بار دیگر روزهایی پر از اضطراب و دلهره بر ما مردم گذشت و اکنون ما مانده ایم و سکوتی با بغض سنگین در گلوهایمان. هیچگونه آمار دقیقی از کشته شدن هموطنان و آسیب دیدگان نداریم اما اخبار و ویدیوها و نقل قولهایی که دهان به دهان به گوشها میرسد نشان از این دارد که هموطنان بسیاری داغدار عزیزانشان هستند. من نیز به عنوان یکی از هزاران مادر داغدار، مدتهاست که دریافته ام تا زمانی که حق سخن گفتن و حق اعتراض و حقوق ما شهروندان در کشورمان که مدعی اسلام و دیانت هم هست، به رسمیت شناخته نشود، تکرار این اتفاقات هیچگاه بعید نیست.
فاجعهها اتفاق می افتند و مردمی که به حق و مسالمت آمیز اعتراض مدنی کرده اند در همه موارد هزینه میدهند. ولی آنهایی که دلشان را خوش کرده اند تا از آبهای خون آلود میهن ماهی خود را بگیرند یادشان باشد که با پرپر شدن هر جوان خانواده ای را نابود میکنند.
فاجعهها اتفاق می افتند و مردمی که به حق و مسالمت آمیز اعتراض مدنی کرده اند در همه موارد هزینه میدهند. ولی آنهایی که دلشان را خوش کرده اند تا از آبهای خون آلود میهن ماهی خود را بگیرند یادشان باشد که با پرپر شدن هر جوان خانواده ای را نابود میکنند.
و اما سخن بیشترم با حاکمیتی هست که از کشتن و ایجاد رعب و وحشت هیچ ابایی ندارد. همچنان که سالهاست همه با چشمان خود شاهد بوده ایم و تجربه کردهایم.
از آقای روحانی که رای بیست و چهار میلیون نفر در ایران را داشت انتظار نداشتیم که مردم ما را آشوب طلب بنامد و دستش آلوده به خون مردمی که برای بهتر شدن وضعیت به ایشان اعتماد کردند، بشود و اعتراضات مردمی را سرکوب کنند، ولی ایشان نیز یادشان باشد که همه مسئولین باید پاسخگوی رفتارهایشان باشند.
اما سوال من مثل همیشه اینست: ما با این اوضاع چه کنیم؟ چگونه صدای خود را به گوشهای بسته برسانیم؟ تا کی باید شاهد این خشونتها و خونریزیها باشیم؟
مایی که دوست نداریم که ایران مان از دست برود. مایی که از صمیم جان میخوانیم: دریغ است ایران که ویران شود.این خانه برای همگی ماست،آبادش کنیم نه ویران....
چرا حکومت نمی فهمد که باید راه اعتراض مدنی را باز بگذارد و همیشه آماده پاسخگویی باشد و بابت هر تصمیمی که میگیرند اول با مردم مشورت کنند و آنها را در جریان بگذارند.
خطاب من به این حکومت این است:
دیگر آن زمان گذشته که خود بدوزید و برتن مردم کنید. چرا خود را عقل کل میدانید و نمایندگان مردم را که از کانالهای خودتان عبور کرده و در نهایت انتخاب شده مردم هستند را به هیچ می انگارید؟ شما قوانین را خود زیر پا میگذارید ولی از مردم می خواهید از قانون پیروی کنند.
تا کی در این مملکت باید شاهد حذف افراد صاحب اندیشه باشیم؟ نخبگان و دانشگاهیان می توانند در اصلاح امور به نفع مردم و جامعه خود نقشی سازنده داشته باشند.
بعنوان یک مادر و یک شهروند این کشور از حاکمان و مسئولین تقاضا دارم که به فکر منافع ایران باشید نه منافع جناحی و شخصی خودتان، به فکر جوانان، این سرمایههای عظیم کشورمان باشید و دل بسوزانید .مشکلات و خواستهای واقعی مردم بویژه جوانان را ببینید و اجازه دهید نمایندگان واقعی مردم در هر جایگاهی انتخاب شوند .راه جلوگیری از تشنج و خشونت در کشور این است، نه فشار هر روز بیشتر بر جوانان و زنان و زحمتکشان و اقشار مختلف جامعه. اگر نمی توانید قدمی برای بهبودی این وضعیت بردارید شهامت داشته باشید و جایتان را به افرادی دهید که از طریق راه حلهای مسالمت آمیز که قانون پیش بینی کرده و بهترین آن انتخابات آزاد می باشد، راه حل درست را بیابید و نگذارید مردم و کشور از دست برود.
من بار دیگر و همچون روزهای پردرد سالهای خونین متمادی که بر ما مردم گذشته است از غم و اندوه به خود میپیچم و به خانوادههای داغدار جانباختگان که میدانم هیچ مرحمی برای زخم قلبشان نیست، تسلیت می گویم و با همه مردم همدردی خود را اعلام میکنم به امید روزی هستم که صلح، در کشورمان، منطقه و جهان برقرار شود.
پروین فهیمی آبان ۹۸