به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، اسفند ۰۱، ۱۳۹۸

بیانیه سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسیالیست های طرفدار راه مصدق،

در باره یازدهمین دوره انتخابات  مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۹۸
سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسیالیست های طرفدار راه مصدق در انتخابات  یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت نمی کند!

دولت ملی و قانونی  دکتر مصدق، دولتی که برای حاکمیت ملی (استقلال) و حاکمیت ملت (حاکمیت مردم) ارزش والائی قائل بود، و بخوبی بر این امر واقف بود که، تحقق چنان خواست هائی در گروی برگزاری انتخابات آزاد  وبرقراری حاکمیت قانون می باشد.! ــ قانونی که به حقوق شهروندی تمام اعضای جامعه   خود را پایبند بداند. در آن رابطه، برای  آزادی عقیده سیاسی، آزادی بیان، قلم، تجمعات،مطبوعات آزاد،  وجود احزاب، تظاهرات ... احترام قائل باشد و تمام اعضای جامعه، صرفنظر از وابستگی قومی، مذهبی، مسلکی ... در مقابل قانون، حقوق برابر داشته باشند ــ. روشن است که چنان خواستی، همچنین، یکی از خواستهای محوری نیروهای طرفدار «راه مصدق» می باشد!
اما،  دولت ملی و قانونی دکتر مصدق، طی کودتائی که از سوی  نیروهای ارتجاعی و وابسته به بیگانگان  ترتیپ داده شده بود ، در ٢٨ مرداد سال ١٣٣٢ سرنگون شد ــ  نیروهائیکه اصولاً ارزشی برای استقلال و حاکمیت ملی و حاکمیت ملت، قائل نبودند،  ازجمله، شخص محمد رضا شاه پهلوی، دربار شاه و دیگر افراد و گروهای وابسته به بیگانگان، عده ای از افسران و مقامات ارتش شاهنشاهی، برخی از رهبران مذهب شیعه از جمله آیت الله سیدابوالقاسم کاشانی، آیت الله سید محمد بهبهانی ... که با پخش دلارهای آمریکائی و بخدمت گرفتن عده ای اراذل و اوباش چاله میدانی و دروازه قزوینی و برخی از نظامیان ارتش شاهنشاهی... برهبری سازمانهای جاسوسی ایالات متحده آمریکا (سیا) و بریتانیا (انتلیجنت سرویس)  ــ.
با سرنگونی دولت ملی و آزادیخواه و قانونمدار  دکترمحمد مصدق، کودتاچیان موفق شدند، حکومتی مستبد وسرکوبگر و وابسته به بیگانگان را به مدت ٢۵ سال بر وطنمان ایران حاکم کنند. ولی آنها بهیچوجه نتوانستند حتی با توسل به پایمال کردن اصول قانون اساسی مشروطیت، بازداشت، زندان، شکنجه و حتی اعدام عده ای از مخالفین رژیم استبدادی شاه، خواست آزادی و استقلال، و برگزاری انتخابات آزاد، که به یکی از خواست های محوری مبارزات و فعالیت سیاسی نیروهای آزادیخواه و وطن دوست ایرانی، از جمله طرفداران «راه مصدق»، تبدیل شده بود را از صحنه سیاسی ایرانیان طرد کنند.!!  
 بخش بسیار بزرگی از نیروهای سیاسی طرفداران آزادی و استقلال ، نیروهائیکه نقش بزرگی در پیروزی انقلاب شکوهمند ٢٢بهمن ١٣۵٧ ایفا کردند، چنین تصور داشتند که پس از سرنگونی رژیم کودتا و برچیدن رژیم استبدادی محمد رضا شاهی، این مردم ایران خواهند بود که با برگزاری انتخابات آزاد  و رأی خود ، می توانند نقش مثبتی در سرنوشت آینده ملت ایران داشته باشند.
سخنرانی آیت الله خمینی در ١٢ بهمن ماه ١٣۵٧ در بهشت زهرا و بیان جملاتی همچون « هر كسي سرنوشتش با خودش است» ، تحقق آن خواست را در آن زمان، حتمی تلقی می کرد!
آیت الله خمینی درآن سخنرانی بیان داشتند:
«...چه حق داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در اين زمان معين كنند؛ بنابر اين سلطنت محمد رضا اولا كه چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنيزه تاسيس شده بود مجلس، غير قانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غير قانونی است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بكنيم كه قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند كه برای ما سرنوشت معين كنند هر كسي سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی كه درصد سال پيش از اين، هشتاد سال پيش از اين بودند، می توانند سرنوشت يك ملتی را كه بعدها وجود پيدا كنند، آنها تعيين بكنند؟ اين هم يك دليل كه سلطنت محمدرضا سلطنت قانونی نيست. علاوه بر اين، اين سلطنتی كه در آنوقت درست كرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض كنيم كه صحيح بوده است، اين ملتي كه سرنوشت خودش با خودش بايد باشد، در اين زمان مي‌گويد كه ما نمی ‌خواهيم اين سلطان را. وقتی كه اينها رای دادند به اينكه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضاشاه را، رژيم سلطنتی را نمی ‌خواهيم، سرنوشت اينها با خودشان است....»  ـ (١)
اما، باعث تأسف است که پس از پیروزی انقلاب شکوهمند بهمن ١٣۵٧، و به قدرت رسیدن بخشی از روحانیت شیعه برهبری آیت الله خمینی، نه تنها به قولهائی که آیت الله خمینی در هنگام اقامت خود در پاریس و حتی طی سخنرانی در ١٢ بهمن ١٣۵٧ در بهشت زهرا به مردم ایران داده بود، کوچکترین  توجه ای نشد؛ بلکه با کوتاه کردن عمر «بهار آزادی» ، رژیمی سرکوبگر و ارتجاعی، به رهبری آیت الله خمینی تحت عنوان «ولایت فقیه» ، بروطنمان ایران حاکم شد.
 البته ضروریست در اینجا به این  واقعیت نیزاشاره شود که در اثر دیکتاتوری و سرکوب رژیم شاه، بسیاری از شهروندان ایرانی با حقوق دمکراتیک و حقوق شهروندی آشنائی نداشتند. در واقع با «مشکل معرفتی»  روبرو بودند؛ «مشکلی» که، کمک کرد تا بخشی از روحانیت شیعه  برهبری آیت الله خمینی ار آن وضعیت حاکم، به نفع تحقق حاکمیت خود استفاده نماید.!
اگرچه آیت الله خمینی در سخنرانی خود درتاریخ  ٢۵ خرداد ١٣۵٨ در جمع پرسنل نیروی هوایی برای نخستین بار جمله معروف «میزان، رأی ملت است» را بیان کرد، شعاری که نمی توانست مورد تائید نیروهای آزادیخواه و وطن دوست ایرانی نباشد. چونکه یکی از خواستهای محوری نیروهای آزادیخواه ووطن دوست ایرانی ، از جمله نیروهای مصدقی، در تمام دوران ٢۵ ساله رژیم استبدادی  شاه ، بعد از کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ ، برگزاری انتخابات آزاد بود، که ملت بتواند طی چنان انتخاباتی بر تعیین سرنوشت خود حاکم شود.!
نامه سرگشاده دکترکريم سنجابی، دکتر شاپور بختيار، داريوش فروهر به محمد رضا شاه پهلوی  در تاریخ  ٢٢ خرداد ١٣٥٧ ، يعنی ٢٠ ماه قبل از انقلاب بهمن ١٣٥٧، که برخواست برگزاری انتخابات آزاد و اجرای قانون اساسی مشروطیت، تاکید داشت، یکی از اسناد معتبر آن نوع  فعالیتها در آن دوران می باشد.
در آن نامه می خوانیم.:
«...بنابراين تنها راه باز گشت و رشد ايمان و شخصيت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواريهائی که آينده ايران را تهديد می کند ترک حکومت استبدادی ، تمکين مطلق به اصول مشروطيت، احياء حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلاميه جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات و اجتماعات، آزادی زندانيان و تبعيد شدگان سياسی و استقرار حکومتی است که متکی براکثريت نمايندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند.»  ـ (٢)

ــ نظراتی که  حتی اگر در مقطع کنونی، از سوی هیئت حاکمه جمهوری اسلامی به آن توجه شود، حتماً آن نظرات می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات و معضلات حاکم بر جامعه کنونی ایران باشد!! ــ
با توجه به توضیحاتی که اشاره رفت، در رابطه با  شعار آیت الله خمینی مبنی بر«میزان، رأی ملت است» ،حتماً ضرورت دارد تا در مقابل آن شعار، این سئوال را مطرح کرد ، که اگر بیان آن شعار از سوی «حضرت آیت الله»  ، همچون اظهارات  ایشان در دوران اقامتشان در پاریس و سخنرانی شان در بهشت زهرا، بخاطر تبلیغات و فریب ملت ایران نبوده است، روشن نیست که با وجود ارگان ارتجاعی بنام «شورای نگهبان» ،  و «نظارت استصوابی» آن شورا (ــ که ١٢ نفر از گماشتگان ولی فقیه آنرا تشکیل می دهند ــ )، از چه طریقی می تواند آن شعار را در جامعه ایران متحقق کرد؟. در حالیکه، بنابر تصمیم شورای نگهبان که عملکردش مورد تائید مقام رهبری نظام ولایت فقیه نیز می باشد، «تصمیمات شورای نگهبان»، بهیچوجه اجازه نداده و  نمی دهد تا  در جمهوری اسلامی  ایران؛ انتخابات آزاد برگزار شود و زنان و مردان ایرانی بتوانند در تمام حوزه های انتخاباتی به کاندیدای مورد علاقه خود رأی دهند.در واقع در وطنمان ایران، "میزان، رأی ملت است"، نمی تواند به مرحله اجرا در آید!
وجود نظارت استصوابی، در حقیقت بیانگر این واقعیت تلخ است، که بخشی از روحانیت شیعه، در واقع روحانیت دولتی برهبری آیت الله خمینی و پس از فوت ایشان برهبری آیت الله سید علی خامنه ای ، ملت ایران را، صغیر تصور کرده و می کند، که احتیاج به «قیّم» دارد، و بدین خاطر حق معرفی کاندیدای مورد نظر خود رانباید داشته باشد.!! و هر کاندیدائی باید از صاقی گماشتگان ولی فقیه در شورای نگهبان بگذرد.
با توجه به این واقعیت تلخ حاکم بروطنمنان ایران، روشن است، آنعده از شهروندان ایرانی که خود را صغیر نمی دانند و  با استبداد و استعمار مخالفند و طرفدار آزادی و نظام دمکراسی، . حقوق بشر و حقوق شهروندی  می باشند و برای انتخابات آزاد و حاکمیت ملت ، ارزش والائی قانل می شوند، با نیروهای ارتجاعی همسو نمی شوند و بهیچوجه «تصمیمات شورای نگهبان» را بجای «رأی ملت» به رسمیت نمی شناسند؛ و در این رابطه است که ما سوسیالیستهای مصدقی درانتخابات ۲ اسفند ۱۳۹۸ شرکت نمی کنیم. و سیاست حاکم بر شورای نگهبان و عملکرد ارتجاعی آن «شورا» را محکوم می کنیم.
 رژیم ارتجاعی حاکم بر وطنمان ایران با توسل به قانون ارتجاعی « نظارت  استصوابی » ،انتخابات يک درجه ای که  چنان شیوه  انتخاباتی در تمام جوامع دمکراتیک برگزار می شود، یعنی رأی ریخته شده از سوی زنان و مردان جامعه به صندوقهای رأی ، تعيين کننده نتيجه انتخابات می باشد ــ همان شعارمورد نظر آیت الله خمینی، یعنی، "میزان، رأی ملت است" ــ را ، به انتخابات دو درجه ای و در واقع «انتخابات فرمايشی» تبديل کرده است! در نهایت، آن اُرگان تعیین می کند که ملت ایران اجازه انتخاب کدام افراد را بعنوان نماینده مجلس دارد!!
 با برگزاری چنین انتخاباتی، نمی توان و نباید در جمهوری اسلامی ایران، صحبت از"میزان، رأی ملت است"، نمود.!!
در رابطه با  این امر مشخص، اگر رژیم ولایت فقیه  زمانی قصد داشته باشد تا شعار"میزان، رأی ملت است"، را به مرحله اجرا درآورد، در چنان حالتی حتماً باید نظارت استصوابی و قوانینی که سد برگزاری انتخابات آزاد در وطنمان ایران شده اند را لغو کند، خواستی که با وجود «نظام ولایت فقیه»، بهیچوجه نمی تواند جنبه عملی پیدا کند!
            برای برگزاری انتخابات آزاد و دمکراتيک ، انتخاباتی که  تمام احزاب  و سازمانهای سياسی وابسته به طيف های سياسی چپ و راست ، میانه، مذهبی و غير مذهبی (سکولار) ... بتوانند کاندیدهای مورد نظر خود را ارائه دهند و بدون هیچگونه تهدید و ارعاب  به تبلیغ برنامه انتخاباتی مورد نظر خود  و در آن رابطه، به رقابت نظری با برنامه های انتخاباتی وکاندیداهای گروه های سیاسی دیگر بپردازند، فعالیت کنیم و چنین نظراتی را به فرهنگ سیاسی بخش بزرگی از ملت ایران تبدیل کنیم.
از سوی هیئت اجرایی سازمان سوسیالیست ایران ـ سوسیالیست های طرفدار راه مصدق
دکتر منصور بیات زاده 
سه شنبه ٢٩ بهمن ماه  ١٣٩٨  / ١٨ فوریه٢٠٢٠

پانویس:
متن سخنراني آيت الله خمینی  در ١٢ بهمن ١٣٥٧ در بهشت زهرا
٢  ــ  نامه سرگشاده دکترکريم سنجابی، دکتر شاپور بختيار، داريوش فروهر  به محمد رضا شاه پهلوی

 در  ٢٢ خرداد  ١٣٥٦  يعنی  ٢٠ ماه قبل ازپیروزی انقلاب در تاریخ ٢٢  بهمن  ١٣٥٧