به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، خرداد ۲۶، ۱۴۰۳

برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار*

علی شاکری زند
بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران

بخش بیست‌وسوم ـ ج

رئوس مسئله‌ی ارضی ایران  از دید دکتر مصدق

پیش از این که دنبال بحث پیش را بگیریم و برای آنکه توجهمان از موضوع اصلی دور نیافتد یادآوری سریعی از سخنرانی دکتر مصدق در کمسیون نفت مجلس شانزدهم درباره‌ی موضوع إصلاحات ارضی سودمند است.

دیدیم که او ابتدا به محافلی اشاره کرده‌بود که إصلاحات ارضی را بهعنوان حلال مشکلات و مقدم بر همه کار دیگر مطرح می‌کردند و در برابر ادعای آنها دلائل سیاسی خود را عرضه می‌کرد. اما در همان سخنرانی او شمه‌ای از دلائل دیگر خود را نیز که به ویژگی‌های مسئله‌ی ارضی و کشاورزی در ایران مربوط می‌شد ارائه داد و درباره‌ی تقسیم اَراضی به شکلی که آنان پیشنهاد می‌کردند از آن جمله گفت این روش:

«...، بدون اینکه ناراحتی دهاقین را بطور کامل و در تمام مملکت تقلیل دهد، اولاً باعث افزایش نارضایتی قسمتی از دهاقین که هنوز املاک بین آنها تقسیم نشده‌است می‌شود. ثانیاً، در صورت تعمیم تقسیم اراضی و املاک اعم از موقوفه و خالصه و اربابی، نظر به تأثیر اقتصادی و اجتماعی این عمل در بین اهالی شهر‌نشین ایجاد مضیقه‌ها و نارضایتی‌هایی خواهد‌نمود که با توجه به تمرکز جمعیت بتواند عواقب وخیم‌تری برای کشور دربرداشته باشد» ...

جملات اخیر از دو جهت واجد نهایت اهمیت است:

ـ اول از جهت دلائل نادرست بودن روش پیشنهاد شده

ـ دوم از جهت نتایج مترتب بر آن

اینجا تنها آن نتایج را که با این جمله بیان شده تکرار می کنیم.

او خود اضافه می کند:

«...ثانیأ، در صورت تعمیم تقسیم اراضی و املاک اعم از موقوفه و خالصه و اربابی نظر به تأثیر اقتصادی و اجتماعی این عمل در بین اهالی شهر‌نشین ایجاد مضیقه‌ها و نارضایتی‌هایی خواهد‌نمود که با توجه به تمرکز جمعیت بتواند عواقب وخیم‌تری برای کشور دربرداشته باشد » ...

این پیش بینی درباره‌ی

تأثیر اقتصادی و اجتماعی این عمل در بین اهالی شهر‌نشین ایجاد مضیقه‌ها و نارضایتی‌هایی خواهد‌نمود که با توجه به تمرکز جمعیت بتواند عواقب وخیم‌تری برای کشور دربرداشته باشد » ...

در واقع جان کلام است زیرا پس از تقسیم اراضی به روش انقلاب سفید دیدیم که چنین شد و در بخش‌های پایین‌تر با ذکر ارقام خواهیم‌دید که، بر طبق پیش بینی مصدق، همین کار سبب اصلی «انقلاب» اسلامی شد.

بازگشت به موضوع در اروپای غربی و شرقی

پیش از این دیدیم که در دوران انقلاب‌های مدرن اروپا که رهبری آن به بورژوازی نسبت داده‌شده گفته‌شده که منافع این طبقه با منافع فئودال‌ها که بر امور زمین‌ها و کارکنان بر روی آنها سلطه‌ی کامل داشتند ناسازگار بود و یکی از هدف های انقلاب نیز برچیدن این سلطه بود.

۴ـ ۶ـ فیلسوف و مورخ فرانسوی آلکسی دو توکویل در قرن نوزدهم، و فرانسوا فوره، مورخ بزرگ و پیرو برجسته‌ی او در قرن بیستم بر این عقیده بودند که در واقع کسی که مقدمات برچیدن قدرت فئودال‌ها را فراهم کرد لویی چهاردهم بود که با ایجاد اولین قدرت متمرکز در سلطنت فرانسه امتیازات و قدرت طبقات حاکم پیشین را به اندازه‌ی کافی کاهش داد تا جایی که طبقات تازه‌نفس در پایان قرن هجدهم توانستند آنها را به عنوان طبقات حاکم از میان بردارند.

۵ـ اروپای شرقی و روسیه

۵ـ۱ـ پس از انقلاب‌های دموکراتیک یا «بورژوایی» که در اروپای غربی و مرکزی رخ‌داد سوسیال‌دموکرات‌های اروپای شرقی و خاصه روس‌ها نیز که نظام ارضی خود را مانند نظام غربی می‌دانستند (با اینکه نظام سرواژ در روسیه در پایان قرن نوزدهم از طرف الکساندر دوم لغو شده‌بود) روش غربی ها را در دستور کار اجتماعی یا انقلابی خود قرار دادند.

۵ـ ۲ـ با اینکه در روسیه نظام «سرواژ» در پایان قرن نوزدهم لغو شده‌بود، نه تنها حزب سوسیالیست انقلابی روسیه که خود را نماینده‌ی منافع دهقانان روس می‌دانست بلکه دو حزب سوسیال‌دموکرات منشویک و بلشویک نیز تقسیم زمین میان دهقانان را از اُصول اولیه‌ی برنامه‌ی خود می‌دانستند.

۵ـ۳ـ در ۱۹۱۷، به دنبال انقلاب فوریه و تشکیل دولت موقت این سه حزب برنامه‌ی خود در باره‌ی مسئله‌ی زمین را به یکی از حربه‌های اصلی خود علیه دولت موقت تبدیل کردند و حزب بلشویک، با اینکه به انقلابی بودن دهقانان عقیده نداشت، و بعد از گرفتن قدرت نیز سرانجام زمین‌ها را، تحت عنوان اشتراکی کردن، از دهقانان پس‌گرفت، به‌منظور رقابت با دو حزب دیگر در شوراها، بر دو شعار اصلی خود که صلح و نان بود شعار تقسیم زمین میان دهقانان را نیز افزود و آن را به نوک پیکان خود علیه آن دولت تبدیل کرد.

۵ـ ۴ـ از این زمان، یعنی پس از کسب قدرت از طرف حزب بلشویک، همه‌ی احزاب کمونیست که پس از به قدرت رسیدن بلشویک‌ها و تشکیل بین‌الملل سوم بر طبق برنامه‌ی ۲۱ ماده‌ای لنین بوجود آمدند در کشورهایی که دارای نظام ارضی قدیمی بودند ناچار بودند شعار تقسیم اراضی را نیز در برنامه‌های خود قراردهند؛ و این بعداً شامل حزب توده‌ی ایران نیز شد.

۵ـ ۵ـ این شعار جزمی تا جایی نفوذ داشت که زنده یاد خلیل ملکی نیز، حتی پس از انشعاب از حزب توده به آن وفادار ماند و عدم کاربرد آن به همان شکل از سوی جبهه ملی را دائماً به ملیون خرده‌می‌گرفت.

وی حتی پس از رفراندم برای انقلاب سفید جبهه‌ ملی را تحت این عنوان که کاری را که باید نهضت ملی می‌کرد و نکرد شاه انجام داد، شدیداً مورد سرزنش قرارداد و حتی گفت که حالا دهقانان بجای نهضت ملی به سوی شاه می‌روند.

البته خواهیم‌دید که دهقانان ورشکسته، و بهتر بگوییم فرزندانشان، چگونه بجای رفتن بسوی شاه خیل عظیم هواداران خمینی را بوجود آوردند.

۵ـ۶ـ چنان که دکتر مصدق گفته‌بود غربی‌ها هم تنها به‌خاطر گرفتن این حربه از کمونیست‌ها از یک طرف، و به‌منظور انحراف مبارزات مردم از هدف اصلی آن از طرف دیگر، برای ایران همین برنامه را پیش می‌کشیدند، چنان که در دوران کندی، با وجود انکار دکتر امینی، این فکر از سوی محمـدرضا شاه به همان سیاق غربی ـ کمونیستی آن عملی شد.

۶ـ ایراد اصلی دکتر مصدق

۶ـ ۱ایراد اصلی دکتر مصدق به این روش برخورد به مسئله‌ی کشاورزی در ایران در این بود که در آن دو عامل اصلی مرتبط با هم در نظر گرفته‌نمی‌شد.

۶ـ ۲ـ عامل نخست اُوضاع اقلیمی ایران بود که، از گذشته‌های دور، برخلاف قاره‌ی اروپا، مشخصه‌ی اصلی آن فراوانی زمین و کمبود آب بوده‌است.

۶ـ ۳ عامل دوم که با عامل نخست پیوند نزدیک دارد این بود که از دوران‌های کهن کشاورزان ایرانی ناچار بوده‌اند در نواحی کم‌آب که شامل بیشتر نقاط ایران می‌شد برای تأمین آب دارای یک همبستگی ارگانیکی باشند که بی آن از عهده‌ی آن برنمی‌آمدند.

در نتیجه او، بی آنکه در آن زمان در جزئیات این روابط واردشود، پیش‌بینی می‌کند که «إصلاحات ارضی» به آن سبک سبب کاهش محصول و کمبود ارزاق گردد:

«...، بدون اینکه ناراحتی دهاقین را بطور کامل و در تمام مملکت تقلیل دهد، اولاً باعث افزایش نارضایتی قسمتی از دهاقین که هنوز املاک بین آنها تقسیم نشده‌است می‌شود. ثانیاً، در صورت تعمیم تقسیم اراضی و املاک اعم از موقوفه و خالصه و اربابی نظر به تأثیر اقتصادی و اجتماعی این عمل در بین اهالی شهر‌نشین ایجاد مضیقه‌ها و نارضایتی‌هایی خواهد‌نمود که با توجه به تمرکز جمعیت بتواند عواقب وخیم‌تری برای کشور دربرداشته باشد » ...

۷ـ او بعداً ناچار می شود این جزئیات را نیز بشکافد.

۷ـ۱ـ پس از «إصلاحات ارضی» محمـدرضا شاه مصدق در کتاب خاطرات و تألمات به جزئیات وضع اقلیمی و ساخت مناسبات کشاورزی ایران و رابطه‌ی آن با عامل اول می‌پردازد.

۷ـ ۲ـ اولاً نشان می‌دهد که بر حسب مقدار آب موجود نوع بهره‌برداری و اندازه‌ی محصول دستخوش چه تفاوت‌هایی می‌شود.

۷ـ ۳ـ او پس از مقایسه‌ میان محصول سه نوع زمینِ «حاصلخیز»، «متوسط» و «غیرمستعد» و سهم سنتی زارع از آنها که به‌ترتیب ۲، ۵/۳ و ۵/۴ بوده است، با ذکر اختصاص نسبت اخیر به زمین‌های «مشروب از باران» یا دیم که «زارع باید در آن بذر را در مساحتی معادل سه‌برابر زمین آبی کشت ‌کند تا بتواند بهره‌ای از آن ببرد»، پرسش‌هایی حیاتی را پیش می‌کشد.

وی می پرسد:

حال اگر «بتوانند مساحت تمام قراءِ کشور را» که تعیین آن «فعلاً به علت نبودن وسائل غیر‌عملی است» تعیین کنند، و سهم هر زارعی را در یک نقشه معلوم‌نمایند آیا مالکین جزء می‌توانند از عهده‌ی آبادی املاک برآیند؟ و ماشین‌آلات فلاحتی مورد احتیاج را تهیه‌نمایند.»

و به دنبال آن نیز سؤال می کند:

«آیا می‌توانند در این سالها که مملکت دچار خشکسالی است و آب قنوات رو به‌کاهش می‌رود در پیشکارِ قنوات [چاه های آخر قنات، جایی که لایروبی قنات‌ها را از آنجا شروع می‌کنند] کار نو حفر‌نمایند؟» و می‌افزاید «در املاکی که از آب قنات مشروب می‌شود بسیار دیده‌شده کثرت عده‌ی مالکین سبب‌شده‌است که در قنات کار‌نکنند و ملک از حَیّزِ انتفاع بیافتد و بعد یکی از مالکین سهم سایرین را خریداری‌کند و در صدد آبادی برآید.»

۸ـ سنتز ایرادات او

۸ـ۱ـ در ایران اول شرط، شرط آبادی، آب است. زمین بی‌آب در همه جا هست و تقسیم آن بین یک عده سودی ندارد و مانعی هم ندارد

۸ـ ۲ـ و یادآور می‌شود که «از تقسیم املاک اگر مقصود این‌است [که] مملکت آبادشود، تقسیم‌املاک این نظر را تأمین‌نمی‌کند. در این عصر که باید از ماشین‌های فلاحتی استفاده‌نمود چگونه ممکن است یک عده زارع غیرموافق و بی‌سرمایه بتوانند ماشینهای مورد احتیاج را فراهم‌نمایند و در این سالهای خشک که آب قنوات رو به کاهش می‌رود و در بعضی محل‌ها قنات خشک‌شده‌است زمین در املاک مجاور خریداری‌کنند و پیشکار قنات را امتداد دهند.»

۸ـ۳ـ واحدهای کشاورزی ایران نه خانوارهای جدا از هم، بلکه گروهی از زارعان بوده‌اند که، چون کار و امکانات مالی هر یک از آنان جداگانه برای برآوردن نیازهای مشترک تکافو نمی‌کرده، از دیرباز، همواره همه‌ی امور زراعی، به‌ویژه امور مربوط به تأمین آب را، مشترکاً انجام‌می‌داده‌اند.

این واحدها در ایران بر حسب منطقه به واژگان گوناگونی نامیده‌می‌شدند که دو واژه‌ی نسق و ُبُنِه از رایج ترین آنها بوده است؛ مفاهیمی که پیش از إصلاحات ارضی تنها اهل فن می‌شناختند و پس از آن بود که پژوهشگران به تحقیق درباره‌ی آنها پرداخته کتاب‌هایی نیز پیرامون آنها نوشتند.

۸ـ۴ـ با توجه به این‌ واقعیت حیاتی مصدق یادآور‌می‌شود که، در صورت تقسیم نسنجیده‌ی املاک، به‌علت پیدایش «یک عده زارع غیرموافق و بی‌سرمایه، لازم‌است که در صورت انجام چنین کاری از پیش شرایط موفقیت آن فراهم‌شده‌باشد. »

مسئله ی آبیاری در ایران

اهمیت مدیریت آب و جایگاه میرابان یا آبیارها در تاریخ کشور ما

چنان که می‌دانیم در ایران میرابی یکی از مشاغل حیاتی بوده‌است زیرا میرابان هم به قواعد تقسیم عادلانه‌ی آب میان کشاورزان و شهرنشینان آگاهی داشته‌اند هم در این زمینه از اختیارات لازم برخوردار بوده‌اند.

آبیاری یا میرابی در ایران همواره یک نهاد عمده‌ی اقتصادی و اجتماعی بوده و در گذشته‌های دورتر حتی میرابان ـ یا سرمیرابان در دوران صفوی ـ از شخصیت‌های مقتدر کشور بوده‌اند و در دوران‌هایی مقامی در حد وزیران داشته‌اند. همه‌ی این واقعیت بر جایگاه آب و اهمیت مدیریت آن در ایران گواهی می‌دهد.

از دوران های بسیار کهن سدسازی‌های بزرگ و کوچک از سوی مراکز دولتی در ایران رواج بسیار داشته و آثار آن در دوران ساسانی که دوران اوج آن بوده هنوز موجود است؛ همچنین ساختن قنات که اختراع آن را از ایرانیان می‌دانند در ایران دارای گذشته‌ی بسیار دور چندهزارساله است.

همه‌ی اینها دال بر اهمیت حیاتی آب و ضرورت کوشش برای دسترسی به آن و مدیریت بر آن است؛ امری که در اِصلاحات ارضی به سبک غربی مطرح نبوده و البته فهمیده و رعایت نمی‌شده‌است.

۹ـ اقدامات دکتر مصدق در دولت ملی

۹ـ ۱ـ می دانیم که این همان کاری بود که خود او، در زمان زمامداری، با وضع قانونی چهل‌ماده‌ای ـ شامل بر «اختصاص بیست‌درصد از بهره‌ی مالکانه برای تقسیم به‌تساوی میان کشاورزان و صندوق‌های عمران و تعاون آنان، و تشکیل شوراهای انتخابی ده، دهستان، بخش و شهرستان برای اداره‌ی این صندوق‌ها و نظارت بر سایر امور کشاورزی» که، به منظور اصلاحات اولیه در وضع کشاورزان، بنا به قانون اختیارات درمهرماه ۱۳۳۱ تصویب شده‌بود» در انجام آن کوشید، هرچند که پس از سقوط دولت وی همه‌ی قوانین آن که بر طبق قانون اختیارت وضع شده‌بود از طرف دولت زاییده‌ی کودتا به‌دورافکنده‌شد. ما عناوین این قوانین را در اختیار داریم.