به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۹۷

تشدید فضای جنگی با هدف نشستن پشت میز مذاکره؟! ، عیسی سحرخیز

 عیسی سحرخیز 
 این نظر را شنیدنی می‌دانم که کوبیدن بر طبل جنگ و راه افتادن پینگ پنگ تهدید و فحاشی بین روحانی و ترامپ 
و تشدید خطر جنگ در ایران و منطقه، می‌تواند همه از جمله رهبر جمهوری اسلامی را زودتر به خط پایان برساند؛
 نقطه جنگ یا مذاکره!

این روزها باز این حرف‌ها بر زبان مردم جاری شده است که «چی فکر می‌کردیم، چی شد!» یا «به روحانی رای دادیم، احمدی نژاد رئیس جمهور شد!»
این حرف‌های طنزآلود در جامعه چیزی نیست جز پیامد سخنان تهدیدآمیز رئیس جمهور ایران در گردهمایی سفرای جمهوری اسلامی در تهران.
آن جا که حسن روحانی در مقابل تهدیدهای همتای آمریکایی‌اش سنگ تمام گذاشت و در پی خوشحالی و تشویق آقای خامنه‌ای بابت تهدید بستن تنگه هرمز،  نه تنها پا جای پای احمدی‌نژاد گذاشت و باز سخن از بستن تنگه هرمز به میان آورد و تنگه‌های دیگر - آن هم نه یک تنگه، تنگه‌های گوناگون که هیچکس نمی‌داند کجاست -، بلکه روی دست صدام هم پا شد و همچون نظامیان یونیفورم‌پوش از امکان راه انداختن «مادر جنگ‌ها» سخن به میان آورد.
اگر حرف مردم کوچه و بازار را کنار بگذاریم که این روزها گوش‌هایشان به شبکه‌های خبری سیاسی ست و چشم‌هایشان به تحولات بازار تا ببینند تهدیدهای مسئولان کشورشان چه میزان بر افزایش قیمت طلا و ارز اثر دارد و به تبع آن‌ها قیمت نخود و لوبیای دیزی بی‌گوشت‌شان چقدر بالا می‌رود، آن گاه باید دید که از نظر سیاسی چه اتفاقی افتاده یا قرار است بیفتد که روحانی دارد این گونه پا جای پای احمدی نژاد و صدام می‌گذارد تا با لفاظی‌های خاص ترامپ و دار و دسته اش را تحریک کند که در حرف و عمل هر چه بیشتر علیه جمهوری اسلامی بتازند و دیگران را نیز بتازانند.
من به هیچ وجه این حرف را قبول ندارم که روحانی چون بریده و فهمیده در سال‌های پیش رو کاری از دستش برای چرخاندن کلید در قفل‌های بسته برنمی‌آید، به ناچار لگام هدایت کارهای سیاست جمهوری اسلامی را به دست رهبری سپرده و در حال اجرای مو به موی رهنمودهای آقای خامنه‌ای است.
همانگونه که نمی‌توانم این نظریه را بپذیرم که رئیس جمهور ایران - فارغ از پیامدهای اقدامش در داخل و بر زندگی مردم - به این دلیل جنگ روانی راه انداخته و فضای جنکی در منطقه ایجاد کرده است که قیمت نفت بالا برود و کاهش درآمد صادرات از طریق افزایش بهای مواد سوختی در جهان جبران شود!
اما این نظر را شنیدنی می‌دانم که کوبیدن بر طبل جنگ و راه افتادن پینگ پنگ تهدید و فحاشی بین روحانی و ترامپ و تشدید خطر جنگ در ایران و منطقه، می‌تواند همه از جمله رهبر جمهوری اسلامی  را زودتر به خط پایان برساند؛ نقطه جنگ یا مذاکره!
ترامپ مدت‌هاست که اعلام کرده است هدف اصلی اش از خروج از برجام و تشدید تحریم‌ها به پای میز مذاکره کشاندن مقام‌های جمهوری اسلامی است، جایی که حرف اول و آخر را آقای خامنه‌ای می‌زند.
حال باید دید که هدف اصلی روحانی از سیاست‌های جدیدش چیست؛ تشدید فشارها و افزایش بحران برای هرچه زودتر به خط پایان و نقطه‌ی بن‌بست رسیدن  و اثبات این حرف به رهبری که در دو راهی جنگ و مذاکره، مردم ایران که طالب جنگ نیستند، پس چاره‌ای برای شما نمی‌ماند جز پذیرش مذاکره مستقیم با آمریکا!
این هم حرف جدیدی نیست، در داخل و خارج خیلی وقت است که خیلی‌ها این توصیه را کرده و می‌کنند، از مهم تر اعضای باقی مانده در توافقنامه برجام؛ طرف‌های اروپایی و حتی روسیه و چین. حرف همه این است: در معضل و بحران موجود، دست ما بسته است، چاره‌ای نیست، بروید مشکل خود را با آمریکائیها حل کنید؟