به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۹۳

تيتر خوب؛ جذاب يا دقيق

«چرا تيتر اهميت دارد»
«چرا تيتر اهميت دارد»، «تيترهاي گمراه‌كننده مي‌توانند اذهان را منحرف كنند»، «چگونه چيزي كه مي‌خوانيد، چيزي را كه مي‌بينيد تحت تاثير قرار مي‌دهد»، «چگونه تيترهاي بد، خاطرات بد را به وجود مي‌آورد»، «١١ دليل اهميت تيتر» و «نمي‌توانيد تصور كنيد كه تا چه اندازه يك تيتر دقيق اهميت دارد»، اين عبارات و جملات، تيترهاي بالقوه گزارشي هستند كه در ادامه مي‌خوانيد.
اما اگر هر كدام از اين تيترها به جاي تيتر اصلي اين گزارش مي‌نشستند، برداشت، زمان و نحوه يادآوري و به طور كلي نوع خواندن شما در اين گزارش تغيير مي‌كرد.

سال‌هاست كه روانشناسان اتفاق نظر پيدا كرده‌اند كه آنچه در وهله اول به سمع و نظر افراد مي‌رسد، بسيار مهم و بااهميت است. حال آنچه در فضاي رسانه و با خيل عظيم مردم در ارتباط باشد بيش از آن نيز اهميت دارد.  از نخستين سال‌هاي تاريخ مطبوعات جهان، همواره تيتر يك دغدغه اصيل و درجه اول براي اهالي رسانه محسوب مي‌شده است. تيتر مي‌تواند حجم و نوع مخاطب را مشخص كند، تيتر مي‌تواند بر طريقه خواندن مردم اثر بگذارد و تيتر مي‌تواند به شما بگويد چگونه آنچه را خوانده‌ايد به ياد بياوريد. تيتر نخستين نقطه درگيري مخاطب با مطلب و مهم‌ترين قلاب نويسنده براي جذب و ترغيب او براي ديدن، خواندن و مطالعه مطلب است.  اولريخ اكر نيز به عنوان يكي از پيشروان در اين زمينه، به گفته خود تلاش كرده است تا به مخاطب و پيش از آن به اهالي رسانه گوشزد كند كه تا چه اندازه تيتر مي‌تواند باعث سوگيري و تبعات ناشي از آن شود.

تحقيقات اولريخ اكر، روانشناس و متخصص در نوروساينس و تيم او نشان داد كه با هر تيتر مي‌توان به آساني خواننده را متاثر كرد و به افكار او جهت داد. انتخاب كلمات، چينش آنها و لحن تيتر مي‌تواند مقاله يا گزارش را كاملا تحت تاثير خود قرار دهد و بستر ذهني خواننده را نسبت به آن تغيير دهد.

اولريخ اكر طي تحقيقاتش دو گزارش با محتواي يكسان اما با دو تيتر متفاوت در اختيار گروهي از مردم استراليايي قرار داد و سپس از نتايج آزمايش شگفت‌زده شد. داده واقعي اين است كه ميزان دزدي نسبت به سال گذشته دو دهم درصد افزايش داشته و نسبت به يك دهه قبل ١٠ درصد كاهش پيدا مي‌كند. در حالي كه هر دو تيتر «افزايش دزدي در يك سال اخير» و «كاهش ١٠ ‌درصدي دزدي در كشور» درباره اين گزارش صادق است اما هر كدام از آنها به مخاطب بينش و نگرشي كاملا متفاوت خواهد داد. پس از مطرح شدن چند پرسش درباره محتواي گزارش و نحوه نگرش خوانندگان نسبت به ماهيت گزارش، اكر متوجه شد كه تيتر مي‌تواند تعيين كند كه هر مخاطب چگونه مطلبي را بخواند و چه برداشتي از آن بكند.

فارغ از آزمايشات اكر، اين اتفاق يعني استفاده از تيتر جذاب اما نامرتبط، ناصحيح و كم‌دقت بارها در انواع و اشكال رسانه و توليدات آن واقع شده است. به طور مثال سال گذشته روزنامه ديلي‌اكسپرس انگلستان تيتر «آلودگي هوا عامل اصلي سرطان ريه» را براي يكي از گزارش‌هاي خود انتخاب كرد. اين گزارش در متن خود هيچ اشاره‌اي به مفهوم تيتر نكرده بود و در عوض آن به عوامل ديگر مانند سيگار كشيدن پرداخته بود و آن را عامل اصلي سرطان ريه برشمرده بود. حدس زدن قصد نويسنده اين گزارش براي انتخاب اين تيتر كه هيچ ارتباطي با متن گزارش ندارد، كار سختي نيست. در ميان انبوه اطلاعات جلب‌توجه بيننده مشكل است و اصحاب رسانه براي جذب نگاه مخاطب با يكديگر وارد رقابتي آشكار شده‌اند اما پس از آن بود كه توجه پژوهشگران بيش از پيش متوجه اهميت صحت و درستي تيتر شد.

روزنامه‌نگار مي‌تواند گزارش‌نويس خوبي باشد اما تيترنويس خوبي نباشد، مي‌تواند خبرنويس خوبي باشد اما تيترنويس خوبي نباشد، مي‌تواند تنظيم‌كننده مصاحبه خوبي باشد، بهترين ليد‌ها را بنويسد و مقدمه عالي براي يك مصاحبه بنويسد ولي نتواند تيتر خيلي خوبي بنويسد، اين اشكالي ندارد و بستگي به اين دارد كه چقدر سواد ادبي داشته باشد. بنابراين تيترزدن يك مهارتي است كه روزنامه‌نگار چاره‌اي جز آموختن آن ندارد.
در گزارش‌هايي كه اساس آن واقعيت و فكت است، اگر تيتر گمراه‌كننده و نامفهوم باشد، باعث مي‌شود تا متن گزارش و مقاله آسيب ببيند و توانايي خواننده در درك جزييات و يادآوري آنها دچار نقصان شود اما اگر تيتر مقاله همراستا و داراي كنشي مرتبط با متن داشته باشد، كار يك مخاطب براي تجزيه، درك، تحليل و يادآوري ساده‌تر و سيستماتيك‌تر مي‌شود در غير اين صورت مخاطب دچار سردرگمي و پس‌زدگي مي‌شود چرا كه متن نمي‌تواند از خود چيزي را مطرح كند، تيتر بايد در خدمت متن باشد و نه در تضاد با آن.
اكر در اين گزارش متوجه شد كه تيتر به عنوان چيزي كه در نخستين لحظه نگاه بيننده را جذب  و آن را وادار مي‌كند به همراهي و خواندن گزارش يا مقاله، تيتر است و اثر و مانايي تيتر كه در همان وهله اول، مخاطب را جذب خود كرده، است كه در افكار او ثبت مي‌شود و پس از آن عامل يادآوري متن مقاله يا گزارش مي‌شود.
او طي اين تحقيقات قصد داشته است تا به مردم اين آگاهي را بدهد كه مخاطب هوشمند متوجه است كه تيتر ممكن است تنها بخشي از واقعيت باشد و براي درك تماميت آن نبايد تنها به خواندن تيتر و پاراگراف‌هاي اوليه اكتفا كرد اما در مقابل نيز اكر تلاش كرده است ژورناليست را متقاعد كند كه بيش از پيش به اهميت تيتر و تاثيرش بر مقاله يا گزارش ايمان بياورد. اين تحقيق مي‌گويد كه ژورناليست‌ها عادت دارند به خواننده منتقد بگويند «كل مقاله را بخوان، در پاراگراف دوم يا سوم و داخل متن توضيح داده‌ام»، اما اين عذر چندان موجهي نيست زيرا خواننده را با همان تيتري كه در ابتداي مقاله نشانده‌اند، به سمتي سوق داده‌اند كه ممكن است با رويه متن مقاله در تضاد باشد بنابراين اين رويكرد دو سويه در روزنامه‌نگاري براي جذب مخاطب بيشتر بايد متوقف شود. اكر معتقد است كه ژورناليست بايد بداند تيتري كه انتخاب مي‌كند علاوه بر فاكتور جذابيت، دقيق و صحيح باشد. تحقيقات اكر گوياي اين واقعيت است كه بهتر است تيتر بيشتر از آنكه جذاب باشد، دقيق و درست باشد.
منبع: نيويوركر/ ترجمه: فرحناز دهقي