به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۹۸

خطای بختیار، پایان بازرگان، تقی رحمانی

شکست بازرگان 
قرار بود که نهاد شکل گرفته دولت در ایران ساقط نشود انتقال حکومت بدون اسقاط دولت رخ دهد. اما واقعه پادگان فرح آباد ژاله همه چیز را به هم ریخت. به عنوان شاهد می گویم بسیاری از کسانی که در آن روز ۲۱ بهمن گرد پادگان آمدند نمی دانستند کمک به چه کار می کنند. یعنی فروپاشیدن نهاد اداری، لشکری و کشوری به نام دولت، که با ریختن نظام پهلوی فرق داشت.

نجات همافران معترض از دست گارد شاهنشاهی واقعه ای ساخت که در روز ۲۲ بهمن دیگر همه چیز فروریخت.

در سال ۵۷ ذهنیت انقلاب یعنی اسقاط دولت شتاب می گرفت اما تلاش بازرگان و بسیاری این بود انتقال به جای اسقاط صورت بگیرد.

اعتصابیون بر سر کار برگردند. اگر نظام سیاسی عوض می شود سازمان اداری و لشکری و کشوری دست به دست شود به جای سرنگونی.

مهندس سحابی در سال ۱۳۸۲ به این توجه بازرگان واقف شد در بزرگداشت وی به این نکته اشاره کرد.

اما داستان از این قرار بود بختیار در روز ۲۱ بهمن تصمیمی عجیب گرفت ارتش پادگان فرح آباد را از بیرون محاصره کند و غائله را خاتمه دهد. سران انقلاب بازداشت شوند.

دولت بختیار از ساعت ۴ بعدازظهر ۲۱ بهمن اعلام حکومت نظامی کرد. حکومت نظامی به هیچ گرفته شد و خمینی اعلام حضور در خیابان کرد، اما مردم در خیابان بودند خمینی بر این حضور صحه گذاشت در نتیجه مواجه نهائی رخداد که به نفع کشور نبود.

بختیار فکر می کرد بر اوضاع مسلط است می تواند مسئله را جمع کند اما شد آنچه که شد.

قبل از این ماجرا در گفتگوی میان دولت بختیار و انقلابیون امکان مصالحه مدام بالا و پائین می رفت. بختیار با مواضع خود به دنبال وقت تلف کردن بود تا شاید اوضاع را کنترل کند.

اما واقعه پادگان فرح آباد ژاله نشان داد که بختیار در راهبرد خود چندان برنامه و هم امکان مانور ندارد. چرا که ورود ارتش به خیابان به شکل حمله و هم دستگیری انقلابیون به معنی پایان کار مصالحه بود.

اگر ارتش موفق نمی شد که نشد این به معنی اسقاط نظام اداری و لشکری و کشوری بود که بازرگان به دنبال عدم اسقاط آن بود.

۲۲ بهمن نشان داد که بختیار در محاسبه خود خطا کرده است و با ورود زودهنگام، حتی راهبرد وقت تلف کردن خویش را هم بر هم زده است.

نتیجه کار روشن بود مردم مسلح در خیابان با ارتش بی طرف شده که از درون پاشیده بود. به نوعی پایان راهبرد بازرگان برای انتقال دست به دست دولت بود. این راهبرد می توانست موفق شود یا نه خود مطلبی است اما چنین رخدادی رخ نداد.

آیا بازرگان که به مدل هند از استقلال توجه داشت میان انقلاب و استقلال فرق نمی گذاشت ؟

انقلاب جنگ داخلی است و استقلال مبارزه با خارجی است. هندیان بر تجربه اداری و لشکری و کشوری انگلیس در هند مهر باطل نزدند بلکه صاحب آن شدند.

فروپاشی دولت در روز ۲۲ بهمن پیدایش تمام نهاد های انقلابی را توجیه می کرد که اولین آن سپاه پاسداران بود و بعد هم نهاد ها موازی دیگر نهاد های موازی که محصولش دو شکل حکومت و دولت در ایران امروزی است.

انتقال قدرت بدون فروپاشی نهاد دولت در روز ۲۲ بهمن شکست خورد که شکست بازرگان هم بود.

 گویا