در موقعیت خطیر فعلی که خطر خارجی تمامیت ایران را تهدید می کند، ملایان مرتجع
سرمست از قدرت، به مبارزه با هویت ملی ایرانیان همت گماشته اند. حذف نام ایران از
سرود صبحگاهی ارتش، لغو عضویت نیکنام عضوزرتشتی شورای شهر یزد، مخالفت با
دیدارکنندگان آرامگاه کوروش از آن جمله است. این اعلان جنگ علنی به مردم ایران از
پیروان ملایان عصر شاه سلطانحسین همان فاجعه ای را رقم خواهد زد که برحکومت صفوی
زد.
خام طمعی و جاه طلبی ملایان پایانی ندارد و عمامه دار و کلاه دار نمی شناسد.
این آرزوی دیرینه ی آنان برای حکومت جهانی اسلامی است که یک زمانی جمال الدین
اسدآبادی تخم لقش را شکست اما 40 سال مقاومت مردم ایران نشان از شکست این پروژه ی
احمقانه دارد.
آنچه امروز به توهمات بیشتر دامن زده و ملایان را کورکرده موفقیت سیاسی ایران
در عراق و سوریه است، با این توجیه قابل قبول که اگر با داعش آنجا مقابله نکنیم در
ایران باید اینکار را بکنیم. اما زیاده خواهی جمهوری اسلامی و فدا کردن ایران برای
ساختن مجتمع جهانی شیعه می تواند موجودیت و استقلال ایران را به خطر بیندازد.
استقلال و تمامیت ارضی ایران اصل است و خمینی و جمهوری اسلامی با این شعار به قدرت
رسیدند، هرچند سیاستشان در جهت پایمال کردن هویت ایران و ایرانی و به باد دادن
استقلال ایران است. دانسته است که رضایت مردم هیچگاه برای ملایان مطرح نبوده و
نیست آنها به یک حکومت جهانی شیعه فکر می کنند و نمی دانند این تفکر چقدر خطرناک و
خانمان برانداز می تواند باشد.
سالیان دراز پدران ما برای همزیستی با دین اسلام تدابیری اندیشیده بودند، اما
ملایان از روز اول حکومت تیشه به ریشه ی بنیان های مودت و همبستگی ما زدند.
پدران ما با ساختن دعای یا مقلب القلوب والابصار برای جشن نوروز ، پیدا کردن
تعابیری برای جا انداختن سنت ها ایرانی و آشتی با اسلام برای زندگی در کنارهم زحمت
کشیدند. اما جمهوری اسلامی با نفی همه ی این دستاوردها و با اقلیت سازی مداوم
از ملت ایران، درحالی برای جهانی شدن خیز برداشته که خود در کشور خود در اقلیت
مطلق است .
حمله به میراث فرهنگی ایران و تخریب آثار باستانی و چپاول میلیاردها آثار
باستانی و هنری این مرزوبوم و نابودی هرچه بویی از هویت و ملیت ایرانی می دهد، به
حکومت چهره ای اشغالگر داده.
این خرابکاری ها منحصر به اثار باستانی نیست، بلکه این حکومت با جشن ها ی ملی
و موسیقی و آثار هنری و ادبی نیز به ستیز برخاسته است. اکنون حکومتی داریم که با
ما بیگانه است و هیچ نسبتی با فرهنگ و خواست های ما ندارد.
جمهوری اسلامی زمانی جنگ علنی با هویت ایرانی را آغاز کرده است که دشمن خارجی
آماده حمله و تکه پاره کردن ایران است. نیمی از جمعیت ما زنان در بند هستند.
زرتشتی ها وارثان کهن این سرزمین دستشان از همه جا کوتاه است و اقلیت های دینی و
حتا مسلمانان سنی و دراویش و... همه تحقیر شده در تنگنا بسر می برند و از هیچ
حقوقی برخوردار نیستند. تفاهم کلمه ای بی معنا شده همه باید مطیع ولی فقیه باشند.
هدف حکومت اسلامی شیعه اثنی عشری با آرمان های و اهداف ملی ایرانیان مناسبت و
عینیتی ندارد و ملایان نمی توانند ایران را قربانی امیال خود کنند.
حکومت باید بداند که آنچه ایران را در طول تاریخ پیوسته و سر پا نگاه داشته
است، مهر مردم است به تاریخ و فرهنگ کشورشان، نه بستگی به دین اسلام که وطن ندارد
و اگر داشته باشد، عربستان است. اگر این ملاط از بین برود دیگر ایرانی نخواهد ماند
و اگر کلمه ی ایران از عبارت «جمهوری اسلامی ایران» برداشته شود، جز همان
اسلام بر جا نخواهد ماند. حکومتگران فعلی هم اگر ایرانی نباشد، در بهترین حالت
باید بروند در کشوری که ترجیحاً اسلامی نباشد پناهنده شوند، چون بعید است با این
سوابق، در کشورهای اسلامی به آنها جا و مکانی بدهند. باید بدانند که هر چه دارند
از همین ایران دارند و اگر با این نادانی و گاه وقاحت به مام وطن اهانت بکنند گور
خودشان را می کنند.
اگر ایران در تهدید است از نادانی اینهاست و اگر قرار است این تهدید از وطن
دور شود، به همت این جماعت نخواهد بود، بلکه مثل همیشه به همت ملت ایران خواهد
بود. کوشش در بریدن پیوندهای این مردم با سرزمین آبأ و اجدادی شان، بریدن
شاخه ایست که خود آخوندها هم رویش نشسته اند ولی بسکه در باره ی
اسلام و معجزاتش یاوه بافته اند، از یادشان رفته.
قوای ملت ایران را با دعای جوشن کبیر نمی توان تجهیز کرد، این قوا فقط از
بستگی به ایران نیرو می گیرد و بس. دست از کجتابی با وطنخواهی مردم بردارید، نه مردم جز این راه نجاتی
دارند و نه خودتان.
2017 Oct 29th Sun - یکشنبه، 7
آبان 1396
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است