مهدی سامع
حرف جدی در حاشیه تفریحات مقام معظم
مقام معظم در هنگام مرخص شدن از بیمارستان ضمن اعلام بهبودی کامل و شرمندگی «از این همه محبتی» كه امت همیشه در رکاب ولایت، «اظهار كردن و ابراز كردن»، خبر تفریح چند روزه خود كه «عبارت بود از شنیدن صحبتهای مقامات آمریكایی در زمینهی مبارزه با داعش، كه واقعاً مایه تفریح بود» را به اطلاع عموم رساند.
در مورد آن «همه محبت» به جز دیدارهای دستچین شده حکومتیان که در مقیاس «این همه» نمی گنجید، همگان شاهد اظهار و ابراز انبوهی جوک بودند و بدین ترتیب مردم نیز با ساختن و یا خواندن جوکها پیرامون عمل جراحی آقا، شریک تفریح ولی فقیه نظام شدند.
در مورد آن «همه محبت» به جز دیدارهای دستچین شده حکومتیان که در مقیاس «این همه» نمی گنجید، همگان شاهد اظهار و ابراز انبوهی جوک بودند و بدین ترتیب مردم نیز با ساختن و یا خواندن جوکها پیرامون عمل جراحی آقا، شریک تفریح ولی فقیه نظام شدند.
از تفریح و حاشیه رویهای خامنه ای، جوک سازیهای مردم و تحلیلهایی که بیشتر به شوخی شبیه بود که بگذریم، در سخنان ولی فقیه نکته مهمی وجود داشت که باید آن را جدی گرفت. این نکته در حرفهای خامنه ای اساس سیاست راهبردی در عرصه جهانی است. این سیاست تاکنون برای ولایت خامنه ای کاربُرد مطلوب داشته است. با اتکا بر این سیاست خامنه ای توانسته برای امنیت نظام بسیاری از تهدیدها را به فرصت تبدیل کند.
خامنه ای گفت:«آمریكا با این كار میخواهد بهانه ای پیدا بكنه كه هم چنان كه در پاكستان با وجود دولت مستقر، با وجود ارتش قوی، ارتش پاكستان ارتش قوی است، بدون اجازه وارد پاكستان میشه، هر جا دلش میخواهد بمباران می كنه، میخواهد در عراق و سوریه هم چنین كاری انجام بده، بدانند كه اگر چنان چه چنین اقدامی بكنن، همان مشكلاتی بر سر راهشون به وجود خواهد آمد كه تو این ده سال گذشته در قضیه عراق براشون به وجود آمد.» (شبكه خبر، دوشنبه 24 شهریور 1393)
این حرف روشن و صریح است. هرکس هم که از واقعیت رویدادهای ده سال گذشته عراق خبر درستی نداشته باشد و تنها اخبار کُشت و کُشتارها، بمبهای کنار جاده ای، ترور نخبگان دمکرات و لائیک، دامن زدن به جنگ مذهبی و فرقه ای و....را شنیده باشد، نتیجه می گیرد که خامنه ای به آمریکا اطلاع می دهد که «همان مشكلاتی» را برینان ایجاد می کنیم كه در «این ده سال گذشته در قضیه عراق» برایتان «به وجود» آوردیم.
حمله تجاوزگرانه امریکا به عراق در سال 2003 و اشغال این کشور، یک فرصت بزرگ برای ولایت خامنه ای بود و بسیاری به درستی آن را هدیه جرج بوش به رژیم ایران ارزیابی کردند. هدف اصلی عملیات تروریستی که از جانب سپاه قدس هدایت می شد، نشان دادن درماندگی آمریکا برای استقرار ثبات در عراق بود. خامنه ای مَست از تحقق این سیاست، اکنون که به اجبار تن به حذف نوری المالکی داده، بَرگ برنده خود، یعنی تروریسم را، روی میز می گذارد. خامنه ای می داند که هیچ امکان دیگری برای حفظ هژمونی در حاکمیت عراق و جلوگیری از سقوط بشار اسد ندارد. انتشار عکسهای یادگاری پاسدار سلیمانی در عراق، برای نشان دادن وجود سپاه قدس در مبارزه علیه داعش نیست. لاف خامنه ای در مورد شکسته شدن «کَمَر داعش» به وسیله مردم [بخوانید سپاه قدس] را هم نباید جدی گرفت. این را هم باید به حساب تفریح مقام معظم گذاشت. حرف و عمل جدی ولی فقیه نشان دادن برگ برنده خود است. خامنه ای با دو دوره تخست وزیری مالکی، بهترین امکان برای کمک به دیکتاتوری بشار اسد را در اختیار داشت. اکنون که خامنه ای مجبور به قبول حذف مالکی شده، باید از هر امکانی برای حفظ «عمق استراتژیک» خود استفاده کند.
در شرایطی که ولایت خامنه ای با بحرانی عمیق و گسترده در داخل کشور درگیر است، تروریسم تنها حربه موثر و آزمایش شده و فرصت ساز برای خامنه ای است و اگر او از این حربه امروز استفاده نکند و یا نتواند استفاده کند، فردا خیلی دیر است.
مهدی سامع
منبع: نبرد خلق شماره 351، سه شنبه 1 مهر 1393( 23 سپتامبر 14 20)