همه راهها به «پول» ختم نميشود
بيرون از سوله خبري نيست. همه جا ساكت و آرام است. از درِ كوچك سوله كه وارد ميشوي صداي همهمه زنها نگاهت را به سمت چپ سالن ميكشد. همان جايي كه نزديك به ٥٠ زن روستايي در رديفهاي منظم روي زمين نشستهاند و دارند ميوههاي خشك شده را بستهبندي ميكنند تا روانه بازار كنند. همه روي لباسهايشان روپوش سفيدرنگ پوشيدهاند. يك خط توليد كوچك زنانه. كمي آنطرفتر پروين روي يك صندلي قديمي نشسته و دارد با تلفن همراهش صحبت ميكند. روي ميز كارش پر است از كاغذ و دو دفتر بزرگ. از همان دفترهاي مخصوص حساب و كتابهاي مالي. صحبتش كه تمام ميشود از جايش بلند ميشود و به زنهاي ديگر ميپيوندد. او هم مدير كارگاه است و هم يكي مثل بقيه. كارگاه بستهبندي سه روز است كه وارد چهارمين سال عمرش شده است.به همين مناسبت ١٥٠ بسته ١٥٠ گرمي از ميوههاي خشك را آماده كردهاند و به هر كس كه به محل كارشان سر ميزند؛ هديه ميدهند. قصه كارگاه پروين و رفقايش سرراست است. پيچيدگي خاصي ندارد. ارديبهشت ٩٠ پروين و صنم دختر خالهاش به اين فكر ميكردند كه بايد براي تامين مخارج زندگي خانوادگيشان كاري كنند. پروين ديپلم رياضي دارد و صنم ديپلم علوم انساني. آنها به اين فكر كرده بودند كه اگر براي راهاندازي شغل با آدمهاي باتجربه مشورت كنند شايد بهتر نتيجه بگيرند. امير دوست شوهر پروين همان كسي بود كه آنها براي مشورت انتخاب كرده بودند. امير به عبارت دقيق كاسب بازار است. فروشگاه خشكبار دارد و در كارش هم خيلي موفق است. راهنمايي امير باعث شد تا پروين و صنم ايده راهاندازي يك كارگاه بستهبندي ميوههاي خشك شده را دنبال كنند. مدل راهاندازي شغل آنها با مدلهاي مورد انتظار جامعه كمي فرق داشت و البته دردسرهاي خاص خودش را هم داشته است. دختر خالهها از هيچكس وام نگرفتند بلكه هر كدام ٨ ميليون تومان سرمايه آوردهشان را از پساندازشان روي هم گذاشتند و با همان ١٦ ميليون تومان شروع كردند.
پروين از آن روزها ميگويد: «دو ماه اول محصولاتمان فروش نميرفت. آقا امير دوست همسرم كل بستهبندي ما را خريد. خوشحال شديم. كيفيت محصولمان طوري بود كه هر كس خريده بود، مشتري شده بود. به جز همان دو ماه يادم نميآيد كه محصولات روي دستمان مانده باشند.» پروين و صنم هر سال كارگاهشان را بزرگتر كردند و به تعداد همكارانشان اضافه كردند. آنها امسال بعد از چهار سال نخستين وامشان را گرفتند: «چون كار بزرگتر شده بايد سرمايه درگردش بيشتري در اختيار داشته باشيم. امسال تقاضاي وام داديم و خيلي زود موافقت شد. ٥٠ ميليون تومان گرفتيم كه خيلي به ما كمك ميكند.» حالا ٤٦ زن سرپرست خانوار در كارگاه كنار پروين و صنم كار ميكنند. پروين روي كاغذ مديرعامل شركت است اما در عمل همه با هم مشاركت ميكنند. پروين اصول عجيبي دارد. اهل مصاحبه نيست. اجازه عكاسي از كارگاهش را نميدهد. اجازه درج نام فاميلش را نميدهد. اما چرا اينقدر سختگير؟ «ما ياد گرفتيم كه بدون سر و صدا كار خودمان را بكنيم. همينكه عكس من را بزنيد توي روزنامه سر و كله بقيه خبرنگارها هم پيدا ميشود. تمركزمان را از دست ميدهيم. شايد هم مغرور شويم. ما تا حالا اختلافهاي جزييمان را هم مديريت كردهايم. ما ميخواهيم بدون شعار دادن فقط كار خودمان را بكنيم. بقيه زنها هم همين كار را بكنند. خيلي هم دنبال حمايت نباشند. من براي همان هشت ميليون تومان هم طلا فروختم.» روستاي پروين و صنم جايي نزديك تهران است. چسبيده به پايتخت. اما هنوز كمي آرام است. هرچند دو، سه سالي است «ويلا بازها» كمكم سر و كلهشان پيدا شده است.
آمار دقيق نداريم
در سال ۹۳ معاونت امور زنان رياستجمهوري اطلسي را در ارتباط با وضعيت زنان كشور و مشتمل بر ۱۵۰ نقشه با هدف شناسايي مهمترين مسائل زنان بر مبناي شاخصهاي رايج و آمارهاي معتبر و شناسايي استانهاي اولويتدار تدوين كرد. بررسي ميزان اشتغال زنان هم يكي از اهداف اين پژوهش بود. بر اساس يافتههاي اين پژوهش نرخ اشتغال زنان روستايي بالاتر از زنان شهري همان استان است. به گزارش ايلنا، كمترين و بيشترين نرخ بيكاري زنان نيز به ترتيب متعلق به خراسان جنوبي و كهگيلويه و بويراحمد است. كمترين و بيشترين نرخ بيكاري زنان جوان (۱۵ تا ۲۹ ساله) به ترتيب متعلق به خراسان جنوبي و كرمانشاه بوده است. اين آمار را اطهره نژادي، معاون وقت امور هماهنگي معاونت زنان اعلام كرده بود. به گفته وي سهم اشتغال زنان در بخش كشاورزي ٢٨/٦ بوده و بيشترين سهم متعلق به اردبيل و كمترين متعلق به تهران است. در بخش صنعت نيز كمترين نرخ اشتغال زنان متعلق به كهگيلويه و بويراحمد و بيشترين در سيستان و بلوچستان است. در بخش خدمات نيز كمترين سهم در اردبيل و بيشترين كهگيلويه و بويراحمد است. در بخش خصوصي نيز كمترين آمار اشتغال زنان مربوط به كهگيلويه و بويراحمد و بيشترين به اردبيل مربوط ميشود.
اما پرسش همچنان به قوت خود باقي است چند زن در روستاهاي ايران داريم كه توان كار دارند اما از چشم رسانهها و مديران پنهان ماندهاند؟ در سخنرانيها بسيار گفته ميشود كه زنان روستايي ميتوانند بخش مهمي از بار توسعه پايدار را بر دوش بكشند. اما كدام زنان و در كدام شرايط ميتوانند چنين كنند؟ آيا همه آنها انگيزههاي بالاي پروين و صنم را دارند؟ آيا همه آنها شانس مشورت با يك آدم اقتصادي موفق را دارند تا زمين نخورند؟ اصلا قبل از همه اين سوالها بهتر است بپرسيم ما در ايران چند زن روستايي و عشاير شاغل داريم؟ پاسخ همين سوال آخر ميتواند گوياي وضعيت موجود ما باشد: «در مورد زنان شاغل روستايي و عشايري آمار دقيقي وجود ندارد. » اين را فروغ السادات بني هاشم، مديركل دفتر توسعه فعاليتهاي كشاورزي زنان روستايي و عشايري وزارت جهاد كشاورزي ميگويد. به گفته بنيهاشم ٥ ميليون زن ١٨ تا ٦٢ ساله در ايران وجود دارند كه به طور بالقوه آماده كار و درصد بسياريشان هم در واقع در بازار كار مشاركت دارند.
بنيهاشم با اين توضيحات ميگويد كه آمار اعلام شده درباره اشتغال زنان روستايي را قبول ندارد: «معمولا آمارها مبتني بر اساس تعداد مالكان واحدهاي توليدي برآورد ميشود و چون خانمها مالك واحدهاي توليدي نيستند در آمار رسمي وارد نميشوند. تا الان هيچ آمارگيري دقيقي از مشاغل خانگي و فعاليتهاي زنان روستايي انجام نشده است.» با تمام اين احوال بنيهاشم سعي ميكند از زاويه خوشبينانه ماجرا، درباره اشتغال زنان روستايي سخن بگويد. اينكه هر كجا وزارت جهاد كشاورزي زمينه اشتغال را تسهيل كرده، زنان هم استقبال كردهاند. چنانكه تاكنون ١٥٠٠ صندوق اعتبارات خرد كشاورزي براي زنان روستايي در سراسر كشور شكل گرفته كه ٤٥ هزار زن تحت پوشش آنها هستند و دارند كار اقتصادي ميكنند. به گفته او ٦٠ هزار نفر هم در پوشش تعاونيها در كشور فعاليت ميكنند.
اما از نگاه رسمي دولت زنان روستايي در زمينه اشتغالزايي با چه مشكلاتي مواجهاند؟ مديركل دفتر توسعه فعاليتهاي كشاورزي زنان روستايي و عشايري وزارت جهاد كشاورزي در گفتوگو با «اعتماد» توضيح ميدهد: «سه چالش عمده وجود دارد. مساله اول فقدان آمار دقيق است. آمار دقيق ميتواند به برنامهريزي كمك كند. ما هر جا كه ميخواهيم برويم تا از فعاليتهاي اشتغالزايي زنان روستايي دفاع كنيم، نميدانيم با چه جامعهاي روبهرو هستيم.»
چالش استاندارد و بستهبندي
دومين مشكل پيش روي كارگاههاي زنان روستايي به مسائل مربوط به شاخصهاي استاندارد، بستهبندي و بهداشت بر ميگردد. بنيهاشم ميگويد سازمان استاندارد و وزارت بهداشت بايد در جلسات كارشناسي به ما كمك كنند شاخصهاي جديدي براي فعاليت كارگاههاي زنان روستايي تدوين شود. او ميگويد: «شاخصها بايد به اعتقاد ما سطحبندي شود. بايد شاخصهايي تعيين شود كه به محصول نهايي آسيب نرساند. ما معتقديم كه فرآيندها بايد يك مقدار تسهيل شوند.»
داستان هميشگي بانكها
پروين و صنم جزو زناني بودهاند كه از بانكها وام نگرفتهاند و كسب و كار خودشان را راه انداختهاند. اما در مقابل زنان بسياري هم هستند كه در انتظار دريافت وام براي راهاندازي كسبوكارشان هستند. بنيهاشم در اين باره از لزوم تسهيل اعطاي وام به تشكلهاي زنان سخن ميگويد: «معتقديم بايد يك بازنگري در مقررات و آييننامههاي بانكها ايجاد شود كه بتوانند به تشكلها وامهاي سهلالوصول بدهند.» به گفته او در كنار اعطاي وام تسهيلگران زمينه هزينه هدفمند اعتبارات دريافت شده از سوي تشكلهاي زنان را مراقبت ميكنند.
رضا ضيايي، پژوهشگر حوزه كارآفريني معتقد است تامين مالي آخرين چالش راهاندازي يك كسبوكار است. او به «اعتماد» ميگويد: «تجربه نشان داده كه هر وقت فقط به دادن وام اتكا كردهايم، شكست خوردهايم. يكي از روشهاي تامين مالي اعطاي وام است.» ضيايي معتقد است كه بايد يك زنجيره از اقدامات براي اشتغالزايي طراحي شود و تامين مالي هم يكي از حلقههاي آن زنجيره باشد. با اين حال معاون رييسجمهور در امور زنان در پي يافتن راهي براي اختصاص اعتبارات كلانتر در حوزه اشتغال زنان است. معصومه ابتكار اخيرا با اشاره به اينكه در حال پيگيري براي اختصاص يك و نيم ميليون دلار از صندوق توسعه ملي براي كمك به اشتغال زنان روستايي هستيم، گفته است: «آگاهي و توانافزايي زنان در جامعه بايد افزايش يابد. اشتغال زنان مهم است. اين را همه ميدانند. در داخل و هم در خارج از كشور. اشتغال زنان روستايي مهم است اين را هم بسياري ميدانند و بر آن تاكيد ميكنند. نماينده موقت فائو در ايران ميگويد ۴۳ درصد از تامين غذا در كشورهاي در حال توسعه بر عهده زنان روستايي است و تحقيقات نشان داده زناني كه درآمد دارند، آن را صرف امنيت غذايي، لباس، آموزش و بهداشت كودكان خود ميكنند.
به گفته استركيش لاروش با توجه به اينكه ٧٦ درصد از قشر فقير جهان در مناطق روستايي زندگي ميكنند، فعاليت زنان ميتواند به توانمندسازي، كاهش فقر و امنيت غذايي كمك كند. اين سخنان هفته گذشته نماينده فائو در ايران است. او با بيان مثالي از حضور زنان روستايي ايران در پروژههاي موثر كشور گفته است: «از سال ٢٠١١ پروژههاي احياي اراضي جنگلي و تخريب شده تحت فرسايش باد و خاك شور با كمك سازمان جنگلها و مراتع در استانهاي خراسانجنوبي و كرمان و همچنين كمك و حضور موثر زنان روستايي اين منطقه در حال اجراست». اين تنها يك نمونه از مشاركت موفق زنان روستايي در توسعه كشور است. آيا اين تجربههاي موفق ميتوانند انگيزههاي مديران ملي و نخبگان محلي را براي درك ضرورت اشتغال زنان روستايي درك كنند؟!
امين شول سيرجاني / اعتماد