به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۹۸

سالهای مشروطه

سالار عقیلی 
    سالهای مشروطه 
من زنده ام ای وطن در پناه تو
سر چه باشد ، بر تن / جان چه باشد ، بر کف
 تا سپارم در راه تو

  سالهای مشروطه 
سالار عقیلی 



     سالهای مشروطه 

تازه تر کن داغ ما را ، طاقت دوری نمانده

شکوه سر کن در تن ما ، تاب مهجوری نمانده

پر گشاید شور و شیون از جگرها  ای دریغ

دل به زخمی شعله ور شد

جان به عشقی مبتلا

بر نتابد سینه ی ما ، داغ چندین ماجرا

تازه شد به هوای تو دل تنگ ما

ای وای

تازه تر کن داغ ما را ، شعله زد جانم ، خدا

با تو هرگز بر نگردد عهد و پیمانم

من زنده ام ای وطن در پناه تو

سر چه باشد ، بر تن

جان چه باشد ، بر کف

تا سپارم در راه تو

ماند در دلم داغی از فریاد تو

شد وقت دلتنگی ها با یاد تو

من زنده ام ای وطن در پناه تو

سر چه باشد ، بر تن

جان چه باشد ، بر کف

تا سپارم در راه تو

 سالار عقیلی