به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، تیر ۲۷، ۱۴۰۱

جلسه و حمایت سوال برانگیز رضا پهلوی از "شورای ملی تصمیم"، عبدالستار دوشوکی

 

در حالی که فرایند افزایشی پس گرفتن امضاها و کناره گیری شخصیت های مختلف از "شورای ملی تصمیم" روندی روزافزون دارد, شاهزاده رضا پهلوی عصر جمعه ۲۴ تیر ماه ۱۴۰۱ برابر با ۱۵ ماه جولای دیدار و گفتگویی با بنیانگذاران اولیه شورای ملی تصمیم یعنی جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران به همراه هیئت مدیره شورای ملی تصمیم داشتند که ظاهرا در حمایت از آن بوده. البته ایشان در طی یکسال گذشته جلسات متعددی در حمایت از این گروه و عناصر دیگر داشته اند. اما این جلسه ١١ روز بعد از انتشار جنجال برانگیز بیانیه اعلام موجودیت شورا که مجموعه ای از "جمع اضداد" و "گزاره‌هایی متناقض" با تکرار عادتهای کهنه می باشد؛ و همچنین بعد از اعتراض شدید بخش وسیعی از هموطنان به حذف پرچم و نام خلیج فارس و به خصوص ماده سوال برانگیز "تمامیت ارضی با قید و شرط" که بهت و حیرت بسیاری را برانگیخته است, برگزار شده است. علاوه بر این, شورا حتی تا به امروز حاضر نیست نام "خلیج فارس" را در لوگو (آرم) خود بگذارد. بهر روی, گویند خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج. آقای مسعود نقره کار بانی و سخنگوی "جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران" همچنین بانی و سخنگوی "شورای ملی تصمیم" نیز هستند. ایشان قاطعانه به بنده گفتند: "حتی یک نفر بدون اطلاعش نام اش در پای بیانیه نیست". اما اکنون بعد از دو هفته ثابت شده است که بسیاری از امضاها بدون اطلاع افراد و صرفا با پیشنهاد فرد پر شوق و ذوق سومی در بیانیه گنجانده شده اند.


سامانه اینترنتی این "جمعیت" بدون پرداختن به جزئیات, خبری از این دیدار و گفتگو منتشر کرده است که افشاگر نکات بسیار حساس و مناقشه برانگیز می باشد؛ که بسیاری از جزئیات آن مجهول باقی مانده است. از جمله چگونگی وصول پشتیبانی مادی و معنوی از سوی دولت‌های بیگانه مورد بحث قرار گرفته (بند ۵). نگارنده هفته پیش در مقاله خود تحت عنوان "دوازده ایراد اساسی و نگران کننده به "شورای ملی تصمیم" در موارد ۵ و ٦ مقاله خویش به حمایت رسانه های وابسته به عربستان سعودی از بیانیه شورا پرداختم؛ و از مفصل این نکته مجملی گفتم, حال تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل.


بر اساس بند ۳ گزارش این جلسه, گروه های اتنیکی امضاکننده بیانیه شورای ملی تصمیم نیز ظاهرا حضور داشتند و "موضوع گروه‌های اتنیکی" مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. جالب است بدانید که چند روز بعد از سخنرانی سیزده خرداد شاهزاده رضا پهلوی, دقیقا همین گروه های اتنیکی در بیانیه شدیداللحن ایشان را محکوم کردند و نوشتند که "فرزند آخرین شاه مستبد ایران برای آلترناتیو سازی به دست و پا افتاده" و سخنرانی شاهزاده را "تلاشی مذبوحانه" از طرف مجموعه سلطنت طلبان توصیف کرده بودند که به گفته آنها " نگاه تحقیرآمیز پدر و پدربزرگش نسبت به ملیت‌‌های صاحب و ساکن جغرافیای کنونی ایران در آن تکرار شده است؛ و اکنون نوه خلف ایشان به سیاق پدربزرگش ملیت‌های ساکن این سرزمین را «ایلات» و «عشایر» می‌خواند". در بیانیه این گروههای اتنیکی همچنین آمده بود: " ما تمرکز رهبری در یک فرد را منتج به استبداد ارزیابی کرده . .


اما نکته تعجب آور و در خور توجه این است که بر اساس بند ۷ خبر, همین افراد در همین نشست علیرغم بیانیه قبلی خویش "نقش سیاسی و رهبری شاهزاده در آینده‌ی ایران" مورد بحث و بررسی قرار داده اند. عجبا !. در انگلیسی ضرب المثلی است که می گوید (politics makes strange bedfellows) یعنی سیاست هم تخت خوابی های عجیب و غریب را گرد هم می آورد. در ضمن "چگونگی برخورد با افرادی که خود را طرفدار سامانه پادشاهی می‌دانند نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته. البته بنده بارها گفته و نوشته ام که "جمهوریخواه" هستم و برای ثبت مجدد در تاریخ و تنویر افکار عمومی این حقیقت را تکرار می کنم. زیرا هرگز در ابراز موضع و عقاید متفاوت خویش از احدی هراس نداشته ام. و از آنهایی که به نادرستی بر ما بسی کمان ملامت کشیده‌اند نیز گله ای در کار نیست. زیرا نگارنده به فرق بین "عیب گویی" و عیب جویی" واقف است و دومی را نکوهش می کند.


در پایان اجازه بدهید همصدا با بخش وسیعی از هموطنان مراتب تعجب و تاسف خود را از حمایت شاهزاده رضا پهلوی از "نوزادی که مُرده بدنیا آمده" با کمال احترام به ایشان, و باورمندان به عارضه مخرب و دردناک "مرده زایی" که در حقیقت این شورا چیزی بیشتر از آن نیست, اعلام بدارم. اگرچه برای واکاوی مفاهیم و ماهیت روانشناختی این "مرده زایی" و خام پنداری که نه تنها موجب ایجاد اختلالات توهم زا, بلکه سبب سور برخی و سوگ عده ای دیگر نیز شده است فرصت بیشتری لازم است, البته آنهایی که با علم روانپزشکی و فرآیند فوران گاه و بیگاه سوگ و ماتم آشنایی دارند نیک می دانند که دو مرحله اول از پنج مرحله غم و اندوه, "انکار" و "عصبانیت" می باشند, که عبور از آنها زمان می طلبد.

دکتر عبدالستار دوشوکی

مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن

تیر ١٤٠١

doshoki@gmail.com

خبرنامه گویا