هستم و نیستم
هستم و نیستم
هستم و نیستم
همه جا هستم و نیستم
یه لبخندم که غم داره
میون آدما هست و به تنهایی گرفتاره
نگاهی که با هر آینه تموم عمرشو قهره
شبا پرسه زنون بیدار تو کوچه های این شهرِ
هنوزم رد پاهام و فقط برگان که میدونن
تو پاییزی که چهار فصلِ
تموم سال میمونم
هنوزم رد پاهام و فقط برگان که میدونن
تو پاییزی که چهار فصلِ
تموم سال میمونم
هنوزم رد پاهام و فقط برگان که میدونن