به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۹۸

گویا جنس خارجی هنوز بهتر است- حسن بهگر

حسن بهگر 
خاتمی ممنوع التصویرو ممنوع الکلام ناگهان به میدان آمده و ضمن یادآوری خطر جنگ، ندا داده است که «اصلاح‌طلبان و مردم ناراضی باید فداکاری و از خودگذشتگی کنند و به خاطر ایران پای صندوق‌ها بیایند». اگر تا به حال به خاطر اخم امام بود، یا لبخند من بود، یا عمامهُ چین دار کروبی، یا ریش این و جای مهر آن، این دفعه برای ایران بیایند که مژده بدهم نوبتش شده!
در این که اوضاع ایران خطیر و بحرانی است، شکی نیست. کشور در تحریم به سر می برد، روابط با همسایگان و آمریکا بحرانی است، گرانی بیداد می کند و بیکاری و فقر رو به افزایش است. ولی حکومت جمهوری اسلامی خود اولین مقصر برای به وجود آمدن این وضعیت و تمامی مخاطرات است و اصولاً این حکومت با بحران آفریده شده و به حیات خود ادامه داده است. حالا قرار است چه کند که از مردم رأی میطلبد. بحران ها برای رژیم ها محل آزمایش است و قابلیتش را در حل و فصل آنها شاهدیم. حال ببینیم آیا در حل بحران های قبلی حکومت موفق به حل مشکل در جهت مصالح ملت و کشور ایران بوده است تا در اینجا بتوان به آن امیدی داشت؟

میپرسید بحران های قبلی چگونه حل شده است؟ به دو مثال بارز بسنده می کنم : 

گروگان گیری در سفارت آمریکا 
با گروگان گیری در سفارت آمریکا، خطر حمله ی خارجی متوجه ایران شد. حمله ی هلیکوپترهای آمریکا در طبس به سبب شرایط بد جوی، شکست خورد و خمینی چی ها هیاهوی تبلیغاتی فراوانی به راه انداختند. تحت همین بحران موفق به برکناری دولت بازرگان و تصویب قوانین استبدادی در مجلس خبرگان شدند و مخالفان خود را تحت عنوان هوادار آمریکا سرکوب کردند. این گروگان گیری 444 روز طول کشید تا جمهوری اسلامی به مقاصد خود رسید و در پایان با امضای قرارداد الجزایر به سرپرستی بهزاد نبوی مجبور به پرداخت مبالغ هنگفتی از ثروت ملی شد و طرفه اینکه سرانجام با زد و بند با ریگان و به سود جناح جمهوریخواه، گروگان ها را آزاد کرد.

جنگ ایران و عراق 
 در بحران رابطه با عراق همه شواهد حاکی از آنست که جنگ قابل پیش بینی بود ولی خمینی به تحریکات خود ادامه داد تا طولانی ترین جنگ قرن بیستم را کلید بزند و جان ملیونها انسان را بگیرد. در بهترین شرایط بین المللی که اوضاع برای صلح و گرفتن غرامت و جلوگیری از تلفات فراهم بود، به برکت وجود سران حکومتی چون رفسنجانی که جنگ را نعمتی برای سرکوب مخالفان و بقای رژیم می دیدند ادامه یافت و سرانجام به پذیرش قطعنامه 598 انجامید و دیناری خسارت گرفته نشد درحالیکه کویت توانست بابت حمله ای که به آن شد، 16 میلیارد دلار خسارت از عراق بگیرد.

 در کجای حل این بحران ها مصلحت ایران و رفاه مردم ایران مطرح بوده است؟
پس استفاده از بحران ها و در خطر قرار دادن ایران و بذل و بخشش از خزانه ملی و انسانی برای بقای خودش شیوه ی 40 ساله این رژیم است. برای جمهوری اسلامی امکان ندارد که از منظر دیگری بجز ماندگاری نظام اسلامی به مسأله نگاه کند.

حال خاتمی که در جلب اعتماد عمومی داخل کشور، به یمن سوابق مفتضحش شکست سختی خورده، با کمک اصلاح طلبان خارج نشین بعنوان رئیس جمهور پیشین در گاردین مقاله داده که چه شود!؟ اعتماد خارجی ها را جلب نماید؟ این کار را که از زمان عقب نشینی اتمی، کرده بود. همه می دانند که اگر می خواهید از ایران چیزی تیغ بزنید، باید دم اصلاح طلبان را ببینید. شاید هم فکر می کند خود را با انتشار این مقاله مهم جلوه داده است​؟ بالاخره به زبان انگلسی چیز نوشتن مهمتر از فارسی است و خودنمایی در روزنامه های فرنگی بهتر از شرق و اعتماد است. حسرت به دلی اینها که چیز تازه ای نیست.

ولی انتشارچنین مقاله هایی همانقدر ارزش دارد و مؤثر است که رپرتاژ آگهی های شاه درجراید خارج کشور داشت. آن زمان اگر مطلب انگلیسی بود که میدادند دست یارشاطر، اگر هم فرانسه بود که شجاع الدین شفا. حالا معلوم نیست که چه کسی قلم میزند.

ولی خوب آن موقع، آگهی دهنده پادشاه مملکتی بود و منشی و دبیر داشت. خاتمی از یاد برده که خود در پایان ریاست جمهوری اش اعتراف کرده که یک تدارکاتچی بیش نبوده. حالا تدارکاتچی نظام می رود برای این حکومت و انتخابات آن در داخل و خارج تبلیغ می کند. گو اینکه فقط خاتمی تدارکاتچی نبود، احمدی نژاد و روحانی هم بیش از این نبوده اند. بعدی ها هم همین خواهند بود.

مردمی که در این 40 سال به تشویق اصلاح طلبان، با امید بستن به دلقک بازی های «بد و بدتر» هست و نیست خود را باخته اند، برای چه باید بروند پای صندوق انتخابات و به مشروعیت این حکومت صحه بگذارند؟ خاتمی فراموش کرده حکومت مسئولیت مستقیم برای رفاه مردم و امنیت آنان دارد و هر حکومتی برای مقابله با بحران نیازمند یک جامعه قدرتمند است. لحظه ای بنگرید با مردم ایران چه کرده اید شاید شرم کنید و دیگر از این سخنان بر زبان نرانید. اقلاً سعی کنید برای کلاهبرداری چهره های جدید پیدا کنید که مردم نشناسند.

2019/08/02
این مقاله برای ایران لیبرال نوشته شده و نقل آن با ذکر ماخذ بلامانع است