه است. رسانه‌هاي اصولگرا هرازگاهي سراغ برخي چهره‌هاي سياسي مي‌روند و اختلافات گذشته را بهانه‌اي براي تسويه‌حساب‌هاي سياسي امروز مي‌كنند.
جلال‌الدين فارسي كه اين روزها گوشه‌نشين عرصه سياست است اما روزگاري نامزد رياست‌جمهوري از سوي حزب جمهوري اسلامي بود، گفته است: «حقیقت این است ما نمی‌دانستیم که چرا فردی مانند موسوی به حزب آمد و حتی چندین سال بعد متوجه شدم که موسوی با آقا خویشاوند است. موسوی پیرو پیمان بود و پیمان نیز مرد منحرفی بود و در نظر امام (ره) و مجتهدین یک‌شبه کمونیست و مارکسیست تلقی می‌شد». جلال‌الدين فارسي  سال ٨٨ هم به روزنامه ايران گفته بود: «این فرد با انتشار سرمقاله‌ای با عنوان «دکتر حبیب‌الله پیمان،‌ متفکر بزرگ اسلامی» در حالی که پیمان در نظر امام(ره) و مجتهدین یک‌شبه کمونیست و مارکسیست تلقی می‌شد، مورد انتقاد شدید اعضای شورای مرکزی حزب قرار گرفت. اعضای شورای مرکزی از شهیدان بهشتی و باهنر گرفته تا آقایان اردبیلی، عسگراولادی و بادامچیان شدیدا در حضور آقا به میرحسین انتقاد کردند و تماما حرفشان کناره‌گیری او از روزنامه بود».

اين در حالي بود كه موسوی با حمایت شهید بهشتی به شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرده و آیت از این موضوع به‌شدت ناراحت بود. آنچه اين روزها جلال‌الدين فارسي تكرار مي‌كند، حرف جديدي نيست و آن زمان هم آیت، موسوي را شاگرد پیمان و مرید مصدق می‌دانست و بارها با تأکید بر همین نکته به موسوی تاخت. در جلسه رأی اعتماد موسوی برای وزارت خارجه، حسن آیت نطقی پر از اتهام علیه موسوی ایراد کرد که اعتراض رئیس‌جمهوري وقت را برانگیخت. بخشي از جريان راست حزب جمهوري اسلامي در اين سال‌ها سعي داشته‌‌اند با تأكيد بر اختلافات آيت و نخست‌وزير وقت، او را به عنوان عامل قتل حسن آيت معرفي كنند. حسن آيتي كه به اعتراف بسياري تا روزهاي آخر عمر خود هم با مظفر بقائي مرشد پيشين و رئيس حزب زحمتكشان ارتباط داشت. دفاع اصولگراها از حسن آيت در شرايطي است كه عبدالرضا داوری، از نزدیکان محمود احمدی‌نژاد، دو سال پيش گفته بود: «٢٤ سال قبل آقای لطف‌الله میثمی در نشریه راه مجاهد مقاله‌ای با تیتر «... و آیت شیفته بقایی بود» منتشر کرد و در آن مدعی شد امام‌خمینی(ره) بعد از مطالعه متن بازجویی‌های مظفر بقایی در سال ٦٥، دستور دادند که نام دکتر سیدحسن آیت از فهرست شهدای انقلاب حذف شود. آن زمان از سوی مؤسسه تنظیم نشر آثار امام و مرحوم سیداحمد خمینی که هنوز در قید حیات بود، واکنشی به این ادعا نشان داده نشد... مرحوم عزت‌الله سحابی در کتاب خاطرات خود مدعی شده که آقای حسین شریعتمداری در سال ٦٩ به او گفته «دکتر آیت تا آخرین لحظه با مظفر بقایی در ارتباط بوده و آن‌قدر شیفته بقایی بود که حتی در نحوه اصلاح موی سر و مدل عینک هم از مظفر بقایی تبعیت می‌کرد و بعد از آنکه امام ‌خمینی اعترافات بقایی در مورد ارتباطات وی با مرحوم آیت را خواندند، دستور دادند که نام دکتر آیت از لیست شهدا حذف شود». عباس سليمي‌نمين هم سال ٩١ به مهرنامه گفته بود: «آنچه جزء مسلمات تاریخی می‌دانیم اين است كه آیت با مظفر بقایی کار کرده و عضو حزب زحمتکشان بوده، البته ایشان مدعی است سال ٤٢ و ٤٣ فاصله گرفته، اما به‌لحاظ مشی و شیوه، شیوه مظفر بقایی را در این نقطه تاریخی دنبال می‌کند نه نظرات امام را. یعنی خیلی تعبدی به رهنمودهای امام از خودش نشان نمی‌دهد». اينكه اصولگرايان نخست‌وزير زمان امام را متهم به دفاع از مصدق مي‌كنند، همان خطي است كه حزب زحمتكشان و مظفر بقائي و به تبع او حسن آيت دنبال مي‌كردند. دشمني حزب زحمتكشان با محمد مصدق و جبهه ملي حتي ميان بقاياي اعضاي آن تا اين سال‌ها هم ادامه دارد. بادامچيان گفته است: «یکی از نقاط اختلاف شهید آیت و مهندس موسوی، طرفداری جدی او از دکتر مصدق بود، به‎گونه‎ای که تا قبل از فاجعه هفتم‎تیر که مهندس موسوی سردبیری روزنامه جمهوری اسلامی را برعهده داشت، بسیاری از صفحات این روزنامه به‎ طرفداری از دکتر مصدق اختصاص می‎یافت». جلال‌الدین فارسی زاده ۱۳۱۲ در مشهد است.  نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی و نخستین نامزد حزب جمهوری اسلامی در اولین انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران بود که پس از مشخص‌شدن ايراني‌الاصل‌نبودنش ناچار به کناره‌گیری شد. در دوران حکومت پهلوی، او مدتی ناظم دبیرستان کمال در محله نارمک تهران بود، سپس برای یادگیری جنگ چریکی به لبنان رفت. پس از انقلاب به عضویت مجلس خبرگان قانون اساسی و ستاد انقلاب فرهنگی ایران درآمد. در سال ۱۳۷۱ خورشیدی، در پی قتل یک نفر در روستايي در اطراف طالقان دادگاهی شد. دادگاه این قتل را از نوع غیرعمد تشخیص داد. اين رأي چند بار نقض شد تا در نهايت به دیوان عالی کشور رفت و رأي به تبرئه فارسي داده شد. 
شرق