امسال هفتاد سال از پایه گذاری جبهه ملی ایران در آبانماه ۱۳۲۸می گذرد. جبهه ملی ایران مهمترین سازمان سیاسی ایران پس از انقلاب مشروطه بوده است. جبهه ملی ایران سازمانی است که برای پیش بردن هدف های نهضت ملی ایران به رهبری دکتر مصدق بنیادگذاشته شد؛ نهضتی برای تأمین و استواری استقلال کشور، تحکیم حقوق و آزادی های ملت که در قانون اساسی مشروطه پیش بینی و تضمین شده بود، و برای مبارزه در راه رهایی کشور از دست عوامل بیگانه، بویژه استیفای منافع ملی ایران که از حدود یک سده ی پیش از آن از سوی استعمار انگلستان به غارت می رفت. در طول هشت دهه ی گذشته جبهه ملی ایران تنها سازمان سیاسی اصیل ملی است که در ایران حکومت کرده و منشاءِ خدماتی بیسابقه در دوران پس از مشروطه بوده است.
اگر از آغاز سلطنت رضاشاه تا شهریور بیست کسی حق کمترین تشکل سیاسی مستقلی نداشت، پس از این تاریخ به سرعت شمار بزرگی احزاب که مانند علف هرز در فضای سیاسی کشور روییده بودند و معروف ترین آنها احزاب ساختگی سید ضیاء طباطبایی عامل کودتای سوم اسفند و «حزب دموکرات» احمد قوام بودند، و حزب افراطی توده که بیش از هر چیز منافع همسایه ی شمالی را در نظرداشت، همراه با به راه افتادن انبوهی از جراید جنجالی و بی ارزش، با ایجاد اغتشاش فکری در جامعه مانع از درک مسائل عمده ی کشور برای مردم می شدند. شمار أحزاب سیاسی اصیلی چون حزب ایران به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسید. در چنین وضعی روشن ساختن فضای سیاسی و بسیج صحیح افکار عمومی در راه مهم ترین منافع کشور نیازمند رهبری مجرب و آبدیده بود. دکتر مصدق که پس از خدمات بزرگ خود در دوران پس از مشروطه مورد بدبینی و بغض رضاشاه قرار گرفت و از خطر مرگی که بسیاری از خدمتگزاران کشور را در آن دوران به کام خود کشیده بود، معجزه آسا جان به دربرد، پس از شهریور بیست بیش از هر کس دیگری از شایستگی های لازم برای این رهبری برخوردار بود و به همین دلیل نیز مردم قدرشناس کشور برای انجام این وظیفه به سراغ او رفتند.
در نتیجه، نهضتی که پس از شهریور بیست و پایان دیکتاتوری رضاشاهی و برقراری مجدد آزادی های نسبی در کشور به راه افتاده بود و تحت رهبری خردمندانه ی مصدق، بویژه افشاگری ها و ابتکارات داهیانه ی ضداستعماری او، از جمله به تصویب رساندن قانون منع اعطای امتیاز به دولت های خارجی در زمان اشغال کشور، در مجلس چهاردهم، و با اتحاد گروهی پرارج از نخبگان اصیل جامعه بر گرد او، به پیش می رفت جنبشی بود به تمام معنی اصیل و ملی.
پس از تجربه ی ضدآزادی انتخابات دوره ی پانزدهم مجلس شورای ملی در دولت قوام که به رغم مبارزات ملیون برای انتخابات آزاد سراسر تقلبی بود، و به دنبال بسیج افکار عمومی برای پیشگیری از تکرار آن و تأمین آزادی انتخابات در دوره ی شانزدهم، ابتکار جدید مصدق تشکیل جبهه ملی ایران بود.
تصمیم بدین کار پس از رجوع گروه وسیعی از آزادیخواهان به دربار به سرکردگی مصدق، تحصن نمایندگان آنها در آنجا و تضمین های وزیر دربار از سوی پادشاه، اعلام شد. جبهه ای که بدین صورت تأسیس می شد، سازمانی خلق الساعه نبود که بنا به توهمات تنی چند خیالپرداز به راه افتاده باشد، چه، بنیانگذاران آن، ضمن تکیه بر دستاوردهای مشروطه و سنن چهل ساله ی آن هشت سال مبارزه ی آزادیخواهانه ی اصیل و ضداستعماری به رهبری مصدق را نیز در پشت سر داشتند.
جبهه ملی ایران، با تشکیل دولت ملی مصدق و با ملی کردن صنایع نفت ایران که در آن دوران از دید بسیاری عملی جسورانه پنداشته می شد غرور پایمال شده ی ملت ایران را به او بازگرداند و به امپراتوری انگلستان که در جنگ جهانی دوم توان و رمق خود را از دست داده بود ضربه ای وارد کرد که پایان سیادت آن قدرت جهانی را اعلام می کرد؛ ضربه ای که حتی کودتای ضدملی ۲۸ مرداد نیز نتوانست آثار آن را بزداید.
با اینهمه رفتار و روش جبهه ی ملی ایران و رهبر جهاندیده ی آن با قدرت های بیگانه رفتاری متمدنانه بود که در آن هنجارهای بین المللی دیپلماسی که کشور ما در آن پیشینه ای چندهزارساله دارد پا به پای دفاع سرسختانه از منافع ملی رعایت می شد و کمترین دستاویزی برای بهانه جویی طرف مقابل برجا گذاشته نمی شد.
پس از سقوط دولت ملی مصدق نیز مبارزان جبهه ملی ایران با تشکیل نهضت مقاومت ملی به مبارزه علیه دیکتاتوری جدید پرداختند و به رغم زندانی شدن بسیاری از آنان، محاکمه ی شرم آور رییس دولت ملی با سه سال زندان و حصر خانگی او در احمدآباد، و اعدام بیرحمانه ی وزیر خارجه ی او، از پای ننشستند. مبارزات آنان سرانجام به برگذاری میتینگ تاریخی میدان جلالیه و سپس، با پشتیبانی و شرکت احزاب ملی، اصناف ملی و سازمان های دانشجویی وابسته به جبهه ملی ایران، به برگذاری کنگره ی بزرگ این اتحاد ملی، اولین کنگره ی جبهه ملی ایران در سال ۱۳۶۲ انجامید.
متآسفانه تحریکات جناح ملی ـ مذهبی و ادامه ی اسارت رهبر جبهه ملی در احمدآباد که مانع ارتباط و تبادل نظر میان او و شورای منتخب کنگره شده بود شرایطی را فراهم آورد که در نتیجه ی آن شورا نتوانست به فعالیت خود ادامه دهد. از زمان از سرگیری این فعالیت با تجدید سازمان جبهه به ابتکار حزب ایران و با همکاری حزب ملت ایران و جامعه ی سوسیالیست های نهضت ملی در سال ۱۳۵۶، تا بالاگرفتن مبارزات مردم کمتر از یک سال فاصله بود، بطوری که در دوران اوج آن مبارزات جبهه ملی ایران، با وجود سابقه ی درخشان خود، هنوز موفق به سازماندهی کافی نیروهای ملی نشده بود و برای مقابله با موج توده گرای نوظهور در صحنه ی سیاسی هنوز از قدرت کافی برخوردار نبود.
با اینهمه، پس از به قدرت رسیدن آن موج نوظهور، جبهه ملی ایران در برابر آنچه از بنای دیکتاتوری جدیدی خبر می داد ساکت ننشست و با دعوت مردم به مقاومت، از جمله با ترتیب تظاهرات علیه لایحه ی قصاص که با شدیدترین واکنش قدرت جدید روبرو شد، وفاداری خود به ارزش های والای برجامانده از انقلاب مشروطه و أصول نهضت ملی را به منصه ظهور رسانید. تاریخ به روشنی گواهی می دهد که، از همان ابتدا، نخستین نداهای هشدار علیه خطر ظهور دیکتاتوری جدید از سینه ی جبهه ملی ایران برخاسته بود.
جبهه ملی ایران، از آن پس نیز، علی رغم ضربات سخت بر رهبری آن که موجب اختفاء و جلای وطن بسیاری از سران آن نیز شد، همچنان در این راه ازپای ننشست و تا کنون نیز، به رغم سختگیری های قدرت حاکم و تحریکات و اعمال تخریبی عوامل آن به حضور زنده و ایستادگی خود بر سر مبانی نهضت ملی ادامه داده است.
امروز، همچنان هیچ ایرانی هوشیار و اگاهی نمی تواند انکارکند که در برابر انواع ایدئولوژی های ضدملی که یکی از آنها چهل سال پیش قدرت سیاسی را در دست گرفت، تنها راه و اندیشه ی ملی برجا مانده از نهضت مشروطه و نهضت ملی: استقلالِ همراه با صلح و دوستی با دیگران، آزادی و قانون بر پایه ی اصول دموکراسی و حقوق بشر، و عدالت اجتماعی به مثابه ی ضامن پیوند ملی و بُعدی اساسی از فرهنگ ایرانی است که می تواند به رهایی کشور بیانجامد و بیم شدید قدرت حاکم از چهره ی مصدق و پرهیز گرایش های ایدئولوژیکی دیگر از بردن نام او گویاترین گواه بر این ادعاست.
دراین هفتادمین سال تأسیس جبهه ملی ایران سازمان های جبهه ملی ایران در اروپا سالگرد تأسیس سازمان را به شورای مرکزی جبهه ملی ایران و همه ی یاران دیرپا و وفادار آن تهنیت گفته برای آن پیروزی های بزرگی را آرزو می کنند.
یکم آبانماه ۱۳۹۸سازمان های جبهه ملی ایران در اروپا
دکتر علی راسخ افشار، دکتر پرویز داورپناه، علی شاکری زند، مهندس مهدی مقدس زاده