عمل کرد حکومت جمهوری اسلامی در این مدت چهل سال به گونه ای بوده که اکنون این حکومت به جبر تاریخ در معرض از هم گسیختگی و فروپاشی قرار گرفته است. این حکومت با سوء رفتارها، ضعف مدیریت ها، سیاست های نادرست داخلی وخارجی بدور از در نظر گرفتن منافع ملی، وفساد گسترده ی اغلب کارگزارانش، خود را به طور کلی از اعتبار و مشروعیت ساقط کرده ومیرود تا با اعمال نا صحیح خود، بر حیات خویش نقطه پایان بگذارد. این حاکمیت در روز های انقلاب با وعده برقراری آزادی واستقلال وعدالت وبا شعار « نه شرقی نه غربی » بر اریکه قدرت نشست وسکان اداره امور این کشور کهنسال و با تمدن باستانی کم نظیر در جهان را به دست گرفت. اما از همان روزهای نخست با اعدام های بدون محاکمه ی عادلانه وسرکوب هر آنکس که جدا از حاکمیت می اندیشید وبا انحصار طلبی روز افزون، به عیان به همگان نشان داد که رفتارش تا چه اندازه با آزادی وعدالت فاصله دارد. اقدام خلاف عرف و اخلاق وخلاف قواعد بین المللی اشغال سفارت آمریکا و حرکت خفت بار گروگانگیری موجب مسدود شدن میلیاردها دلار از اموال کشورمان و زمینه ساز حمله عراق به ایران و آن جنگ ویرانگر هشت ساله با آن همه خسارات جانی ومالی برای این ملت گردید. جنگی که با اندکی درایت وعقلانیت به یقین قابل پیشگیری بود. اشغال سفارت آمریکا و گروگان گیری آمریکائیان سبب دشمنی بیهوده ای بین دو کشور گردید که تا کنون نیز ادامه دارد و در نتیجه این خصومت، ملت ایران میلیاردها دلار خسارت مالی متحمل شده و از دسترسی به موقعیت ها و امکانات سیاسی و اقتصادی فراوانی محروم گشته است. فهرستی از دیگر رفتارهای نادرست حاکمیت برخاسته از انقلاب بدون هیچگونه سیاه نمایی و اغراق گویی بدین شرح است. عدم رعایت آزادی های اساسی ملت مانند آزادی احزاب، آزادی مطبوعات وآزادی انتخابات، ماجرای ترورهای خارج از کشور، قتل های زنجیره ای نفرت انگیز در داخل، اعدام های چند هزار نفره سال ۶۷، کشتار مردم معترض در انتخابات سال۸۸ که با معیار های خود حاکمیت انجام شده بود و وقایع اسفبار زندان کهریزک در متعاقب آن، کشتار دیماه ۹۶ در خیابان های یکصد شهر کشور، خودکشی ها در زندان ها، به هدر دادن میلیارد ها دلار از سرمایه های کشور در پروژه هسته ای وسپس تعطیل برنامه ها با فشار ومخالفت جامعه جهانی، دخالت در مناقشات کشور های منطقه به دور از منافع ملی وتحمیل هزینه های هنگفت ناشی از این دخالت ها بر گرده ملت مظلوم ایران، عدول از سیاست “نه شرقی نه غربی ” و کوتاه آمدن از استیفای حقوق مسلم ایران از دریای مازندران در مقابل روسیه، عدم اقدام قانونی برای دریافت غرامت جنگ از دولت متجاوز عراق، تصمیم گیری های نادرست و غیر کارشناسانه در مدیریت آب و محیط زیست، عدم توجه به علم و دانشمندان کشور و فراری دادن مغز ها، هزینه کردن منابع مالی کشور در نهاد های ایدئولوژیک به جای بردن این منابع در پروژه های عمرانی و بالا بردن تولید وایجادکارآفرینی، ایجاد شرایط بیکاری گسترده، گرانی، تورم، اعتیاد وفقر عمومی مردم همراه با مفاسد رنگارنگ اقتصادی واجتماعی.
هموطنان عزیز، ملت شرافتمند ایران،
حدود سه سال قبل وقتی مذاکرات جمهوری اسلامی با گروه کشورهای ۵ + ۱ به نتیجه رسید و توافقی تحت نام برجام صورت پذیرفت، مردم ایران امیدوار شدند که با انجام این توافق اموال مسدود شده آنان آزاد شده و نیزبا ورود سرمایه های خارجی به کشور، از تنگناهای معیشتی ومضایق اقتصادی رهایی می یابند وبیکاری و فقر از جامعه ایران رخت بر میبندد وگام های بعدی برای بهبود روابط با جامعه جهانی برداشته خواهد شد. اما از یک سو هیئت مذاکره کننده جمهوری اسلامی برای برداشتن قدم های بعدی به شدت برحذر داشته شد واز سوی دیگر موشک های شعار نویسی شده به آسمان پرتاب شد. با این پیام که هم دولت مدعی تعدیل اوضاع و هم ملت ایران بدانند که چیزی عوض نشده و در بر همان پاشنه قبلی می چرخد. و نتیجتا یک فرصت طلایی وتاریخی دیگر سوزانده شد وبرجام آنگونه که باید و انتظار می رفت به فرجامی نرسید وبهانه های لازم برای خروج دولت جدید آمریکا از برجام هم فراهم گردید. و متاسفانه در مقابل این رفتارهای نا صحیح، هیچگونه عکس العملی از سوی دولت مدعی داشتن کلید راه حل مشکلات کشور به ظهور نرسید واکنون میهن ما مجددا زیر تیغ تهدیدهای جدید برای دور تازه ای از تحریم های فلج کننده قرار گرفته است. وهنوز تحریم ها آغاز نشده، ارزش پول ملی ما به سرعت ودر ظرف چند روز در برابر ارزهای معتبر جهانی به نصف تقلیل یافته وغول گرانی و تورم وفقر وبیکاری رو به تزاید و لجام گسیخته در دوری جدید به ملت ما چنگ ودندان نشان میدهد. در چنین دورانی پر تنش و با وجود بحران های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی که در جامعه ایران هویداست وبا دورنمای تیره وتار ونا مشخصی که در مقابل کشور است، جای تعجب وتاسف بسیار است که سیاست حاکمیت جمهوری اسلامی همچنان کوبیدن بر طبل سرکوب وخشونت وایجاد اختناق است. وجامعه ایران را از شنیدن نظرات میهن دوستان مستقل و دلسوزان ملک وملت محروم می نماید. اینگونه بر خوردها با ملیون و آزادیخواهان در حالی صورت می گیرد که برخی از جریان های وابسته وپرورش یافته در آستین قدرت های بیگانه که از وجنات آنان چیزی جز جنس دیگری از دیکتاتوری مشهود نیست، با داشتن تمام امکانات رسانه ای و حمایت های همه جانبه برای جانشینی حاکمیت به بن بست رسیده خیز برداشته اند.
هموطنان عزیز، ملت شرافتمند ایران،
امروز زمان بی تفاوتی وتسلیم شدن به برنامه هایی که از قبل برای میهنمان تدارک دیده شده است نیست. امروز باید بدانیم که برای آینده وطنمان چه نوع سامانی را نمیخواهیم وچه نوع نظم و نسقی را خواستاریم. امروز به ضرس قاطع باید باور داشته باشیم که راه نجات وسعادت و رفاه ملت ایران دست یابی به آزادی و یک حاکمیت ملی سالم و پاکدست همراه با استقلال و عدالت اجتماعی است. تنها آزادی و حاکمیت ملی است که می تواند کشتی طوفان زده وطن را به ساحل امن رهنمون گشته و امنیت و آسایش برای ملت ایران به ارمغان آورد. حاکمیت جمهوری اسلامی اگر آنگونه که در مقام حرف همواره ادعا کرده است، واقعا خواهان خدمتی به ملت ایران است، میتواند در فراهم کردن شرایط برای تغییر وتحول آرام و صحیح و تاریخ ساز در ایران نقشی سازنده ایفا کند ودر غیر این صورت باید منتظر قضاوت سخت تاریخ در مورد عمل کردش باقی بماند. جمهوری اسلامی میتواند با برداشتن این چند گام، خود وملت ایران را از بن بست ها و آینده مبهم و نامطلوب برهاند:
۱ – سریعا آشتی با ملت را اعلام کرده و کلیه زندانیان سیاسی وعقیدتی را در سراسر کشور آزاد نماید و از اعمال خشونت نسبت به مردم معترض وجان به لب رسیده ایران دست بردارد.
۲ – هرچه زود تر آزادی های سیاسی مانند آزادی احزاب واجتماعات و آزادی بیان وقلم را به شکلی حقیقی محقق نماید.
۳- یک انتخابات آزاد وبدون دخالت نهادهای حکومتی وتحت نظارت هیئتی قابل قبول برای همگان، جهت برپایی یک مجلس موسسان واقعی برای تدوین یک قانون اساسی جدید و تعیین شکل حکومتی آینده کشور برگزار کند و تصمیمات آن مجلس را هرچه که باشد در تمام زمینه ها محترم شمرده و از آن ها تمکین نماید.
روابط عمومی جبهه ملی ایران
تهران – ایران