چند نفر معدود وکیل داریم که به معنای واقعی کلمه مدافع پروپا قرص حقوق بشر هستند. یکی از این عده دکتر عبدالفتاح سلطانی است که بی اعتنا به ایدیولوژی افراد به صورت رایگان وکالت زندانیان سیاسی و عقیدتی را می پذیرد و در راه استیلای حقوق آنها از هیچ تلاشی مضایقه نمی کند ...
اولین بار نام عبدالفتاح سلطانی را در بند ۲۰۹اوین از بازجو یا کارشناس پرونده ام شنیدم.
عصری بود که با چشم بند مرا از سلول به اتاق بازجویی بردند.کارشناس پرونده ام در حالی که عصبانیت شدیدی در کلامش نهفته بود با تندی به من گفت: آیا می دانی همسرت چه کرده است؟
من از لحن کارشناس فهمیدم که اتفاقی خوشایند برای روند پرونده من افتاده است که ایشان چنین عصبانی و خشمگین به نظر می رسد.
پرسیدم، حاج آقا چه اتفاقی مگر چه اتفاقی افتاده است؟
پرسیدم، حاج آقا چه اتفاقی مگر چه اتفاقی افتاده است؟
در پاسخ گفت: همسر شما به عبدالفتاح سلطانی مراجعه کرده است و از وی خواسته است که وکالت شمارا بپذیرد.
با لحنی حق به جانب گفتم:حاج آقا من که در طول ۲۴ساعت در این سلول و بی خبر از همه جا هستم.چه باید بکنم؟
بعدها که به بند عمومی آمدم از محمد پورعبدالله ( مسئول انجمن دانشجویان کمونیست ) درباره عبدالفتاح سلطانی پرسیدم, پور عبدالله در پاسخ من چنین گفت:
چند نفر معدود وکیل داریم که به معنای واقعی کلمه مدافع پروپا قرص حقوق بشر هستند. یکی از این عده دکتر عبدالفتاح سلطانی است که بی اعتنا به ایدیولوژی افراد به صورت رایگان وکالت زندانیان سیاسی و عقیدتی را می پذیرد و در راه استیلای حقوق آنها از هیچ تلاشی مضایقه نمی کند.
اولین ملاقات من با دکتر عبدالفتاح ،۳روز بعداز آزادی از زندان به اتفاق همسرم در دفتر وی واقع درخیابان میرزای شیرازی ساعت ۱۹بودکه سر وقت حضور پیدا کردیم و ایشان در جلوی درب اتاق منتظر مابود،وقتی مارا به حضور پذیرفت،آنچنان انرژی مثبتی به اینجانب دست داد که هنوز هم شیرینی آن دیدار را فراموش نکرده ام.
در بدو ورود متوجه شدم ،این وکیل نازنین یک روانشناس مجرب هم است، که بخوبی می داند، چگونه با یک زندانی سیاسی آزرده خاطر و رنج کشیده رفتار نماید.
به جرات می گویم عبدالفتاح سلطانی به خوبی توانست در مدت کوتاهی از یک زندانی افسرده، دوباره یک فعال سیاسی شاداب بسازد.
شاید گرانقدرترین ره آورد ۶۴روزه زندانم، دوستی با عبدالفتاح سلطانی بود که اکنون رنگ خانوادگی به خود گرفته است. همین افتخار بزرگ برای من بس که عبدالفتاح و خانواده محترمش، حقیر را دوست خویش می دانند.
شاید گرانقدرترین ره آورد ۶۴روزه زندانم، دوستی با عبدالفتاح سلطانی بود که اکنون رنگ خانوادگی به خود گرفته است. همین افتخار بزرگ برای من بس که عبدالفتاح و خانواده محترمش، حقیر را دوست خویش می دانند.
عبدالفتاح سلطانی از فاضل ترین وکلای زمانه ماست. وی جدا از تسلط عجیب برمبانی حقوقی و قضایی ویژگی منحصربهفردی دارد.
او در سالیان قبل از انقلاب ۵۷ چندسال در حوزه علمیه نجف دروس عالی حوزه راطی کرده است و بی آنکه ادعایی داشته باشد اسلام شناسی متبحر است.
او در سالیان قبل از انقلاب ۵۷ چندسال در حوزه علمیه نجف دروس عالی حوزه راطی کرده است و بی آنکه ادعایی داشته باشد اسلام شناسی متبحر است.
عبدالفتاح سلطانی داوطلبانه و بی مزد و منت پرونده محکومان یا متهمان سیاسی و عقیدتی را سالیان متمادی پذیرفت و به تنهایی در راه دفاع آزادی یک رکن بزرگ آزادیخواهی به شمار می رود که تا کنون نقشی سازنده در دفاع از حقوق زندانیان و خانواده های آنها ایفا کرده است.
ساده زیستی و علو طبع این مرد وارسته باید الگویی برای مسولان کشوری باشد عبد الفتاح سلطانی اگر بخواهد فقط از راه وکالت به کسب و کار بپردازد براحتی میتواند بیش از ۱۰۰میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشد.
اما عبدالفتاح اثبات کرد یک آرمانخواه بزرگ است که به قول مرحوم دکتر کاتوزیان ترجمه شرافت و بزرگواری است.
دلیل دیگر محبوبیت عبد الفتاح این است که برای اعاده حق هر مظلومی دست به ریسک می زد تا هزینه سیاسی و قضایی فعالان سیاسی و حقوق بشری کاهش دهد.
سلطانی یک دیده بان بزرگ جامعه مدنی است،اینک که او برای مبارزه با تبیعض در زندان دست به اعتصاب غذا زده است،بر همه آزادی خواهان و تحول گرایان واجب است که به یاری« حامی و غمخوار »روزهای سخت زندانیان عقیدتی و سیاسی دو دهه اخیر بشتابیم.
عبدالفتاح سلطانی از شریفترین وکلای کشور ماست که عمرش را به خیر خواهی و حمایت از همنوعانش گذرانیده است.
اینک نوبت ماست که با او همنوا شویم.
*سردبیر روزنامه مستقل