به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۹۷

گفتگو با الهه امیرانتظام در پی مصاحبه ی مهندس امیرانتظام

  بزرگ‌ترین کار مهندس امیر‌انتظام که بعداً منجر به اتهام‌زنی علیه ایشان با محتوای جاسوسی شد، پیشنهاد انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی بود. در واقع آقای امیر‌انتظام در تمام این سال‌ها هزینه این حرکت را دادند.

 نام عباس امیر‌انتظام قدیمی ترین زندانی سیاسی در جمهوری اسلامی و از رهبران جریان ملی در ایران، امروز پس از مدت‌ها دوباره بر سر زبان‌ها افتاد.
حسین دهباشی تهیه‌کننده برنامه «خشت خام» در تویتی از قطع این برنامه، آن هم درست در روزی که قرار بود مصاحبه با مهندس امیر انتظام پخش شود، خبر داد.
او هیچ توضیحی در مورد دلایل این امر نداد ولی ما در گفتگو با همسر این مبارز ملی، دلایل آن را جویا شدیم.
الهه امیر انتظام، که در این گفتگو به نیابت از همسر خود حضور یافت، می‌گوید که یکی از مهم‌ترین نکات مطرح شده در این گفتگو درباره دلایل اصلی طرح اتهام جاسوسی علیه مهندس امیر‌انتظام و صدور حکم حبس ابد برای او بوده است.

از الهه امیر انتظام، که خود تحصیلکرده علم روابط و اقتصاد بین الملل از کالج بین المللی لندن است، همچنین درباره نظر همسرش درباره بانیان حمله به سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۵۸، یا همان دانشجویان پیرو خط امام، پرسیدیم که امروز با نام اصلاح‌طلبان معروف هستند.
او معتقد است تعصبی که این گروه بر سر حرکت خود در ابتدای انقلاب دارند، با تعصب گروه داعش قابل مقایسه است.
متن مصاحبه را در زیر می‌خوانید:
* فکر می‌کنید کدام بخش از صحبت‌های آقای امیر‌انتظام در برنامه خشت خام به تعطیلی این برنامه منجر شد؟
– تمام صحبت‌ها به دور از هر گونه ایجاد تشویش در اذهان عمومی بود، ولی من به لحاظ مسائل اخلاقی نمی‌توانم محتوای گفتگوی آقای دهباشی با آقای امیر‌انتظام را فاش کنم.
ولی بزرگ‌ترین کار مهندس امیر‌انتظام که بعداً منجر به اتهام‌زنی علیه ایشان با محتوای جاسوسی شد، پیشنهاد انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی بود. در واقع آقای امیر‌انتظام در تمام این سال‌ها هزینه این حرکت را دادند.
حتماً می‌دانید قانون اساسی که در مجلس خبرگان به تصویب رسید، با قانون اساسی تهیه‌شده از سوی دولت موقت کاملاً متفاوت بود. امیر‌انتظام اولین کسی بود که به تغییر این قانون اعتراض کرد. قانون اساسی تهیه‌شده در دولت موقت، بدون اطلاع دست‌اندرکاران آن، از جمله مرحوم صدر حاج سید جوادی و مرحوم بازرگان به کناری گذاشته شد و در قانون جدید اصل ولایت فقیه را گنجاندند.
آقای امیرانتظام همان زمان به این فکر افتاد که این روند به سلطه گری مذهبی منجر خواهد شد. برای همین به مهندس بازرگان انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی را پیشنهاد داد.
مهندس بازرگان نیز با این پیشنهاد موافقت کرد و فقط طرح آن را به تصویب در هیئت دولت مشروط دانست. در هیئت دولت موقت ۱۷ نفر از وزیران این لایحه را تصویب کردند به جز مرحوم صباغیان، میناچی، ابراهیم یزدی و معین فر.
بازرگان خبر داد وضع خطرناک است برو
به ناگاه خبر این حرکت به قم و بیت آقای خمینی رسیده و ایشان به شدت خشمگین می‌شود. آقای مهندس بازرگان به آقای امیرانتظام اطلاع می‌دهد که آقای خمینی از نقش شما در این پیشنهاد اطلاع یافته و وضعیت برای شما بسیار خطرناک است؛ برای همین با اولین پرواز به محل ماموریت -در آن زمان امیر انتظام در کشورهای اسکاندیناوی سفیر بود- سفر کنید.
آقای امیرانتظام خیلی زود به استکهلم سوئد سفر میکند. در نهایت هم ماجرای ۱۳ آبان ۵۸ پیش می‌آید و با تماسی از ایشان می‌خواهند که به تهران برگردد.
در ادامه هم که ماجرای دادگاه به اتهام جاسوسی برای آمریکا اتفاق افتاد و محکومیتی که تا همین الان در جریان است.
تاسف‌برانگیز است که یکی از مدارکی که علیه ایشان در پرونده بود، این بود که مهندس امیر انتظام در نامه‌ای خطاب به یکی از دیپلمات‌های آمریکایی از عبارت Dear Sir استفاده کرده است! این موضوع برای آقایان در حکم روابط نزدیک امیر انتظام با آمریکایی‌ها به نظر آمد.
خاطرم هست که چندین سال پیش هم هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه با عبارت «آقای امیر‌انتظام» از ایشان به عنوان فردی یاد کرد که لایحه انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی را برای نخستین بار مطرح کرده است.
آقای امیر انتظام هنوز به طور رسمی زندانی به حساب می‌آید ولی به دلیل انواع بیماری‌ها در مرخصی استعلاجی است.
ولی من به عنوان همسر ایشان هر سال به دادگاه انقلاب مراجعه و برای تمدید این مرخصی درخواست می‌کنم.
عباس عبدی بازجوی خشن امیرانتظام
* دیروز سالگرد ۱۳ آبان ۵۸ و تسخیر سفارت آمریکا در تهران بود و پس از نزدیک به سی سال بانیان این حرکت هنوز مسئولیت این حرکت را نپذیرفته‌اند و بابت آن عذرخواهی نکرده‌اند. نظر آقای امیرانتظام در این مورد چیست؟
– ما بارها در این مورد با هم صحبت کردیم؛ به نظر ایشان، تسخیر سفارت آمریکا برنامه‌ای از پیش تهیه شده و برای وقوع تمام آن تبعاتی بود که بعدها در عمل شاهد بودیم. تمام حذف‌های سیاسی و جریان تک صدایی که در حاکمیت پیش آمد از اهداف برنامه تسخیر سفارت آمریکا بود.
البته این تنها یک تحلیل است. من خیلی نمی‌خواهم وارد این جریان شوم ولی تمام این کسانی که در آن حرکت بودند آیا بعد از این همه سال ابراز پشیمانی کردند؟
من در این افراد تا امروز هیچ حس ندامتی ندیدم. تنها کسی که چند سال پیش به منزل ما آمد و به عنوان عضو دانشجویان پیرو خط امام تسخیر کننده سفارت از آقای امیرانتظام به خاطر هزینه‌های وارده طلب حلالیت کرد، محمد جواد مظفر بود.
باقی افراد، چه عباس عبدی و چه مثلاً معصومه ابتکار، نه تنها هیچ حلالیتی نطلبیدند بلکه همیشه هم با افتخار از این حرکت صحبت کردند. من در این دست از افراد که خود را اصلاح‌طلب می‌نامند، جنس تفکر داعش را می‌بینم. همسر خانم ابتکار در تیم ترورهای آقای فلاحیان وزیر اطلاعات دولت هاشمی رفنسجانی بوده است.
آقای عباس عبدی کسی است که نه تنها در برابر سرنوشت عباس امیر انتظام هیچ ابراز پشیمانی نکرد که با کمال بی‌شرمی چند وقت پیش گفت «حکم امیر انتظام می‌بایست نهایتاً ۵ سال زندان می‌شد.» آقای عبدی شما چه کاره هستید که برای امیر انتظام حکم تعیین می‌کنید؟!
البته آقای امیرانتظام همه این افراد را می‌بخشد. او حتی آیت الله محمدی گیلانی را که حکم دادگاه را صادر کرد بخشید. به دیدارش رفت. با این استدلال که «من کماندو نیستم. من برنده ۴ جایزه حقوق بشری هستم و نمی‌توانم از کسی کینه به دل داشته باشم.» امیر‌انتظام شخصیت ملی_مصدقی است که از هفده سالگی شاگرد مهندس بازرگان بود! شما چه کاره هستید که برای ایشان حکم صادر می‌کنید؟!
آقای ابراهیم اصغرزاده هم سال گذشته با دسته گلی به منزل ما آمدند و طلب بخشش کردند. حتی برخی بازجوهای امیرانتظام در طی سال‌های اخیر به منزل ما آمدند و از او دلجویی کردند. ولی این دانشجویان پیرو خط امام که امروز به عنوان اصلاح‌طلب مشهور هستند همچنان با همان کینه و عقده به خطای بزرگ خود افتخار می‌کنند.
احمد منتظری شبی که پدرش را تدفین کردند به منزل ما زنگ زد و برای ایشان طلب بخشش کرد. این حرکات همه برای ما محترم هستند.
امیر انتظام البته همه آنها را بخشیده است. چون با کینه‌ورزی در این مملکت سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. اگر امثال او شکنجه‌گران خود را نبخشند، پس دیگر چه انتظاری می‌توان از مادری داشت که فرزندش را از بالای پل به پایین پرت کردند؟
امیر انتظام عاشق ایران است. ۱۷ سال پیش که آقای امیرانتظام از اتریش اولین جایزه جهانی را برد. برای اولین بار فرصت خروج بی دردسر از کشور را داشت. می‌توانست بعد از سال‌ها به دیدار فرزندان خود برود ولی گفت من از این کشور خارج نمی‌شوم. تا همین دو سال پیش که خود مقامات به ایشان اجازه خروج دادند بالاخره توانست فرزندان خود را ببیند.
* آقای امیرانتظام قبلاً گفته بود که عباس عبدی از بازجویان خشن من بود ولی عباس عبدی می‌گوید آقای امیر انتظام او را با کس دیگری اشتباه گرفته است. بالاخره بازجو خود ایشان بوده یا نه؟
– امیر انتظام کمتر از نظر حافظه اشتباه کرده است. او می‌گوید بازجو همین عباس عبدی بوده است. البته هیچ گاه نگفته خشونت فیزیکی انجام داده است. همسرم بارها گفته عباس عبدی با او رفتارهای بسیار تحقیرآمیزی داشت.
آقای عبدی همواره این موضوع را رد کرده و من به لحاظ اخلاقی نمی‌توانم با اطمینان از این اتهام سنگین صحبت کنم چون شخصاً شاهد ماجرا نبودم. ولی به حافظه همسرم هم ایمان دارم.
دماوند