به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، اسفند ۲۲، ۱۳۹۳

مرضیه: سراب آرزو

بانو مرضیه 
سراب آرزو

ساختم بتی دیشب ز تو
با مرمر رویای خود
جان دادمت با یک جهان
نازک خیالی های خود

لبخند شیرینی هم ای جان
بر زیر لب هایت نهادم
اول دلم را هدیه کردم
وانگه به پای تو فتادم

مستانه افشاندم بتم 
بوسه ز سر تا پای تو
لب های من آتش گرفت
از آتشین لب های تو



سراب آرزو

ساختم بتی دیشب ز تو
با مرمر رویای خود
جان دادمت با یک جهان
نازک خیالی های خود

لبخند شیرینی هم ای جان
بر زیر لب هایت نهادم
اول دلم را هدیه کردم
وانگه به پای تو فتادم

مستانه افشاندم بتم 
بوسه ز سر تا پای تو
لب های من آتش گرفت
از آتشین لب های تو

سرگشته دشت جنونم تا که هستم
از ساغر عشق تو زیبا مست مستم

غیر از تو دیگر در جهان یاری ندارم
دور از تو جز پیمانه غم خواری ندارم
غیر از تو دیگر در جهان یاری ندارم
دور از تو جز پیمانه غم خواری ندارم

ساختم بتی دیشب ز تو
با مرمر رویای خود
جان دادمت با یک جهان
نازک خیالی های خود

لبخند شیرینی هم ای جان
بر زیر لب هایت نهادم
اول دلم را هدیه کردم
وانگه به پای تو فتادم

 سراینده: رحیم معینی کرمانشاهی     خواننده: مرضیه     آهنگساز: پرویز یاحقی