برای مقابله با بحران کم‌آبی
به نظر شما افراد مختلف برای مقابله با بحران کم‌آبی و خطر به پایان رسیدن منابع آبی چه‌کار می‌کنند؟ از آنجایی که ما برای وقت شما ارزش زیادی قائلیم، به‌جای شما فکر کردیم و نتایج این مداقه را الساعه خدمت‌تان عرض می‌کنیم:
یک شهروند معمولی: من که کار خاصی از دستم برنمی‌آید ولی تصمیم گرفتم از این به بعد ماهی یا شاید هر دوماه یک‌بار دوش بگیرم تا آب کمتری مصرف شود.
آقا شهرام: من تا حالا هر سه‌روز یک‌بار ماشین را به کارواش می‌بردم اما از وقتی این ماجرای کمبود آب و این داستان‌ها پیش آمد، تصمیم گرفته‌ام هفته‌ای یک‌بار عروسک (ماشین منظور است!) را به کارواش ببرم. البته امیدوارم این کار، روحیه عروسک را خراب نکند وگرنه مجبورم به همان روند قبلی برگردم.
مسئول یک کارخانه فولاد: دستور دادم پشت تانکرهای انتقال آب با خط خوش بنویسند: «هم‌شهری عزیز! آب هست، ولی کم است. شما صرفه‌جویی کنید.»
یک‌نفر اهل زیر خط فقر: راستش من در منزل به بچه‌ها توصیه کردم طوری برنامه‌ریزی کنند که زمان دست‌به‌آب رفتن‌شان هم‌زمان شود و پشت‌سر هم بروند و یک‌بار آب بریزیم که هم در مصرف آب صرفه‌جویی کرده باشیم هم هزینه‌ها را کاهش بدهیم.
آقای شهردار: ما دستور دادیم به درخت‌ها آب ندهند. درخت اگر درخت باشد خودش ریشه‌اش را می‌رساند به آب و هرقدر دلش خواست آب می‌خورد، درختی هم که زورش نرسد خودش را به آب برساند همان بهتر که خشک شود و بگوییم بچه‌های فضای سبز از ریشه درش آورند.
م.ا.ن: آب؟ کمبود آب؟ کی گفته؟ از کی؟ والا زمان ما که از این حرف‌ها نبود. من از شما می‌پرسم؛ بود؟ اصلاً کسی حرف از کمبود آب زد؟ تازه این قدر وفور نعمت بود که برای تنوع آب را حذف کردیم و نفت گذاشتیم سر سفره‌های مردم. من همین‌جا اعلام می‌کنم اصلاً نگران آب نباشید، شما باز هم آن طوق نوکری را به من بدهید، اجازه نمی‌دهم آب توی دل‌تان تکان بخورد...
بابک زنجانی: کل آب‌های شیرین دنیا چند؟ بگو تا چِکش را بنویسم.
بانک ملی ایران: ما کاری به این حرف‌ها نداریم و اصلاً نمی‌دانیم درباره چی حرف می‌زنید، ولی عجالتاً محض احتیاط ٥٠٠٠ تومان از حساب‌تان برداشت شد.
آقای نماینده: فردا وزیر نیرو را می‌آورم برایتان توضیح بدهد. راستی طرح‌های فولادی را حال می‌کنی؟
یک فعال محیط زیستی: آب؟ آب تمام شده، شما گرمید هنوز خبر ندارید.
یک کاندیدای بالقوه: نگرانش نباش، اون با من!
م.ا.ن: بگم بحران کم‌آبی زیر سر کی بود؟ {آقا کی ایشان را راه داد اینجا؟ ما نخواهیم ایشان جواب سؤال ما را بدهد باید کجا را امضا کنیم؟}
