به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، دی ۲۷، ۱۳۹۴

یادداشت شماره ۵۶۱ ـ هوشنگ طالع

 هوشنگ طالع

پیروزی ظلم  و پذیرش ظالم
جمهوری اسلامی در همه‌ی این سالیان ، می‌خروشید که این تحریم‌ها « ظالمانه » اند و انرژی هسته‌ای حق‌ماست .
اما با به‌کرسی‌نشاندن دولت یازدهم ، این جوش و خروش‌ها فروکش کرد و با صدور فرمان « نرمش » و سرفرود آوردن برابر برجام (برنامه‌ی جامع اقدام مشترک برای به بند کشیدن و اسارت ملت ایران) ، افزون بر « بازکردن آخرین پیچ و مهره‌های صنایع هسته‌ای » برای مدت ۲۵ سال ، حاکمیت کران‌مند
(محدود ملی)  و نیز نداشتن « استقلال تام » ملی به رسمیت شناخته شد ؛ البته بدون داشتن چنین حق و وظیفه از سوی ملت ایران
مردم ایران و هم‌زمان نیز  تلاش گردید تا « سوگ‌نامه» را به جای « فتح‌نامه » به خورد ملت و مردم ایران بدهند .
جمهوری اسلامی ، افزون بر پذیرفتن « تحریم‌های ظالمانه » ، صنایع پر توان هسته‌ای ایران ، حاکمیت خدشه ناپذیر ملی و نیز استقلال تام ملی را با  « مشتی دلار » که آن هم متعلق به ملت و مردم ایران است  و ظالمان آن را ظالمانه به بند کشیده اند ، معامله کرد و شگفتا که آقای محمد جواد ظریف ( یکی از دو پهلوان هسته‌ای جمهوری اسلامی ) تسلیم‌نامه را  با صوت جلی در حالی‌که « باد به غبغب » انداخته بودند ، قرائت فرمودند .
از سوی دیگر آقای رییس مجلس شورای اسلامی ( دارنده‌ی رکود جهانی « تصویب رسانی » ) اعلام کردند که دنیا ( مقصودشات ظالمان در قالب 1 + 5 است ) حق غنی‌سازی ما را به رسمیت شناختند و تحقیق و توسعه پا برجا ماند .
 البته ایشان نیک می‌دانند که خلاف به عرض مردم می‌رسانند ؛ اما برای آشکار شدن بیش‌تر این خلاف ، باید گفته شود که ایران بر پایه‌ی قرارداد عدم تولید و تکثیر جنگ افزارهای هسته‌ای ( ان پی تی ) حق نامحدود غنی‌سازی داشت ؛ در حالی که برپایه تسلیم‌نامه‌ی برجام ، ‌این حق به عنی‌سازی 3.25 در صد‌ی محدود شده شده است .
 برپایه‌ی « ان پی تی » ایران حق ذخیره‌سازی نامحدود در زمینه‌ی اورانیوم غنی سازی شده را دارا بود ؛ اما بر پایه‌ی تسلیم‌نامه‌ی برجام ، تنها می‌تواند 300 کیلوگرم اورانیوم 3.25 در صدی داشته باشد .
ایران بر پایه‌ی « ان پی تی » از حق داشتن واکنشگر ( رآکتور ) آب سنگین بهره‌مند بود ؛ اما بر پایه‌ی تسلیم‌نامه‌ی برجام ، قلب آن را بیرون کشیدند و به دست توانای عوامل دولت یازدهم ، حفره‌ی آن را با بتون پرکردند .
اما در باره‌ی پژوهش و توسعه (R&D ) : بر پایه‌ی قرارداد « ان پی تی »‌ ایران از حق نامحدود در زمینه‌ی پژوهش و توسعه برخوردار بود ؛ اما برپایه‌ی تسلیم‌نامه‌ی برجام ، این تحقیقات به پایگاه « فردو » و آن هم با شمار اندکی سامانه‌گریز از مرکز ( سانتریفوژ ) البته بدون حق تزریق گاز ، محدود شده است یعنی از نظر عملی «‌ هیچ » .
آن چند دلار را هم اگر بدهند ؛ به سرنوشت همان دلارهایی که در جریان « ژنوچای » و مراحل پس از آن دادند ، دچار خواهد شد . حتا مردم ایران یعنی صاحب اصلی این دارایی‌ها اجازه نیافتند تا از میزان راستین دارایی‌های آزاد شده ، آگاه شوند ؟ حسابی به مردم پس داده نشد که این پول‌ها چه شدند ؟ و کجا رفتند ؟ اگر بقیه‌ی پول‌ها یا در حقیقت ( خون‌بهای چشم‌پوشی از « حاکمیت خدشه ناپذیر ملی »  و « استقلال خدشه ناپذیر ملی » ) را هم بگیرند ، به همین سرنوشت دچار خواهد شد  :‌ چند فراری در کانادا ، چند برنامه‌ی محاکمه‌ی نمایشی ، چند برنامه‌ی « میگم ،‌ میگم » و ... ؟!
یک‌شنبه 27 دی‌ماه 1394 ـ هوشنگ طالع ‌