سه انتخابات اخیر در ایران با پایینترین نرخ مشارکت مردم مواجه بوده است. از جمله دلایل کاهش مشارکت را میتوان حجم گسترده ردصلاحیتها، افزایش اعتراضات مردم به مسائل اجتماعی و سیاسی، واکنش تند حاکمیت به این اعتراضات، تنزل وضعیت معیشتی مردم در سالهای اخیر و ناامیدی مردم از نهادهای انتخابی دانست. در انتخاباتی که قرار است به زودی به دلیل درگذشت ناگهانی رئیسجمهور برگزار شود اوضاع تغییر کوچکی کرده است.
جریان اصلاحات (یا دست کم بخش مهمی از آن) که در سالهای اخیر از صندوق رای ناامید شده بود پیش از انتخابات سه کاندیدای اصلی خود را معرفی کرد و اعلام کرد در صورت عدم تایید صلاحیت این سه کاندیدا، در انتخابات مشارکت نخواهد کرد. در کمال تعجب یکی از این سه کاندیدا تاییدصلاحیت شده است. سوال اینجاست که آیا این وضعیت برای قانع کردن مردم جهت آشتی با صندوق رای کافیست؟
دو استاد علوم اجتماعی دانشگاه تهران به این سوال پاسخ دادهاند؛ محمدرضا جوادی یگانه دانشیار جامعهشناسی دانشگاه تهران معتقد است جامعه ایران «دوجامعهای» شده و معنای آن این است که بخشی از جامعه، عامدانه و به میل خود، صندوق را رها کرده و دیگر رای نمیدهد.
جوادی یگانه در گفتگو با رویداد ۲۴ میگوید: با وجود اینکه به جامعه دوم حق میدهم که دلگیر باشند و نخواهند رای بدهند، اما آنها هم باید بدانند فعلا راه دیگری جز صندوق نداریم و اصولا فرآیند اصلاحات تدریجی است.
تقی آزاد ارمکی دیگر استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران میگوید روشنفکران چارهای جز قانع کردن مردم به احتمال تغییر ندارند در غیر این صورت در فرآیند فروپاشی پیش خواهیم رفت که فرآیند خطرناکی است.
جامعه ایران دوجامعهای شده است
جوادی یگانه استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در گفتوگو با رویداد۲۴ میگوید: انتخابات، به ویژه انتخابات ریاست جمهوری، یکی از مهمترین دستاوردهای جمهوری است. خواست مردم از دوره مشروطه این بوده که حاکمانشان را خودشان انتخاب بکنند.
به گفته این استاد جامعهشناسی، کاهش شدید مشارکت در سه انتخابات اخیر، موضوع نگرانکنندهای است و برایش دلایل متعددی وجود دارد. او میگوید: مهمترین دلیل این بود که بخشی از جامعه که به امید تغییر رای میدادند، از اینکه تغییری ممکن بشود یا اینکه کاندیداها بتوانند نماینده این تغییرات باشند، ناامید شدند.
او از تعبیر «دوجامعهای شدن جامعه ایران» حرف زده و میگوید: این یعنی بخشی از جامعه عامدانه و به دست خود، نظام سیاسی را موجود را رها کرده و دیگر رای نمیدهد.
او به یک بهبود و افزایش میزان مشارکت را در انتخابات مجلس نسبت به ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اشاره کرده و تاکید کرده «منظور فقط درصد رای نیست»، بلکه امید به امکان تغییر هم هست، و این بهبود مشارکت لااقل در شهرستانها رخ داده و چند درصدی از مردم رای داده اند، اما این ناشی از فرق انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بوده است.
کماکان برآوردها در مورد مشارکت در انتخابات پایین است
جوادی یگانه میگوید: کماکان برآوردها در مورد مشارکت در انتخابات چیزی حدود ۵۰ درصد یا اندکی پایینتر یا بالاتر از ۵۰ درصد است. فضای سیاسی بعد از درگذشت مرحوم ابراهیم رئیسی و گفتگوی سیاسی به دلیل ناگهانی شدن انتخابات در افکار عمومی شکل نگرفته است.
این استاد جامعه شناسی با بیان اینکه درصدی از جامعه، به صورت سنتی رای میدهند و پایگاه رای شان مشخص است میگوید: کسانی که در این دورهها رای ندادهاند و عدممشارکت آنها نرخ مشارکت را پایین آورده، نوعا ناراضیاند؛ از کسانی که به آنها رای داده اند، یعنی اصلاحطلبان، که به وعدههایی که دادهاند عمل نکردهاند. اینها حس میکنند از اعتمادشان سو استفاده شده است.
او در یک تقسیمبندی بسیار کلی میگوید: در میان کسانی که رای میدهند هم اصلاحطلب داریم هم اصولگرا. قاعدتا همه اصولگرایان رای خواهند داد. اما در همین تقسیمبندی کلی، تعداد زیادی از اصلاحطلبان هنوز متمایل به رای دادن نشدهاند و تردید دارند که اصلاح از طریق صندوق ممکن باشد. برخی بنا بوده به احمدینژاد رای بدهند و اگر جایگزین مناسبی برای او در این شش نامزد پیدا نکنند رای نخواهند داد و البته نزدیک به سی درصد جامعه، جزو جامعه دومی شدهاند که راهشان را جدا کردهاند و به احتمال زیاد رای نخواهند داد. این آرایش اصلی مردم در برابر صندوق رای است.
در این انتخابات چیزی بیش از یک روزنه گشوده شده است
جوادی یگانه درباره تفاوت انتخابات پیش رو با سه انتخابات اخیر، در پاسخ به این سوال که آیا قشری که با صندوق قهر کرده بودند امروز میتوانند حضور یک کاندیدای متفاوت در بین ۶ کاندیدا را جدی تلقی کنند، میگوید: ما اطلاعات آماری روشنی در باره کسانی که رای نمیدهند و دلایل رای ندادن آنها نداریم، یعنی همانها که در نظرسنجیها حاضر به پاسخدادن نمیشوند و درصدشان هم کم نیست؛ بنابراین برای پاسخ به این سوال باید در ارزشها و نگرشها و تمایلات این بخش دل کنده از فضای سیاسی، که جامعه دوم هستند، تمرکز کنیم.
این استاد دانشگاه در ادامه میگوید: اصلاح طلبان قبل از اعلام نام نامزدهای تایید صلاحیتشده، سه نامزد معرفی کرده بودند که یکی از آنها تایید شده؛ پس این انتخابات دیگر بحث روزنه نیست و یک کاندیدا دارند. با این حال جریان اصلاحطلبی بخش مهمی از سبد رایش در سه انتخابات اخیر را از دست داده و اصلاحطلبان باید بتوانند اینها را برگردانند. دلیل رای ندادن آنها این است که میگویند اینها وعده میدهند و عمل نمیکنند یا اصولا نمیتوانند عمل کنند.
جوادی یگانه معتقد است مردم باید باور کنند که باید از فضای انتخابات دفاع کنند. بپذیریم که اصلاحات یک روند تدریجی است و ناگهانی و دفعتا محقق نمیشود. هر بهبود و پیشرفتی تدریجی است، آزادی را دیگران نمیدهند و باید آن را کسب کرد، ولی بخاطر یک تغییر آرمانی، نباید چشم از تغییرات اندکی، ولی رو به جلو چشم پوشید.
جوادی یگانه تاکید کرده گفتگو با مردم لازم است. رابطهای که چندین سال خراب شده، ترمیمش به سرعت انجام نمیشود و باید بپذیریم ترمیم رابطه بین نظام سیاسی و معترضان یا اصلاحطلبان و معترضان به سادگی صورت نمیگیرد. حق با مردم است و نظام سیاسی و اصلاحطلبان باید تلاش کنند اعتماد مردم و معترضان را دوباره جلب کنند.
از بازگشت امید و اعتماد به جامعه دوم ناامید نیستیم
این استاد جامعهشناسی میگوید از بازگشت امید و اعتماد به این جامعه دوم ناامید نیست. او امیدوار است میزان مشارکت بالای ۵۰ درصد و حتی تا ۶۰ درصد برسد.
جوادی یگانه میگوید: بخشی از اقتداری که ایران در جریان دفاع از خود در برابر حملات اسراییل به دست آورد، باید در فضای داخلی ایران هم استفاده شود و نقدشدگی آن به گشودگی فضای سیاسی است.
او تاکید کرده اگر در دو هفته آینده یخ شرکت در انتخابات شکسته نشود و آنها که میخواهند رای بدهند، این تصمیم را با صدای بلند اعلام نکنند، مشارکت به دشواری میتواند بالای پنجاه درصد برود. هنوز احتمالات زیادی وجود دارد مناظرات شروع نشده، ولی فضا هم به این سادگی تغییر نمیکند. اما حتی اگر شگفتی هم در این انتخابات شکل نگیرد، همین که تغییر سیاسی در ایران دموکراتیک باشد و مردم احساس کنند نمایندهای در میان نامزدها دارند، نکته مهمی است که باید پایش بایستیم.
اکثر جامعه از نظام سیاسی عبور کرده و ناراضی است
تقی آزاد ارمکی استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در گفتوگو با رویداد۲۴ میگوید: اکثریت جامعه از نظام سیاسی عبور کرده و نارضایتیها روزبهروز بالاتر میرود. این اکثریت میگوید همه چیز روی دوش من افتاده، پس چرا باید مشارکت کنم و این نظام سیاسی که به مشکلات من توجهی ندارند را حمایت کنم؟
او با بیان اینکه جامعه ایرانی «جامعه بیاعتنا و عبور کرده از نظامی سیاسی» است، میگوید: هنوز این ویژگی سرجایش است و این استدلال را تکرار میکند. مردم میگویند رای نمیدهیم. البته همینها ممکن است روز آخر رای بدهند، اما داوری کلی این است که نظام سیاسی نمیتواند چیزی را حل کند و بنابراین ما مشارکت نمیکنیم.
دوگانه طرفداران وضع موجود و طرفداران تغییر در حال شکل گرفتن است
آزاد ارمکی میگوید: آنچه احتمالا در حال وقوع است این است در حوزه سیاسی، دوگانه طرفداران وضعیت موجود و تغییر وضع موجود ایجاد شود. یعنی پزشکیان بتواند نماینده تغییر شود و بقیه کاندیداها طرفدار استمرار وضع موجود، احتمالا جامعه برای تغییر حساس میشود و از کاندیدای تغییر حمایت خواهد کرد.
این استاد علوم اجتماعی میگوید: جامعه انتظار تغییر دارد. در این ۱۵ ساله همیشه دنبال تغییر بوده است.
او در پاسخ به این سوال که آیا اعتماد مردم میتواند در این دوگانه مدنظر شما، به نهاد انتخابی دوباره جلب شود؟ میگوید: این قضاوت عوض نمیشود، چون هنوز کنترل و نظارت هست، اما یک جوری احساس انتقام ایجاد خواهد شد که برای به میدان آمدن کافیست، اما چنانچه تغییر انجام بشود اعتماد حاصل میشود و اگر نشود، اعتراض کنند. این اتفاق قبلاً هم در دورههای مختلف رخ داده است. در دوره احمدینژاد و خاتمی مشابه همین اتفاق افتاد.
مشکل نهاد انتخابی به این سادگی حل نمیشود
او میگوید: با این حال مشکل نهاد انتخابی حل نمیشود مگر اینکه در نهاد انتخابی، نماینده مردم باشد نه نماینده حاکمیت.
آزاد ارمکی میگوید اینکه جامعه احساس کند در این دوره پزشکیان نماینده تغییر وضع موجود است، نیازمند کار روشنفکران و فضای عمومی است. به نظر من این صدا در حال تولید شدن است و خود این فرد هم توانایی ایجاد چنین فضایی را دارد، چون میگوید ما مقصریم و باید نابرابریها را کم کنیم.
دولت رئیسی به درخواست تنظیم رابطه جدید با جهان و انسجام اجتماعی بیاعتنا بود
این استاد جامعهشناسی تاکید کرده نیاز مردم در حال حاضر بهبود وضعیت زندگی، تنظیم رابطه جدید با جهان و انسجام اجتماعی است. دولت رئیسی به اینها بیاعتنا بود و توزیع حاکمیت و اقتدارگرایی در دستور کارش بوده.
آزاد ارمکی میگوید: جامعه باید حس کند اوضاع تغییر میکند. در جریان دوم خرداد همین اتفاق افتاد زمانی که هاشمی آمده بود و کل نظام بحث نظم و ثبات و استقرار بود و بخش پنهان جامعه دچار بیاعتنایی و عدم مشارکت شده بود، جریانی برای تغییر شکل گرفت و مشارکت ۷۰ درصدی را شاهد بودیم.
او در توضیح افزود: مدل بیاعتنایی مردم در آن دوران جنبه عدماعتراض داشت، اما الان این بیاعتنایی همراه با اعتراض هم هست. اگر کسی بتواند اعتراض و بیاعتنایی با به رسمیت بشناسد میتواند نماینده این قشر باشد.
این استاد جامعهشناسی ابراز امیدواری کرده و گفته: در این دوره به نظر میرسد پزشکیان این استعداد را دارد که این قشر را نمایندگی کند. اگر مردم احساس کنند خواستههایشان در دستور کار است قانع میشوند. ما چارهای جز این نداریم در غیر این صورت در فرآیند فروپاشی قرار خواهیم گرفت.
رویداد۲۴ / لیلا فرهادی