هوشنگ طالع |
پیروزی ظلم و پذیرش ظالم
جمهوری
اسلامی در همهی این سالیان ، میخروشید که این تحریمها « ظالمانه » اند و انرژی
هستهای حقماست .
اما
با بهکرسینشاندن دولت یازدهم ، این جوش و خروشها فروکش کرد و با صدور فرمان «
نرمش » و سرفرود آوردن برابر برجام (برنامهی جامع اقدام مشترک برای به بند کشیدن
و اسارت ملت ایران) ، افزون بر « بازکردن آخرین پیچ و مهرههای صنایع هستهای » برای مدت ۲۵ سال ، حاکمیت کرانمند
(محدود ملی) و نیز نداشتن «
استقلال تام » ملی به رسمیت شناخته شد ؛ البته بدون داشتن چنین حق و وظیفه از سوی
ملت ایران
مردم ایران و همزمان نیز تلاش گردید تا « سوگنامه» را به جای «
فتحنامه » به خورد ملت و مردم ایران بدهند .
جمهوری
اسلامی ، افزون بر پذیرفتن « تحریمهای ظالمانه » ، صنایع پر توان هستهای ایران ،
حاکمیت خدشه ناپذیر ملی و نیز استقلال تام ملی را با « مشتی دلار » که آن هم
متعلق به ملت و مردم ایران است و ظالمان آن را ظالمانه به بند کشیده اند ،
معامله کرد و شگفتا که آقای محمد جواد ظریف ( یکی از دو پهلوان هستهای جمهوری
اسلامی ) تسلیمنامه را با صوت جلی در حالیکه « باد به غبغب » انداخته
بودند ، قرائت فرمودند .
از
سوی دیگر آقای رییس مجلس شورای اسلامی ( دارندهی رکود جهانی « تصویب رسانی » )
اعلام کردند که دنیا ( مقصودشات ظالمان در قالب 1 + 5 است ) حق غنیسازی ما را به
رسمیت شناختند و تحقیق و توسعه پا برجا ماند .
البته
ایشان نیک میدانند که خلاف به عرض مردم میرسانند ؛ اما برای آشکار شدن بیشتر
این خلاف ، باید گفته شود که ایران بر پایهی قرارداد عدم تولید و تکثیر جنگ
افزارهای هستهای ( ان پی تی ) حق نامحدود غنیسازی داشت ؛ در حالی که برپایه
تسلیمنامهی برجام ، این حق به عنیسازی 3.25 در صدی محدود شده شده است .
برپایهی
« ان پی تی » ایران حق ذخیرهسازی نامحدود در زمینهی اورانیوم غنی سازی شده را
دارا بود ؛ اما بر پایهی تسلیمنامهی برجام ، تنها میتواند 300 کیلوگرم
اورانیوم 3.25 در صدی داشته باشد .
ایران
بر پایهی « ان پی تی » از حق داشتن واکنشگر ( رآکتور ) آب سنگین بهرهمند بود ؛
اما بر پایهی تسلیمنامهی برجام ، قلب آن را بیرون کشیدند و به دست توانای عوامل
دولت یازدهم ، حفرهی آن را با بتون پرکردند .
اما
در بارهی پژوهش و توسعه (R&D ) : بر پایهی قرارداد « ان پی تی » ایران از حق نامحدود در زمینهی پژوهش و
توسعه برخوردار بود ؛ اما برپایهی تسلیمنامهی برجام ، این تحقیقات به پایگاه «
فردو » و آن هم با شمار اندکی سامانهگریز از مرکز ( سانتریفوژ ) البته بدون حق
تزریق گاز ، محدود شده است یعنی از نظر عملی « هیچ » .
آن
چند دلار را هم اگر بدهند ؛ به سرنوشت همان دلارهایی که در جریان « ژنوچای » و
مراحل پس از آن دادند ، دچار خواهد شد . حتا مردم ایران یعنی صاحب اصلی این داراییها
اجازه نیافتند تا از میزان راستین داراییهای آزاد شده ، آگاه شوند ؟ حسابی به
مردم پس داده نشد که این پولها چه شدند ؟ و کجا رفتند ؟ اگر بقیهی پولها یا در
حقیقت ( خونبهای چشمپوشی از « حاکمیت خدشه ناپذیر ملی » و « استقلال خدشه
ناپذیر ملی » ) را هم بگیرند ، به همین سرنوشت دچار خواهد شد : چند فراری
در کانادا ، چند برنامهی محاکمهی نمایشی ، چند برنامهی « میگم ، میگم » و ...
؟!
یکشنبه
27 دیماه 1394 ـ هوشنگ طالع