به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، مهر ۲۴، ۱۴۰۱

مسیح علینژاد : مطمئنم که مردم، ایران را از حکومت اسلامی پس‌می‌گیرند

 گفت و گوی مسیح علینژاد  با ناصر اعتمادی (رادیو فرانسه)

شکی نیست که مسیح علینژاد نقشی تعیین کننده در برانگیختن جنبش جاری علیه حجاب اجباری در ایران ایفاء کرد که اکنون دیگر به خیزشی ملی علیه حکومت اسلامی تبدیل شده است. به این نقش رهبر حکومت اسلامی ایران، علی خامنه‌ای، نیز ناگزیر از اعتراف شد. او پس از دو هفته سکوت در قبال این خیزش با استناد به سخن مسیح علینژاد که حجاب اجباری را به دیوار برلین حکومت اسلامی ایران تشبیه کرد، نه فقط این فعال سیاسی زن، بلکه کل زنان و جوانان ایران را به عنوان دشمنان مستقیم خود و نظام اسلامی معرفی کرد.

در  واکنش به این اعتراف "ناخواسته" علی خامنه‌ای و اهداف و سرانجام خیزش فعلی در ایران، مسیح علینژاد از جمله گفته است :  

"به فاصله یک روز پس از اظهاراتش، خامنه‌ای پاسخ خود را در خیابان های کشور از زنان و مردان و جوانان معترض دریافت کرد. برای خامنه‌ای و نظام او حجاب در وهلۀ اول پوششی است برای سرپوش نهادن بر فساد آنها. مشکل ما فقط حجاب اجباری نیست. اگر این دیوار، حجاب اجباری، فروبریزد دیگر چیزی از استبداد و دیکتاتوری مذهبی در ایران باقی نخواهد ماند. این باعث وحشت خامنه‌ای شده است آنهم در کشوری که دارندۀ دومین منابع نفت و گاز جهان است ولی در عین حال دومین کشور فلاکت زده و افسردۀ جهان نیز هست. مردم این تضاد را به خوبی می بینند و حس می کنند. آنان می بینند که فرزندان خامنه‌ای و خمینی و دیگر آقازاده های این نظام هر سال ردیف های هنگفتی از بودجۀ کشور را تصاحب می کنند تا در رفاه و آرامش مطلق زندگی کنند و در مقابل مردم محروم شده از رفاه و آرامش جز گلوله نصیب‌شان نمی شود.  

در تمام این سال ها که درگیر کارزار مبارزه با حجاب اجباری در ایران بودم، با زنان مبارزی در داخل کشور آشنا شدم که همواره می گفتند که مبارزه با حجاب اجباری برای آنان تنها مرحله ای از  مبارزۀ گسترده تر برای نه گفتن به یک حکومت فاسد است که از یک نماد مذهبی استفاده کرده تا بر تمام فسادهایش طی این چند دهه و رنج‌هایی که به ملت ایران تحمیل کرده سرپوش بگذارد. امروز، اما، مهسا، نیکا، سارینا و همۀ جوانان و نوجوانانی که در خیابان های ایران برای "زن، زندگی، آزادی" به خاک افتادند اسم رمزی شده‌اند برای نه گفتن به نظام اسلامی.

برغم همۀ بیم ها و امیدهای طبیعی که این خیزش عمومی برانگیخته، تردیدی ندارم که مردم ایران اینبار با آگاهی تمام تصمیم خود را گرفته اند. خیزش فعلی به فاصله بسیار اندکی پس از آبان خونین شکل گرفته که طی آن هزار و پانصد نفر در خیابان‌های کشور قتل عام شدند. یعنی در واقع مردم می دانند که پاسخ حق طلبی‌های آنان اینبار نیز همانند گذشته همچنان گلوله است. با این حال آنان باز به خیابان آمده‌اند. اکنون حتی دانش آموزان نیز به خیابان ها آمده اند. دختران جوان حجاب در خیابان آتش می زنند و همه آنان کنار هم و دست در دست یکدیگر در خیابان ها فریاد می زنند : "حکومت اسلامی نمی خواهیم"...

در واقع، جامعه و نسل امروز تصمیم خود را گرفته و آن پیروزی است. یعنی ما چاره ای جز  جنگیدن و پیروز شدن بر جمهوری اسلامی نداریم. این مردم حاضر به گفتگو با قاتلان خود و فرزندان خود نیستند و تنها گزینه‌ای که پیش روی آنان گذاشته اند این است که برای همیشه خودشان و حکومت شان بروند. این حکومت در شأن مردم ایران، در شأن ملت و نسلی نیست که جهان را می بیند و همزمان رژیمی را می بیند که بر آن حاکم است و دربارۀ لباس پوشیدنشان هم می‌خواهد تصمیم بگیرد. بیش از شصت درصد جمعیت دانشگاه های کشور را زنان تشکیل می دهند، اما این حکومت به زنان می گوید : شما حتی عقل و قدرت تشخیص و انتخاب لباس تن‌تان را هم ندارید.  

خیزش کنونی فقط آغاز یک راه است. وقتی اقشار سنتی جامعه در خیابان ها فریاد می زنند که "اسلام را پله کردند، ملت را ذله کردند"، می توانیم به دامنه و عمق نارضایتی در کشور پی ببریم. اعتصابات مختلف از جمله پیوستن معلمان به دانش آموزان نشان می دهند که اقشار و طبقات مختلف در حال پیوند خوردن به یکدیگر هستند. مردم دیگر آگاه هستند و می دانند که همگی زخم‌خوردۀ یک حکومت هستند. اینبار یک دختر جوان، مهسا امینی، را به قتل رساندند، ولی یک ملت از کردستان تا زاهدان و تهران و دورافتاده ترین نقاط کشور فریاد زد : "ما همه مهسا هستیم، بجنگ تا بجنگیم".

این بیداری عمومی نشان می دهد که مردم به این نتیجه رسیده اند که اگر اینبار کار این حکومت را یکسره نکنند، زخم های این حکومت بر پیکر آنان نه فقط تمامی نخواهد یافت، بلکه عمیق تر نیز خواهد شد.

به همین خاطر یک بار دیگر همۀ هنرمندان و ورزشکاران را دعوت می کنم که صدای مردم زخم خوردۀ ایران باشند و همگی با هم خواستار اخراج حکومت اسلامی از نهادهای بین المللی شویم. حکومتی که مردم و کودکان خود را قتل‌عام می‌کند جایش در دادگاه های بین المللی است نه نهادهای بین المللی. اینک کل آحاد ملت ایران در کنار هم ایستاده اند و من مطمئنم که این کشور را از جمهوری اسلامی پس خواهند گرفت."