به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، دی ۲۷، ۱۳۹۷

یاد دوست، نگار خارکن، سرپرست و نوازنده ی کمانچه

هاله سیفی زاده، آواز
ای عاشقان 

حصار




حصار
ای عاشقـان ای عاشقـان پیمانه ها پر خـون کنید
وز خونِ دل چون لاله ها رخساره ها گلگون کنید
آمد یکی آتش سـوار بیرون جهیـد از این حصـار
تا بـردمد خورشیدِ نو شب را  ز خـود بیرون کنید
آن یـوسفِ چون مـاه را  از چاهِ غم بیـرون کشید
در  کـلبـة احـزان چـرا   ایـن نـالـة  محزون کنید
از چشـمِ ما آیـینـه ای در پیـشِ آن مـه رو نهیـد
آن  فتنـة  فـتـّانـه را  بـر خـویشـتـن  مفتون کنید
دیوانـه چون طغیـان کند زنجیر و زندان بشکند
از  زلـفِ  لیـلی  حلقـه ای  در گـردنِ  مجنون کنید
دیدم به خوابِ نیمه شب خورشید و مه را لب به لب
تعبیـرِ این خواب عجـب ای صبـح خیـزان چون کنید
نـوری برای دوستـان دودی بـه چشـمِ دشمـنـان
مـن دل بر آتـش می نهـم این هیمـه را  افزون کنید
زین تخت و تاجِ سرنگون تا کی رود سیلابِ خون
ایـن تخت را ویـران کنیـد این تـاج را وارون کنید
چنـدین که از خم در سبـو خـونِ دل ما می رود
ای شـاهـدانِ بـزمِ کیـن  پیمـانه ها  پـر خون کنید
هوشنگ ابتهاج (سایه)
خرداد  ۱۳۵۷