داغ کهریزک
کهنه نمیشود تا وقتیکه امیدی به عدالت دستگاه قضا نمیرود.
محسن روحالامینی،
محمد کامرانی، امیر جوادیفر، رامین قهرمانی و احمد نجاتی کارگر دیگر به خانه باز
نمی گردند، داغ آنان همواره بردل مادران و پدرانشان خواهد بود، اما اجرای عدالت می
توانست کمی از این داغ را کم کند.
از یک
تعریف سعید مرتضوی که معلوم نیست کجاست و از سوی دیگر سعید طوسی که به راحتی به
ترکیه رفته است و پوزخند میزند به تمام آنانکه انتظار اجرای عدالت را...
داغ کهریزک کهنه نمی شود. جنایات کهریزک چون زخمی تازه هنوز بر پیکر جامعه خودنمایی می کند و جای آن درد دارد. این زخم تا زمانیکه عدالت دستگاه قضا خودی و ناخودی دارد همچنان زنده میماند.
درحالیکه یک روزنامه نگار هنوز مطلبش منتشر نشده بازداشت و بازجویی میشود و پس از سپری کردن دوره های طولانی انفرادی، احکام سنگین میگیرد، یک فعال سیاسی برای کمترین کار سالها در زندان میماند، یک فعال محیط زیستی برای ایستادگی در مقابل زیاده خواهیهای نهادهای نظامی جاسوس میشود، یک شهردار برای افشای فساد یک سردار دچار بیماری میشود، دراویش تحمل نمیشوند و حکم اعدام راننده اتوبوس خیابان گلستان هفتم یک هفتهای صادر میشود و صدها اتفاق دیگر، سعید مرتضوی گم میشود و دردسترس مقامات قضایی نیست.
داغ کهریزک کهنه نمیشود تا وقتیکه امیدی به عدالت دستگاه قضا نمیرود. محسن روحالامینی، محمد کامرانی، امیر جوادیفر، رامین قهرمانی و احمد نجاتی کارگر دیگر به خانه باز نمی گردند، داغ آنان همواره بردل مادران و پدرانشان خواهد بود، اما اجرای عدالت می توانست کمی از این داغ را کم کند.
پدر روح الامینی به همراه دیگران پیش از هشت سال تمام راهروهای قوه قضاییه را بالا و پایین رفت، دادگاه پشت دادگاه و انقدر رفت و آمد تا بالاخره مرتضوی محکوم به دوسال زندان برای آنهمه جنایت رخ داده در کهریزک شد. اما همین دوسال نیز اجرا نشده است. نخست می گویند مراقب او هستند و بعد اعتراف می کنند که نمیدانند کجاست. وقتی همین عدالت نصفه و نیمه هم اجرا نمی شود چطور داغی چون کهریزک کهنه خواهد شد.
از یک تعریف سعید مرتضوی که معلوم نیست کجاست و از سوی دیگر سعید طوسی که به راحتی به ترکیه رفته است و پوزخند میزند به تمام آنانکه انتظار اجرای عدالت را داشتند.