به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۹۹

چه بر سر منابع آزاد شده ناشی از لغو تحریم‌ها خواهد آمد؟ مجید محمدی

قرار نیست هیچ باری از دوش مردم برداشته شود
 ایندیپندنت فارسی - همه روندها و اخبار سه ماه اخیر حکایت از لغو برخی از تحریم‌ها از سوی ایالات‌متحده برای بازگشت به برجام دارند. توجهات مربوط به پول‌های بلوکه شده بیشتر متوجه میزان آن‌ها و موانع و چگونگی مسترد شدن آن‌ها است و نه مردم. پرسش محوری این است که در نتیجه این اقدام چه بر سر مردم ایران خواهد آمد؟ آیا آنها به وجهی از وجوه مثل مایه‌کوبی سراسری، پایین آمدن قیمت ارز، افزایش اشتغال، کاهش فقر و تورم یا افزایش سرمایه‌گذاری در امور زیر بنایی یا توسعه، از لغو تحریم‌ها برخوردارخواهند شد؟ یا مثل دوره گذشته سر آن‌ها بی‌کلاه خواهد ماند؟ بر خلاف دوره‌های بیعت ریاست‌جمهوری یا مجلس که نامزدها انبوهی از قول‌های محقق ناشدنی را به مردم وعده می‌دادند این بار خبر چندانی از آن وعده‌ها در سخن مقامات ابدی و انتصابی یا کسانی که تاکنون خود را نامزد کرده‌اند، به چشم نمی‌خورد چون آن‌ها می‌دانند که مردم این وعده‌ها را باور نمی‌کنند.

در بیعت اسفند ۱۳۹۸ نیز وعده‌های چندانی داده نشد. حکومت در طی سه سال گذشته برنامه‌ای برای هزینه کردن منابع آزاد شده بعد از لغو تحریم‌ها عرضه نکرده است. اما برای داوری در مورد آنکه چه بر سر منابع آزاد شده خواهد آمد، بهترین روش آن است که ببینیم در سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ که حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار آزاد شد و در اختیار حکومت قرار گرفت چه آمد؟

برای پاسخ به پرسش‌های فوق باید دو موضوع را روشن سازیم: شکاف میان دولت و ملت و چاله‌هایی که برای منابع آزاد شده از هم اکنون حفر شده است.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

شکاف دولت- ملت

در ایران میان دولت و ملت شکاف عمیقی از حیث مالکیت و دسترسی به منابع و همچنین چشم انداز هزینه کردن منابع وجود دارد. منابع کشور در دست حکومت است و هر که به سرچشمه‌ها نزدیک‌تر باشد (بیت، سپاه و سه قوه و حلقات پیرامون آنها)، سهم بیشتری از منابع به خود اختصاص می‌دهد.


از حیث هزینه کردن، اولویت‌ها در دو جهت کاملا متفاوت تنظیم شده‌اند. حکومت در پی هزینه کردن در برنامه‌های موشکی و هسته‌ای، برنامه گسترش‌طلبی، تروریسم (صرف بخش عمده بودجه وزارتخانه‌های اطلاعات، سپاه، و خارجه) و فربه کردن قشر حاکم است.

اما مردم ایران انتظار دارند که منابع آزاد شده صرف مایه‌کوبی سراسری (که میان ۲۵۰ تا ۸۰۰ میلیون دلار هزینه دارد بسته به این که واکسن‌ها از کجا تامین شود)، کاهش مالیات‌های کمرشکن (مثل گرفتن ۷.۵ درصد مالیات از ارث بدون هیچ‌گونه کف)، اشتغال بیش از شش میلیون بیکار (با هزینه حدود ۱۲۰ میلیارد دلار: با هزینه متوسط ۲۰ هزار دلار برای ایجاد یک شغل) و کاهش تورم کالاهای اساسی شود.

به دلیل شکاف‌های فوق و اتکای حکومت بر اسلحه، انتظارات مردم به سطل زباله انداخته خواهد شد و اگر کسی صدایش در بیاید با مسلسل درو خواهد شد (مثل سراوان).

قرار نیست هیچ باری از دوش مردم برداشته شود. تنها مالیات بر ارث را در نظر بگیرید. امروز اگر یک معلم با یک سرپناه یک میلیارد تومانی (۴۰ متری با متوسط قیمت متری ۲۵ میلیون تومان در تهران) از دنیا برود، زن و فرزندان وی برای انتقال مالکیت باید ۷۵ میلیون تومان به دولت بپردازند و مشخص نیست چگونه می‌توانند این کار را با مستمری چند میلیونی که کفاف خورد و خوراک فرزندانشان را نیز نمی‌دهد، انجام دهند.

قشر حاکم از راه‌های فرار از این‌گونه مالیات‌ها آگاه است و قشر ضعیف (بیش از ۸۰ درصد مردم) تحت فشارهای اقتصادی، اصولا فرصت پرداختن به این‌گونه امور را موجود ندارد.

تجربه دوره قبل

در دور گذشته لغو تحریم‌ها، چه بر سر منابع آزاد شده آمد؟ علی‌رغم اعلام رسمی دولت آمریکا مبنی بر آزاد شدن حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار منابع ایران، مقامات جمهوری اسلامی هیچ‌گاه چنین رقمی را نپذیرفتند بلکه در نهایت از حدود ۳۰ میلیارد دلار سخن گفتند که نحوه هزینه شدن آن نیز به مردم توضیح داده نشد.

معاون اول رئیس‌جمهوری اعلام کرد که ۷۰ میلیارد دلار را نیز صرف تضمین فاینانس و طرح‌های نفت و گاز کرده‌اند. جزئیات این دو هرگز اعلام نشد: چه طرح‌هایی فاینانس شد و در کدام طرح‌های نفت و گاز سرمایه‌گذاری شد و مردم چگونه از آن‌ها برخوردار شدند؟

در این دوره هنوز روشن نیست که چه میزان از منابع ایران نزد بانک‌های خارجی است. برخی رقم ۴۰ میلیارد دلار و برخی ۱۰۰ میلیارد دلار (آسیا تایمز) را ذکر کرده‌اند. در مورد ژاپن و کره جنوبی به ترتیب رقم‌های حدود ۱ تا ۱.۵ وهفت تا ۱۰، در مورد هند و چین ۷ و ۲۰ و در مورد عراق رقم دو تا چهار میلیارد دلار اعلام شده است. این ارقام مرتبا تغییر کرده‌اند.

در دور قبل منابع آزاد شده برای دادن حقوق به صدها هزار نیروی یمنی، لبنانی، عراقی، افغان، پاکستانی و سوری (ماهانه ۱۵۰ تا ۵۰۰ دلار) که به استخدام سپاه قدس در مناطق جنگی در آمده‌اند، خرید موشک و دیگر تجهیزات جنگی از کره شمالی و روسیه و چین و ارسال آن به لبنان و عراق و یمن و سوریه، تداوم هزینه‌های سرسام آور برنامه هسته‌ای که هیچ‌گاه رسما اعلام نشده (میان ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار در بیست سال گذشته)، و توزیع رانت چند ۱۰ میلیارد دلاری به قشر حاکم، صرف شد.

تنها ۳۰ میلیارد دلار میان مباشران و مقامات در دوره تحریم‌های ترامپ به قیمت ارز ۴۲۰۰ تومانی توزیع شد. این هزینه‌ها همچنان ادامه دارد چون جمهوری اسلامی هیچ‌یک از این برنامه‌ها را کنار نگذاشته است. هزینه کردن برای آن‌ها ممکن است در دوران تحریم‌های ترامپ کاهش یافته باشد، اما بلافاصله بعد از رفع بلوکه شدن‌ها، هزینه کردن‌های بیشتر آغاز خواهند شد.

غیر از هزینه کردن برای برنامه‌های بی‌ثمر و مضر برای امنیت و رفاه مردم ایران، خروج سرمایه از کشور در این سال‌ها ادامه داشته است. مطمئنا حدود سه میلیارد دلاری که در سه سال گذشته صرف خرید املاک توسط ایرانیان در ترکیه شده (حدود ۱۵ هزار واحد با قیمت متوسط ۱۵۰ هزار دلار و ضرورت خرید واحدهایی با قیمت بیش از ۲۵۰ هزار دلار برای اخذ اقامت) با عرق جبین و درس دادن در مقابل تخته سیاه فراهم نشده بوده است. این میزان نیز نمی‌تواند تنها مایملک خانواده بوده باشد، چون معلوم نیست این خانه‌ها را برای مهاجرت خریده شده باشند.

از میزان خروج سرمایه به کانادا، امارات، گرجستان و دیگر کشورها که صدها صرافی ایرانی در آن‌ها مشغول انتقال ارز بوده‌اند، اطلاع دقیقی در دست نداریم. اما مقامات از ارقام ۱۰۰ میلیارد دلاری خروج سرمایه از کشور در سال‌های اخیر سخن می‌گویند. این سرمایه‌ها را قشر حاکم از کشور خارج کرده است.

مقامات دولت بایدن و مقامات اروپایی می‌دانند که بخش عمده سرمایه‌های آزاد شده از ایران به سمت کشورهای اروپایی و شمال امریکا حرکت خواهد کرد، اما با آن که می‌دانند حداقل بخشی از آن‌ها صرف کشتار نیروهای امریکایی در عراق و افغانستان یا مردم سوریه و یمن در جنگ‌های داخلی یا قدرت‌گیری بیشتر حزب الله در لبنان می‌شود، ریسک آتش‌افروزی جمهوری اسلامی با بخشی دیگر از سرمایه‌ها را به نحوی غیرمسئولانه پذیرا شده‌اند. همان‌طور که علی‌رغم خوش‌خیالی اوباما، ایران با برجام به جامعه بین‌المللی نپیوست، در این دوره نیز چنین اتفاقی نخواهد افتاد.

بزرگترین بازنده رفع تحریم‌ها، مردم ایران خواهند بود؛ چون منابع آن‌ها به جای ماندن در بانک‌های خارجی، بیش از پیش هدر خواهد شد. معلوم نیست بازگشت به برجام چه سودی برای مردم آمریکا دارد؛ چون برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی با بازگشت به برجام نیز متوقف نخواهد شد، همچنان که در زمان اجرای برجام چنین اتفاقی نیفتاد.

برگرفته از خبرنامه گویا