هیتلر ــ ناپلئون |
"مردم ديکتاتوري ميپسندند"
(مثل ناپلئون، هيتلر، رضاشاه و احمدينژاد)
ابراهيم فياض جامعهشناس و استاد دانشگاهي است كه خاستگاه فكرياش يا اصولگرايي است يا حداقل به آن بسيار نزديك است. او دكتراي فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق دارد. همان دانشگاهي كه سعيد جليلي از آن فارغالتحصيل شده و همانجا تدريس هم ميكند.
او به نامهنيوز گفته بود: «... من ميخواهم بگويم الان چيزي که در جهان دارد رخ ميدهد، در ايران هم رخ ميدهد و آن اين است که مردم ديکتاتوري ميپسندند؛ چون شرايط ايجاب ميکند...
اقتداري ديگر در حوزه سياسي وجود ندارد و ادامهيافتن اين وضعيت کشور را به فروپاشي و تجزيه ميکشاند
براي همين جامعه به سمت ديکتاتوري با ادبيات نظامي ميرود تا او ظرف دورهاي هشتساله با ازبينبردن طبقه اشرافيت و مافيا افق جديدي را پيشروي کشور بگشايد».
وقتي از فياض هم درباره مصداق سؤال شده، او مثالهاي عجيبي هم آورده است. به ناپلئون و هيتلر اشاره كرده و گفته است: «اتفاقا اشتباه ما اين است که دنبال شخص ميگرديم. من ميگويم که اتفاقا مثل ناپلئون يکباره پيدايش ميشود، مثل هيتلر يکباره پيدايش ميشود و انتخابات را ميبرد.
چون الان مردم ديگر خستهاند از اين نظم اجتماعي که گفتم هيچ اقتدار سياسي در اين مملکت وجود ندارد و همه از بين رفته است...
در ديکتاتوري برنامه منسجم براي نوسازي جامعه وجود دارد، مثل ناپلئون، هيتلر، رضاشاه و احمدينژاد ميآيد.
يعني ديکتاتور با قدرت تمام مجلس را هم پشت سر ميگذارد...
بزرگترين انقلاب علمي را ناپلئون انجام داد؛ تمام بيمارستانها و دانشگاهها را به نفع دولت مصادره کرد و از زير نظر کليسا درآورد.
خب ناپلئون هم خيلي سواد نداشت و نظامي بود. معتقدم ممکن است مجلس آينده بهشدت راديکال شود؛ يعني قاعدتا بايد بشود، وگرنه مملکت کاملا ميپاشد؛ يعني نابود ميشود.
اين مجلس فرمايشي فعلي آنقدر مسخره شده و در واقع مجلس مرده است... .
ديکتاتوري نوساز؛ يعني نوسازي جامعه ميخواهد ايجاد کند، ميخواهد در اداره کارش انجام شود؛ يعني فقر نباشد، شغل جدي ايجاد شود. الان هرچه رهبري ميگويد «ساختار اقتصادي دروني»، اينها گوش نميکنند. بحران خشکسالي با ديکتاتوري حل ميشود.
ديکتاتوري يعني کسي بيايد و توزيع آب را تنظيم کند. اين کار يک فکر متمرکز ميخواهد. البته ديکتاتوري برعکس استبداد است و ما يک وقتهايي اين را قاطي ميکنيم».
برگرفته از روزنامه شرق