همه ی عمر در دود
از ٢٩ دي ١٣٧٧ كه براي نخستين بار، اين روز به نام روز «هواي پاك» نامگذاري شد هواي پاك به رويايي دست نيافتني براي شهروندان تهراني و بسياري از كلانشهرهاي كشورمان بدل شد، چرا كه سهم تهرانيها از هواي «پاك» در اين فاصله زماني عملا تنها اندكي بيش از ٢٢٠ روز بوده است. به عبارت ديگر كودكي كه ١٦ سال پيش در چنين روزي در تهران متولد شده از مجموع ٥٨٤٠ روزي كه از عمرش سپري شده تنها ٥/٣ درصد از روزهاي عمر خود را در هواي «پاك» تنفس كرده و تقريبا در بيش از ٩٦ درصد ديگر از روزهاي باقيمانده، هواي «ناپاك» به داخل ريههاي خود فرو داده است. البته اگر به ياد بياوريم كه بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهاني، استاندارد روزانه آلاينده ذرات معلق كوچكتر از ٥/٢ ميكرون در هوا ١٠ ميكروگرم در متر مكعب و در ايران استاندارد ملي ما ٣٥ ميكرو گرم در مترمكعب است، يعني همين ٥/٣ درصد از كل روزهايي كه بر اساس استاندارد كشورمان مدعي هستيم هواي پاك داشته ايم، به كابوس آلودگي تبديل ميشود.
كابوسي كه با توليد خودروهاي غير استاندارد و سوخت بيكيفيت عملا موجب تشديد انواع سرطانها و بيماريهاي قلبي و ريوي و افزايش شمار مرگ و ميرها در سالهاي اخير شده است. اگرچه در تمام اين مدت وزارت بهداشت از اعلام رسمي آمار قربانيان آلودگي هوا امتناع كرده اما براي اينكه دريابيم آلودگي هوا در دو دهه اخير چه تاثيرات سويي بر سلامت شهروندان داشته نيازي به درخواست دستگاههاي دولتي براي بيان آمار نيست! فقط كافي است نگاهي موشكافانه به آمار بيماران سرطاني، قلبي و ريوي، در بين اقوام و دوستان خود و علل شايع مرگ و ميرها در ايران در سالهاي اخير بيندازيم. مروري بر آمار سازمان بهشت زهرا تهران نيز نشان ميدهد شايعترين علل فوت تهرانيها در ١٠ سال اخير همواره ايست قلبي بوده است. بر اساس اين آمار حدود ٣٣ درصد از مرگ و ميرهاي ثبت شده در بهشت زهرا در يك دهه اخير به دليل ايست قلبي، سكته قلبي، سكته مغزي و سرطان ريه و بيماريهاي تنفسي بوده كه در اين ميان ايست قلبي و سكته قلبي با سهمي معادل ١/٢٥ درصد از كل مرگ و ميرها، همچنان اصليترين علت فوت شهروندان تهراني است. بر اساس اعلام پزشكان، افزايش ايست قلبي و توقف ناگهاني پمپاژ خون در قلب نيز با تشديد آلودگي هوا در ارتباط است. از اينها كه بگذريم بحث بنزين پتروشيمي نيز خود مثنوي هفتاد من است! حكايتي كه همزمان با اعمال تحريمهاي بين المللي عليه ايران در سال ٨٩ آغاز شد و بازيگران آن در وزارت نفت مدعي شدند پتروشيميهاي ايران قادرند بنزين توليد كنند. بنزيني كه بدين ترتيب وارد بازار مصرف شد، در واقع مخلوطي بود از بنزين معمولي به اضافه تركيباتي چون تولوئن و بنزن و... كه فرآوردههاي پتروشيمي بوده و با بنزين مخلوط شده بودند تا فقط حجم بنزين را افزايش دهند. اگرچه با تلاشهاي سازمان محيط زيست گفته ميشود اكنون بنزين سرطان زاي پتروشيمي در جايگاههاي سوخت ديگر توزيع نميشود و تا حدودي در كيفيت هواي تهران و شهرها بهبود نسبي حاصل شده اما آلودگي هوا در ايران به عنوان بزرگترين معضل زيست محيطي كشور با دهها گره كور همچنان به قوت خود باقي است. اما از هم اكنون بايد منتظر سونامي سرطان ناشي از مصرف اين نوع بنزين غير استاندارد و سرطان زا باشيم. بنابراين براي رفع معضل آلودگي هواي كشور، دولتمردان ايراني يكبار براي هميشه بايد به اين پرسش پاسخ دهند كه آيا واقعا ارادهيي براي بهبود كيفيت هوا دارند و اگر دارند چه اقداماتي انجام داده و ميدهند؟!
آذر ماه سال ١٣٨٩- محمود احمدينژاد رييسجمهور وقت ايران در حاشيه يك كنفرانس مطبوعاتي دلايل آلودگي هواي تهران را اعلام كرد. دلايلي كه موجي از حيرت و تعجب شنوندگان را برانگيخت. او تنفس هشت ميليون تهراني را در آلودگي هواي شهر دخيل دانسته و گفته بود: «اگر خودرويي هم در خيابانها حركت نكند، بازدم هشت ميليون انسان كه طي آن منواكسيدكربن و ساير گازها منتشر ميشود، آلودگي ايجاد ميكند و جريان هوا برقرار نميشود، ضمن اينكه در برخي ايام سال پديده وارونگي هوا نيز شكل ميگيرد.» البته در مورد بروز پديده وارونگي در برخي زمانها در تهران شكي نيست اما هيچ كس در آن نشست خبري از ايشان نپرسيد مگر در اروپا و امريكا و استراليا مردم نفس نميكشند كه هواي به مراتب پاكتري نسبت به ايران دارند؟ يا شايد ايرانيها موجوداتي متفاوت از ساير ساكنان اين كره خاكي هستند كه تنفس شان آلودگي ايجاد ميكند! علي ايحال لازم بود مشاوران رييسجمهور متذكر ميشدند كه اساسا سيستم تنفس انسان از بدو خلقت آدم و حوا تاكنون هرگز قادر به توليد منوكسيدكربن، دي اكسيد گوگرد، اكسيدهاي نيتروژن، هيدروكربورهاي نسوخته و بنزن و ديگر ذرات معلق و ازن به عنوان اصليترين آلايندهاي هوا نبوده و آنچه از طريق بازدم انسان به هوا منتشر ميشود تنها دي اكسيد كربن است نه مونوكسيد كربن. گاز دي اكسيد كربن نيز جز آلايندههاي هوا محسوب نميشود بلكه جز گازهايي است كه منجر به تشديد فرآيند گرمايش جهاني ميشود. در واقع آنچه موجب آلايندگي هواي تهران و شهرهاي كشورمان شده نتيجه توليد خودروها و سوختي است كه استاندارد كيفيتش زمين تا آسمان با استانداردهاي جهاني و حتي در پارهيي موارد با استانداردهاي ملي فاصله دارد.
با اين وجود و با وجود آنكه تا آن زمان انتقادات جسته و گريختهيي متوجه بنزينهاي توليد پتروشيمي ميشد و تشديد آلودگي هواي تهران و برخي شهرهاي كشور را به اين نوع بنزين نسبت ميدادند اما رييسجمهور اينگونه پاسخ منتقدان را داد. او و برخي مسوولان وقت وزارت نفت نه فقط تا آن زمان بلكه حتي بعد از آن نيز اعتقادي بر آلايندگي بالا و سرطانزا بودن اين نوع بنزين نداشتند آنقدر كه چهار سال قبل حتي از ٣٠ نفر از سازندگان و دست اندركاران ساخت بنزين پتروشيمي هم تقدير و تجليل كردند. اما اظهارات برخي مسوولان وقت وزارت نفت قبل و بعد از اظهارنظر احمدينژاد نشان داد كه آلودگي اين نوع بنزين به بنزن و ساير تركيبات آروماتيك صحت داشته است.
۲۲ شهريور ۱۳۸۹- فريبرز پناهي، مجري طرح بنزين پتروشيميايي، درباره درصد بالاي تركيبات آروماتيكي در اين بنزينها گفت: «در اين واحد بنزيني توليد ميشود كه تركيبات آروماتيكي آن تا حدودي بالا است. اما اين بنزين به عنوان بنزين نهايي تحويل جامعه نميشود كه مردم از درصد بالاي تركيبات آروماتيكي آن نگران باشند. در واقع اين بنزين وارد پالايشگاههاي ديگر ميشود و با بنزين اكتان پايين تركيب شده و يك بنزين استاندارد با درصد مواد آروماتيك پايين و اكتان نرمال توليد ميشود كه با استاندارد يورو نيز مطابقت دارد.» البته ايشان عنوان نكردند با كدام يورو؟! اما او پس از يك سال؛ آلوده بودن بنزين توليدي را تاييد كرد و طي مصاحبهيي دليل آلودگي بنزين پتروشيميايي را چنين عنوان كرد: «روند اجرايي توليد بنزين در مجتمعهاي پتروشيمي بدون استفاده از روند اصلاح و بهسازي بود. طرح بنده اين نبود كه استفاده كردند. در واقع همان چيزي را كه در پتروشيميها توليد ميشد بدون هيچگونه روند اصلاحي و رساندن آن به استانداردهاي روز تحويل پالايشگاهها ميدادند.»
بدينترتيب خيلي زود مشخص شد كه اعتراضات برخي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و معصومه ابتكار، رييس وقت كميته محيط زيست شوراي شهر تهران بيدليل نبوده است. چرا كه به گواه نتايج پايش شركت كنترل كيفيت هواي تهران و پايشهاي سازمان محيط زيست از سال ١٣٩٢ به بعد در بنزين پتروشيمي و به تبع آن در هواي تهران مقادير بالايي بنزن و تركيبات آروماتيك يافت شد و تاسف آور اينكه سازمان حفاظت محيط زيست كه بايد به عنوان نهادي نظارتي و حاكميتي درباره دلايل تشديد آلودگي هوا بررسيهاي لازم را انجام ميداد تا روي كار آمدن مديريت جديد در سال ١٣٩٢ عملا سكوت اختيار كرد!
تفاوت بنزين پتروشيمي با ديگر بنزينها
بدين ترتيب هوايي كه بيش از دو دهه بود با درصد آلايندگي بالا در تهران و بسياري از شهرهاي كشور تنفس ميكرديم عملا از سال ١٣٨٩ آلوده به بنزن و تركيبات سرطانزاي ديگري هم شد و معضل تشديد شد! بررسي روند اقدامات صورت گرفته در يك دهه اخير نشان ميدهد نه تنها طرح جامع كاهش آلودگي هواي تهران از سال ١٣٧٩ تاكنون به درستي اجرا نشده و بهبودي در وضعيت هوا عملا ايجاد نشده بلكه حتي در پارهيي موارد وضعيت هوا حتي در چند سال اخير بدتر هم شده است. نگاهي بر نمودار روزهاي پاك و سالم و ناسالم هواي پايتخت در يك دهه اخير گواهي بر اين مدعا است. از اين رو سازمان محيط زيست در دولت يازدهم تلاش خود را معطوف به حذف بنزين پتروشيمي در كشور كرد.
كاهش بنزن هواي تهران از ٨٠٥ به ٤/٦
سعيد متصدي، معاون انساني سازمان محيط زيست در آستانه روز هواي پاك در توضيح ميزان بنزن در هوا و سوخت از سال ٨٩ تاكنون ميگويد: «در يك سال گذشته بنزين پتروشيمي به طور كامل از چرخه سوخت كشور حذف شد و در حال حاضر در شهرهاي تهران، كرج، اراك، مشهد، اصفهان و تبريز سوخت يورو۴ توزيع ميشود. بر اساس استاندارد يورو٤ ميزان بنزن در بنزين مصرفي بايد يك درصد باشد اين در حالي است كه در بنزين پتروشيمي اين ميزان گاه تا ٥٠ درصد هم رسيده بود.» به گفته او براساس مطالعات علمي مشخص شد كه ميزان بنزن در هواي برخي نقاط شهر تهران در سال ۸۹ كه بنزين پتروشيمي به صورت پيروليز توليد ميشد ۸۰۵ پي پي بيبوده كه با تغيير توليد بنزين پتروشيمي از پيروليز به ريفرميت در سال ۹۰ و ۹۱ ميزان بنزن به ترتيب به ۳۹۴ پي پي بيو ۲۷۸ پي پي بيكاهش يافته است و با اعمال يكسري استانداردهاي ديگر در پايان سال ۹۲ ميزان بنزن اندازهگيري شده در اين تحقيق در برخي نقاط شهر تهران به ۱۳۵ پيپيبي رسيد و در سال ۹۳ با حذف كامل بنزين پتروشيمي در سال ۹۳ ميزان بنزن اندازهگيري شده در اين نقاط به ٤/٦ پيپيبيرسيد. اين مقام با بيان اينكه براساس استاندارد سازمان بهداشت جهاني ميزان مواجهه انسان با بنزن به دليل سرطانزا بودن اين آلاينده در هوا بايد صفر باشد تاكيد كرد: اگرچه هنوز با اين استاندارد فاصله داريم اما اين كاهش نشاندهنده روند چشمگير كاهش اين آلاينده است و از سوي ديگر نشاندهنده نقش بنزين پتروشيمي در به خطر انداختن سلامت مردم است.
رابطه بين ذرات معلق هوا با افزايش ايست قلبي
بنزن موجود در بنزين پتروشيمي موجب شده بود كه حتي عدد اكتان بنزين به ٨٥ برسد و هر چه عدد اكتان پايينتر باشد يعني سوخت به طور ناقصتري توسط موتور خودرو ميسوزد و ذرات آلاينده بيشتري در هوا منتشر ميكند كه بخشي از آن بنزن است كه استنشاق اين بنزن در طولاني مدت ميتواند باعث سرطان شود. اگرچه هنوز هم عدد اكتان بنزين مصرفي در كشور بيشتر از ٩٢ نيست و در بسياري از كشورهاي اروپايي و امريكا اين رقم ٩٥ تا ٩٧ است، اما همين رشد ٧ پلهيي در ارتقا عدد اكتان بنزين موجب شده تا در عمل وضعيت هواي تهران در سال جاري در مقايسه با سه سال گذشته بهبود نسبي يايد.
محققان استراليايي دانشگاه موناش نيز طي پژوهشي نشان دادند كه افزايش ايست قلبي و توقف ناگهاني پمپاژ خون توسط قلب با تشديد آلودگي هوا در ارتباط است. بر اساس اين پژوهش افزايش ذرات معلق كوچكتر از ٥/٢ ميكرون، خطر ايست قلبي خارج از بيمارستان را ١٠ درصد افزايش ميدهد. طي اين مطالعه، محققان هشت هزار و ٥٥١ مورد ايست قلبي خارج از بيمارستان را كه در مناطق شهري اتفاق افتاده بود، در برهه زماني ١٠ ساله (٢٠٠٠ تا ٢٠١٠) بررسي كرده و سپس آنها را با گزارشهاي ساعت به ساعت سطوح آلودگي هوا مورد مطابقت قرار دادند. در اين ميان ميزان كشندگي و مرگ و مير ناشي از ايست قلبي خارج بيمارستاني حدود ٩٠ درصد عنوان شده است كه با افزايش منوكسيد كربن و ذرات معلق هوا تشديد ميشود. اظهارات دكتر مجيد كياور، رييس اورژانس بيمارستان قلب شهيد رجايي تهران نيز تا حدي اين موضوع را تاييد ميكند. او ميگويد: از آنجايي كه در تهران هميشه آلودگي هوا داريم، روزانه بين ١٥٠ تا ٢٠٠ بيمار قلبي به اورژانس اين بيمارستان مراجعه ميكنند كه در مواقع تشديد آلودگي اين رقم ١٠ تا ١٥ درصد افزايش مييابد.
به گفته او «زماني كه ذرات ريز آلوده در هوا از ٥/٢ ميكرون ريزتر ميشود، با ورود به جريان خون در افرادي كه بيماري قلبي مانند گرفتگي عروق دارند، بيماري تشديد ميشود. به عنوان مثال فردي كه ٧٥ درصد تنگي عروق داشته و با دارو تا حدي وضعيت او كنترل شده، با تشديد آلودگي هوا تنگي عروق به ٩٠ درصد رسيده و فرد با درد شديد قفسه سينه به اورژانس مراجعه ميكند كه حتي ممكن است اين گرفتگي بعد از مدتي برطرف شود، اما مهم اين است كه در مواقع آلودگي شديد هوا خاصيت اتساعي رگها از بين ميرود. به همين دليل در مواقع آلودگي هوا شاهد بيشترين بار مراجعات بيماران ايست قلبي، عفونتهاي ريوي، تشديد نارسايي قلبي و آسم هستيم.» بنابراين بيدليل نيست اگر امروز ايست قلبي و سكته قلبي عامل ١/١٧ و ١/٨ درصد از مرگ و ميرهاي شهروندان تهراني باشد.
وضعيت هواي تهران چگونه است؟
از سال ١٣٩٠ تا پايان سال ٩٢ تهران تنها ٩ روز هواي پاك داشت اما با حذف بنزين پتروشيمي اين رقم در سال جاري به ١٣ روز افزايش يافته است. تعداد روزهاي ناسالم نيز از ٢١٥ روز در سال ٩٠ درسال جاري به ٩٢ روز كاهش يافته است. اين خلاصهترين وضعيتي است كه ميتوان بر اساس آن هواي تهران را توصيف كرد! ناگفته پيداست كه با حذف بنزين پتروشيمي كه تغيير قابل توجهي در وضعيت هواي تهران ايجاد شده است. اما واقعيت اين است كه هوايي كه تنفس ميكنيم تا رسيدن به مرز پاك شدن هنوز فاصله زيادي دارد. ايرانيزه كردن استانداردهاي آلايندگي اروپا و جهان، در فرآيند توليد سوخت و خودرو در كشور يكي از مهمترين عواملي است كه تاكنون مانع از دستيابي به اهداف كاهش آلودگي هوا در ايران شده است. در كنار اين مهم عدم سرمايهگذاري دولت در بخش حمل و نقل عمومي از گذشته تا كنون همچنان محرز است و تا زماني كه ارادهيي براي اجراي دقيق و درست استانداردها در كشور و توسعه ناوگان حمل و نقل عمومي نباشد آلودگي هوا همچنان بزرگترين معضل زيست محيطي ايران باقي خواهد ماند. مسوولان وضعيت هواي تهران را چگونه توصيف ميكنند؟ در تازهترين اظهارنظر رسمي وحيد حسيني، مديرعامل شركت كنترل كيفيت هوا و دبير سومين همايش آلودگي هوا نيز كه صبح روز چهارشنبه گذشته در مركز همايشهاي صدا و سيما برگزار شد، با بيان اينكه يافتههاي جديدي در مورد آلودگي هوا دارد، گفت: ما اين يافتهها را ارايه ميكنيم و نتيجهگيري را به متخصصان و افكار عمومي واگذار ميكنيم كه هواي تهران چگونه است!
اين مقام ميافزايد: افزايش آلاينده ذرات معلق با ترافيك تهران نسبت مستقيم دارد و يكي از دلايل اصلي آن تردد خودروهاي ديزلي است كه با استانداردهاي پايين توليد ميشوند.
به گفته او بررسيها نشان ميدهد زماني كه گرد و غبار در تهران داريم ذرات معلق درشت وارد شهر ميشود و طبيعت توان توليد ذرات بسيار ريز را ندارد ولي بشر از فرآيندهاي احتراقي ذرات بسيار ريزتر توليد ميكند و يافتههاي جديد ميگويند ذرات كوچكتر به مراتب خطرناكترند و آنها بيشتر به سلامتي ضربه ميزنند. او از اندازهگيري ذرات معلق كمتر از هفت دهم ميكرون در تهران خبر داد و گفت: اين كار براي اولين بار در نقاطي از تهران انجام شد. يكي از ايستگاهها در شهرك محلاتي تهران بود. در اين ايستگاه ٢٤ ساعت ذره شماري انجام داديم و مشخص شد بين ١٠٠ تا ٢٠٠ هزار ذره در هر متر مكعب هواي تهران در اين نقطه وجود داشته است و اين ميزان ١٠ برابر ذرات معلق موجود در هواي سالم است. حسيني از بيتوجهي به استانداردها در توليد خودروهاي يورو٢ انتقاد و خاطرنشان كرد: بررسيها نشان ميدهد بسياري از نمونههايي كه گفته ميشود با استاندارد يورو٢ توليد شدهاند، خارج از استاندارد يورو٢ بوده در حالي كه گفته ميشود آنها استاندارد را رعايت كردهاند در حالي كه اگر واقعا استاندارد يورو٢ هم رعايت شود ما شاهد كاهش محسوس آلايندههاي هوا خواهيم بود.
خودروهاي گازسوز از حرف تا عمل
اگرچه از خودروهاي گازسوز، به عنوان يكي از راهكارهاي مقابله با آلودگي هوا، همواره ياد ميشود اما مديرعامل شركت كنترل كيفيت هواي تهران درباره خودروهاي گازسوز كشور ميگويد: متاسفم كه بايد بگويم وضعيت گازسوزها به مراتب بدتر از بنزين سوزهاست. ما در ايران براي كاهش آلايندهها به سمت استفاده از خودروهاي گازسوز به عنوان خودروهايي با سوخت پاك رفتيم اما متاسفانه يافتههاي ما نشان ميدهد كه اين فرآيند شكلي بوده است و استانداردها در خودروهاي گازسوز رعايت نشده و به همين دليل خودروهاي گازسوز وضعيت به مراتب بدتري از بنزينسوزها داشته و آلايندههاي بيشتري توليد ميكنند و اگرچه سياست گازسوز كردن خودروها سياست درستي بوده اما اين كار در مرحله اجرا درست انجام نشده و نه تنها كمكي به كاهش آلودگي هوا نكرده كه آلودگي بيشتري توليد كرده است. به گفته او «در اينكه هواي تهران امسال كيفيت بهتري پيدا كرده علاوه بر كيفيت سوخت برخي مكانيزمهاي طبيعي مثل باد و ناپايداري جوي هم موثر بوده است.»
اين كجا و آن كجا؟!
سازمان بهداشت جهاني اخيرا حساسيت بيشتري در وضع استانداردهاي مربوط به آلودگي هوا از خود نشان دادهاند. در اين ميان و از بين شش آلاينده عمده هوا، شاخص ذرات معلق كمتر از ١٠ و ٥/٢ ميكرون به دليل اثرات مضري كه بر سلامت شهروندان ميگذارد بيشتر مورد توجه قرار گرفته، به طوري كه حد مجاز استاندارد روزانه ذرات معلق كوچكتر از ٥/٢ ميكرون، به ميزان ١٠ ميكروگرم در هر متر مكعب هواي آزاد تعيين شده است. حال اگر استاندارد سازمان بهداشت جهاني را براي اين آلاينده مبناي آلودگي هوا قرار دهيم در اين صورت برخي شهرهاي جهان حتي در كشورهاي اروپايي و امريكايي جز شهرهاي آلوده محسوب ميشوند. بنابراين ميتوان دلخوش كرد به اين نكته كه معضل آلودگي هوا، فقط مختص شهرهاي ايران نيست و همه جهان درگير آن است. بنا بر اعلام سازمان بهداشت جهاني كه اخيرا در نيويورك تايمز منتشر شده آلودگي ذرات معلق به ميزان بيش از ١٠ ميكروگرم در هر متر مكعب هوا براي سلامتي مضر است. با اين حال اكثر شهرهاي امريكا از اين نظر در محدوده امن قرار دارند و ميانگين سطح آلودگي در آنها ٦/٩ است. جدا از استاندارد سازمان بهداشت جهاني، امريكا نيز استاندارد ديگري براي ذرات معلق مخصوص به خودش دارد كه ١٢ ميكرو گرم در هر متر مكعب است. با توجه به استاندارد سازمان بهداشت جهاني، ٣٣ درصد شهرهاي امريكا بيشتر از اين رقم آلودهاند و با توجه به استاندارد ايالات متحده تنها ١٣ درصد از شهرها ميزان آلودگي شان از اين ميزان بيشتر است.
اما اگر به ياد بياوريم كه استاندارد سازمان حفاظت محيط زيست ايران براي ذرات معلق كوچكتر از ٥/٢ ميكرون به طور روزانه ٣٥ ميكروگرم در هر متر مكعب تعيين شده و در بسياري از روزهاي سال اين رقم در شهر تهران حتي از اين ميزان هم فراتر رفته آن وقت در مييابيم آنچه از آن به عنوان آلودگي هوا در شهرهاي اروپايي و امريكايي ياد ميشود با آنچه در ايران گفته ميشود بسيار متفاوت است. چرا كه در اين صورت بايد هواي تهران و كلانشهرها و حتي اغلب شهرهاي كوچك در نيمه غربي و جنوبي كشورمان را كه عمدتا درگير پديده ريزگردها و آلودگي ناشي از استقرار تاسيسات نفت و گاز هستند در حد فاجعه عنوان كنيم. ضمن اينكه هنوز در بسياري از شهرهاي كشورمان حتي ذرات معلق كوچكتر از ٥/٢ ميكرون با وجود تاثيرات نامطلوبي كه روي سلامت شهروندان دارد حتي اندازهگيري و پايش هم نميشود! اين در حالي است كه مطالعات اپيدميولوژيكي كوتاهمدت و بلندمدت، اثرات مضر ذرات معلق كوچكتر از ٥/٢ ميكرون را روي سلامت، رشد بيماريهاي تنفسي و بيماريهاي قلبي- عروقي نشان داده است. بر اساس اين مطالعات ارتباط مستقيمي بين ميزان مرگ و مير و افزايش غلظت ذرات معلق با قطر كمتر از ٥/٢ ميكرون در هواي آزاد وجود دارد كه متاسفانه در ايران هنوز هم آمار مرگ و مير ناشي از آلودگي هوا به طور دقيق و علمي منتشر نشده است. اما با آمار افزايش سكتههاي قلبي و مغزي منجر به مرگ كه هر ساله توسط سازمان بهشت زهراي تهران منتشر ميشود و نشان ميدهد كه مرگ و ميرهاي ناشي از اين نوع سكته در نيمه دوم هر سال كه هوا آلودهتر ميشود گاه ٤-٥ برابر بيشتر از نيمه نخست سال است ميتوان به ارتباط مستقيم بين مرگ و مير و آلودگي هواي تهران پي برد.
بنابراين بيدليل نيست وقتي سازمان بهداشت جهاني تهران را در بين ٣١ كلانشهر جهان، آلودهترين شهر به لحاظ آلاينده ذرات معلق كوچكتر از ٥/٢ ميكرون اعلام ميكند. بر اساس مطالعهيي كه سازمان بهداشت جهاني در فاصله بين سالهاي ٢٠٠٨ تا ٢٠١٣ روي بيش از ١٥٠٠ شهر از ٩١ كشور جهان انجام داد و در آوريل ٢٠١٤ منتشر كرد تهران همچنين در بين ١٥٢٤ شهر مورد مطالعه، به لحاظ آلاينده ذرات معلق كوچكتر از ٥/٢ ميكرون در رتبه ٣٥٤ قرار گرفت. اين آمار نشان داد كه تهران داراي بيشترين ميانگين غلظت سالانه آلاينده ذرات معلق كوچكتر از ٥/٢ ميكرون از جمع ٣١ كلانشهر منتخب جهان بوده در حالي كمترين ميزان غلظت اين آلاينده مربوط به شهر ونكور بوده است. همچنين تهران از نظر آلاينده ذرات معلق كوچكتر از ١٠ ميكرون در رتبه ١٦٢ قرار گرفته است. در اين رتبهبندي، بيشتر شهرهاي آلودهتر جهان نسبت به تهران در آسيا و شهرهاي پاكتر از تهران عموما در امريكا، كانادا و اروپا قرار داشتهاند. در حال حاضر استاندارد آلودگي هوا در اتحاديه اروپا نيز ٢٥ ميكروگرم در مترمكعب هواست كه با اين وجود بيشتر شهرها آلودگيشان به ذرات معلق بسيار پايينتر از اين است. اما اگر استاندارد اروپا را مبنا قرار دهيم تنها يك شهر در امريكا بدين ترتيب آلوده است. در حالي كه در تهران اگر بخواهيم استاندارد سازمان بهداشت جهاني و امريكا را مبنا قرار دهيم عملا حتي همان ١٣ روزي هم كه در سال ٩٣ هواي پايتخت در وضعيت پاك قرار داشت جز روزهاي آلوده محسوب خواهد شد! بنابراين به نظر ميرسد اكنون بايد مسوولان پاسخ دهند كه به واقع چه اقدام بزرگ و موثري براي كاهش آلودگي هوا برداشتهاند. اينكه سهم يك نوجوان ١٦ ساله تهراني در ١٦ سال اخير تنها ٢٢٠ روز هواي پاك بوده، آن هم هوايي كه اگر روي نمودار سازمان بهداشت جهاني ببريم ميبينيم حتي همين هم پاك نبوده، به واقع چه كسي پاسخگوي ريههايي است كه مملو از رسوب آلايندهها شده و ميشود؟
به نظر ميرسد تا زماني كه گامي اساسي براي توسعه ناوگان حمل و نقل عمومي و ارتقاي كيفيت سوخت و خودروها برداشته نشود و آموزشهاي موثر براي همكاري مردم در عدم استفاده از خودروهاي شخصي صورت نگيرد وضعيت آلودگي هوا همين خواهد بود كه ميبينيم.
مژگان جمشيدي / اعتماد