ایران درودی
زن ایرانی به عمر هزارانسال تاریخ
زن در باور اقوام اولیه ایرانی دارای آنچنان قدرت و منزلتی است که او را تا مرز پرستش میرساند. در آن دوره ایزدانی که مورد پرستش قرار میگرفتند، جنسیت زن داشتند. از مهمترین آنها ایزدبانو میترا بود که ایزد خورشید و تجسم مادی نور روی زمین است و ایزدبانوی آناهیتا که برترین ایزدبانوی باستانی و مظهر زندگیبخشی است و خود واژه آناهیتا در اصل به معنای بیآلایش و نیالوده است.
به همین دلیل تا همین اعصار متأخر، زن در فرهنگ و باور مردمان سرزمینمان از قدر و احترام ویژهای برخوردار بوده است. وجود دیدگاه مادر-خدایی در ایران باستان است که زن را تا مقام ایزدی بالا میبرد.
چراکه زن همانند یک خالق، قدرت حیاتبخشی دارد و هماوست که به موجودی که به دنیایش میآورد، زندگی میبخشد و درعینحال قادر است با قطع حمایت از او، ادامه زندگی را از وی بازستاند. در باورهای ایران باستان، روز پنجم اسفندماه که بنابر گاهشمار کنونی ایران، مطابق با روز بیستونهم بهمنماه است، روز سپندارمز را بهعنوان «روز زن» گرامی داشتهاند.
سپندارمز ایزدبانوی زمین است که در باورهای اسطورهای، زمین معادل هویت زن در دنیای انسانی است. زمین که مهد پرورش گیاه، انسان و حیوان است بهمنزله مادر هستی در پهنه خود، زمینه پیدایش موجودات را فراهم میکند. به همین دلیل روز سپندارمز را بهعنوان روز زن برگزیده بودند و آن روز را روز عشق و روز فرمانروایی مطلق زنان میپنداشتند. در این روز به «زن» از طرف همسر و دوستان، هدایای زیادی پیشکش میشد و مرد، مسوولیت اجرای کارهایی را که او میباید انجام میداد، برعهده میگرفت. ایکاش زنان کشورمان از تاریخ گذشتگانمان آگاهی بیشتری میداشتند تا میدانستند آباواجداد ما چندهزارسال پیش روزی را به نام «روز زن» نامگذاری کرده بودند.
امروز در قرن بیستویکم وجود زنانی چون بانو مریم میرزاخانی، برنده جایزه نوبل ریاضیات، بانو انوشه انصاری، اولین زن فضانورد ایرانی، بانو فروغ فرخزاد و بانو سیمین بهبهانی، انکار مطلق ضعیفبودن زن در مقایسه با مرد است. باور دارم که زن ایرانی امروز آگاه از شرایطی که طی قرون بر او رفته است، در جایی به گذشته تاریخی افتخارآمیز خود بازمیگردد تا گذشته از مادربودن، در سمتهای مختلف اجتماعی، از استاد دانشگاه گرفته تا پزشک، از اخذ سمت در«ناسا» گرفته تا در هنر، پابهپای مردان هموطن خود، ایران آباد فردا را بسازد. اینجا جملاتی از کتاب «در فاصله دو نقطه...!» را اضافه میکنم: «در جهان مردسالاری امروز با اینکه نیم بیشتری از جمعیت کرهزمین را زنان تشکیل میدهند، در اکثر جوامع، مرد بر زن حاکم است و حق اجتماعی و حتی انسانی او را به بهانههای مختلف پایمال میکند.
دنیای فردا ناچار است به تساوی برابری حقوق زن و مرد جدا از نژاد، ملیت و جنسیت بیندیشد و در سیر تکاملی خود، انسانها را برابر بداند. شاید این تنها امید بشریت، برای پیشرفت معنوی او باشد. انسانی که در کورهراه تاریخ نیمه خود را گم کرده است، اکنون در مسیر تکاملیاش به آن نیمه احتیاج دارد تا بتواند تمامیت ارزشهای خود را آشکار سازد.» فراموش نکنیم که در قرآن آمده است: «خداوند دو گروه را نبخشاید، آنان که ظلم کردند و آنان که ظلم را پذیرفتند.»