چرا جمهوری اسلامی ایران از روزهای اول تاسیس تا به امروز بهطور مداوم از سوی کشورهای دیگر به دخالت در امور داخلی دیگران متهم میشود؟ چرا ایران در دوره محمدرضا پهلوی چنین وضعیتی نداشت؟ آیا شاه این بلندپروازی را نداشت که ایران قدرت اول منطقه باشد؟
چرا دولت دونالد ترامپ میگوید که جمهوری اسلامی یک نظام عادی نیست؟ همسایگان و کشورهای دیگر چه نگاهی به نظام حاکم ایران دارند و چرا؟ نیروی قدس سپاه و گروههای نیابتی در کشورهای همسایه از دیدگاه حقوقی چه وضعیتی دارند؟ در مجموعه «سایه پیدا و پنهان یک همسایه» سعی کردهایم به این سوالات پاسخ دهیم. در بخش اول این سلسله گزارش که روز گذشته منتشر شد به بررسی این موضوع که آیا فعالیت گروههای نیابتی ایران در خارج از کشور مطابق با شیوه مرسوم همکاری نظامی بینالمللی بین کشورهاست، پرداختیم. در این بخش و بخش سوم که فردا منتشر میشود شرح میدهیم که چرا جمهوری اسلامی ایران از روزهای اول تاسیس تا به امروز بهطور مداوم از سوی کشورهای دیگر به دخالت در امور داخلی دیگران متهم میشود.
***
«به جلسه سران سه قوا رفتم. بحث درباره هماهنگی ماموران ما در لبنان بود. قرار شد حاکمیت با سفیر باشد و سپاه و ارشاد و اطلاعات خود را با سیاست سفارت هماهنگ کنند»؛ اکبر هاشمی رفسنجانی، خاطرات سال ۱۳۶۱
یکی از اتهاماتی که جمهوری اسلامی از روز تشکیل خود با آن مواجه و در این چهل سال سایه به سایه آن حرکت میکند اتهام «دخالت در امور» دیگر کشورهاست. این اتهام دلیلی روشن دارد صدور انقلاب اسلامی به دیگر کشورها» و حمایت از فلسطین از تئوریهای آیتالله «روحالله خمینی» پس از پیروزی برقآسا بر «محمدرضا شاه»، بود.
این موضوع در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده و براساس اصل سوم دولت جمهوری اسلامی موظف به «حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان» است. تاکید آیتالله خمینی و دیگر مقامهای جمهوری اسلامی همچون «اکبر هاشمی رفسنجانی» در صدور انقلاب فقط محدود به کلام نبود. کارگزاران جمهوری اسلامی در همان روزهای اول بهسرعت دستبهکار شدند.
از سفر سریع «یاسر عرفات»، رهبر «سازمان آزادیبخش فلسطین» به تهران و دیدارش با آیتاللههای انقلابی که هنوز در مدرسه رفاه تهران ساکن بودند، روشن بود برای نظام در حال تاسیس، موضوع اسرائیل و فلسطین تا چه حد جدی است. عرفات بیست و هشتم بهمن ۱۳۵۷ به تهران رسید. سازمان آزادیبخش فلسطین که عرفات آن را رهبری میکرد سیاست مبارزه مسلحانه با اسرائیل را دنبال میکرد و هنوز وارد روند سیاسی نشده بود.
خمینی در آن دیدار به عرفات گفت «من از اول این نهضت راجع به فلسطین و راجع به جنایاتی که اسرائیل در آن حدود کرده است همیشه متذکر میشدم و الان هم بعدازاینکه ما از این غائله فارغ بشویم، همانطوری که آنوقت در کنار شما بودیم حالا هم در کنار شما هستیم... ما از هیچچیز نمیترسیم... برای اینکه اگر کشته بشویم و با خدا باشیم سعادتمندیم و اگر بکشیم هم سعادتمندیم.»
لبنان؛ تمرین در همسایگی اسرائیل
لبنان که در آن شبهنظامیان «حزبالله» توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سازماندهی شده، موفقترین و پایدارترین ساختاری برونمرزی وابسته به جمهوری اسلامی است. «حسن نصرالله»، دبیرکل و در اصل رهبر حزبالله به صراحت گفته که پول و سلاح و امکانات آن توسط جمهوری اسلامی تامین میشود و تا زمانی که ایران پول دارد، حزبالله هم دارای امکانات است.
اقدامات جمهوری اسلامی ایران در لبنان به یکی از اولین تلفات خارجی جمهوری اسلامی ایران هم منجر شد. «احمد متوسلیان» از فرماندهان ارشد سپاه که خرداد سال ۱۳۶۱ برای بررسی کمک به لبنان برای نبرد علیه اسرائیل به بیروت رفته بود، در تیرماه همان سال ربوده شد و تاکنون از سرنوشت او و همراهانش گزارش معتبری منتشر نشده است.
حزبالله لبنان پاییز سال بعد اقدامی در بیروت انجام داد که تا امروز ایران متهم است که بزرگترین عملیات نیابتی از سوی جمهوری اسلامی بوده است. اول آبان سال ۱۳۶۲، کامیونی حامل صدها کیلوگرم مواد منفجره، خود را به استراحتگاه صلحبانان نیروهای چندملیتی در لبنان کوبید که عمده ساکنان آن، تفنگداران دریایی آمریکا و نظامیان فرانسوی بودند. ۲۴۰ آمریکایی و ۵۸ شهروند فرانسه در این واقعه کشته شدند.
انفجاری که آمریکاییها را قربانی کرد بزرگترین تلفات تفنگداران دریایی امریکا در یک روز پس از جنگ جهانی دوم، گستردهترین حمله مرگبار علیه نیروهای نظامی آمریکا در یک روز پس از زمان جنگ ویتنام، مرگبارترین حمله به شهروندان آمریکایی قبل از یازدهم سپتامبر و بزرگترین کشتار آمریکاییها در یک روز در خارج از خاک ایالاتمتحده نامیده شده است.
مسوولیت حمله بیروت را گروهی موسوم به «جهاد اسلامی لبنان» طی یک تماس تلفنی با یکی از رسانهها به عهده گرفت اما اینکه اصولا چنین گروهی وجود خارجی داشته باشد تردیدهایی وجود داشت. کوتاهمدتی پسازاین حمله، شیوه انجام و امکانات آن به حزبالله لبنان منسوب شد که از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاسیس شده و ازنظر مالی و فنی پشتیبانی میشود.
عراق؛ نگرانی خمینی از مفاد صلح احتمالی
عراق که زمانی تبعیدگاه آیتالله خمینی بود و «صدام حسین» که به اذن او، خمینی مجبور به ترک نجف و خروج از عراق شد، از اولین کشورهایی بود که رسما هدف صدور انقلاب قرار گرفت و ایران را به دخالت در امور خود متهم کرد. آیتالله خمینی بهطور مکرر شیعیان این کشور را تشویق به شورش علیه دولت مرکزی میکرد و از ضرورت برپایی حکومت اسلامی در عراق و ساقط کردن صدام حرف میزد.
«ابوالحسن بنیصدر»، اولین رییسجمهور اسلامی ایران در خاطرات خود گفته است که درباره تبعات دعوت شیعیان عراق به شورش در برابر صدام حسین و تحریک او به جنگ، بارها به آیتالله خمینی هشدار داده بود. حمایت، تحریک و حتی سازماندهی شیعیان عراق علیه حکومت عراق از ماههای پیش از شروع رسمی جنگ حمله عراق به ایران، آغاز شده بود. تاسیس سپاه بدر علیه صدام که متشکل از شیعیان عراقی حاضر در ایران بودند در سال ۱۳۵۹ از اولین اقدامات جمهوری اسلامی در ایجاد گروههای نیابتی بود.
سپاه بدر نیروی شبهنظامی است که از دل «مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق» شکل گرفت که تحت نظارت سپاه پاسداران در نبرد با عراق فعالیت میکرد. سپاه بدر در عراق نقشی مانند حزبالله در لبنان داشت. این گروه نظامی تحت رهبری «محمدباقر حکیم» روحانی شیعه پناهنده در ایران شکل گرفت و بدنه آن از پناهندگان عراقی با اسرای جنگی شیعه بود که به دست نیروهای ایرانی افتاده بودند. «محمود هاشمی شاهرودی» که بعدها به ریاست قوه قضاییه و مجمع تشخیص مصلحت نظام در ایران رسید از رهبران مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق بود.
سپاه بدر هماکنون هم در عراق فعالیت دارد و رهبر آن «هادی عامری» است که سالهای جنگ با عراق در ایران بوده است. گروه حشدالشعبی که نیروی نظامی مشابه با بسیج در ایران است از دل سپاه بدر متولد شده است. «ابومهدی المهندس»، رهبر این گروه نظامی بود که در جریان عملیات هوایی آمریکا در عراق همراه با «قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروی قدس سپاه کشته شد.
اهمیت گروهای نیابتی ایران در عراق از همان سالهای اول تاسیس جمهوری اسلامی روشن بوده است. اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۱۳۶۱ خود نوشته که روز نوزدهم فروردین این سال از ملاقاتش با آیتالله خمینی میگوید که در آن او مایل به اتمام جنگ است اما «صلاح نمیدانند که ما کوتاه بیاییم و از اینکه شرط شود بعد از صلح نباید به ملت عراق علیه صدام کمک کنیم، نگراناند.»
جنگ ایران و عراق، جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه را به هم نزدیک کرد. کمکهای مالی و نفتی ایران به سوریه در برابر حمایت یک کشور عربی از ایران در جامعه جهانی در زمان جنگ با جمهوری عربی عراق، ریشه یک همکاری استثنایی را پدید آورد. هر دو کشور در برابر اسرائیل و هر دو دولت حامی حزبالله لبنان بهعنوان یک گروه شبهنظامی نیابتی در همسایگی اسرائیل تاکنون روابط بسیار نزدیکی باهم داشتهاند.
سابقه دوستی دو نظام حاکم بر ایران و سوریه به تاسیس گروههای شبهنظامی در خود سوریه و سازمانهای شبهنظامی از اتباع افغانستان و پاکستان برای عملیات نظامی در این کشور شده است. اسرائیل این گروهها را تهدیدی برای خود میداند و انبارهای نظامی آنها را موشکباران میکند. به معنی دیگر، سوریه به نیابت از ایران بمباران میشود.
آنها که شاهد این وضعیت هستند، آنچه را که در سوریه اتفاق میافتد زنگ خطری برای کشور خود میدانند.
ایران وایر
ایران وایر