به گزارش سلامت نیوز به نقل از تجارت نیوز، تورم و کاهش توان اقتصادی مردم در سالهای اخیر تبعات اجتماعی گستردهای را برای مردم به ارمغان آورده است.یکی از این تبعات، صعود آمار حاشیهنشینان و گسترش سکونتگاههای غیررسمی است.عوامل بروز حاشیهنشینی چندبعدی و پیچیده است و در سطوح مختلف تحقق پیدا میکند، اما بخشی از آن به کیفیت محتوای سیاستها و برنامههای مورد نظر مربوط میشود.
بر اساس گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان «ابعاد اجتماعی سیاستهای اسکان غیررسمی در برنامههای توسعه» منتشر کرده است، یکی از نقدهای محتوایی به اسناد و سیاستهای حوزه سکونتگاههای غیررسمی، غلبه رویکرد کالبدی و غفلت از ابعاد اجتماعی این پدیده دانسته شده و بخشی از این وضعیت نیز ناشی از وجود ابهام در چیستی تعریف امر اجتماعی و ابعاد و مؤلفهها بوده است. بهرغم سیر افزایشی احکام سیاستی مربوط به این حوزه در برنامههای توسعه، بهنظر میرسد این سیاستها تا کنون چندان موفقیتآمیز نبودهاند؛ افزایش مساحت و جمعیت سکونتگاههای غیررسمی همزمان با اجرای برنامههای توسعه را میتوان ناشی از این امر دانست.
طی سه سال گذشته به قدری اجارهبهای مسکن افزایش پیدا کرده که بسیاری از افراد مجبور شدهاند برای ادامه زندگی و کار در شهرهای بزرگ به حاشیه شهر نقل مکان کنند. این در حالی است که تا همین چند سال گذشته افراد دامنه جابهجاییشان نهایت به یک یا دو محله محدود میشد و به این ترتیب تفاوت فرهنگی زیادی بین افراد وجود نداشت. اما به مدد افزایش ناگهانی قیمت اجارهبهای مسکن، بسیاری از خانوادهها مجبور شدهاند برای ادامه زندگی و البته حفظ شغلی که در شهر دارند به حاشیه شهر نقل مکان کنند.
از نگاه جامعهشناسی، حاشیه شهرها محل افزایش بزههای اجتماعی است. به این دلیل که اغلب نظارت دقیقی بر این مکانها صورت نمیگیرد. افراد از آنجا که با فرهنگهای متفاوت در این منطقه گرد هم آمدهاند ترسی از شناخته شدن ندارند. از سوی دیگر به علت توزیع ناعادلانه امکانات در این مناطق زمینه بروز جرم و جنایت فراهم میشود.
البته این مشکل تنها مختص کشور ما نیست و حاشیهنشینی در هر جای دنیا میتواند به عاملی برای افزایش بزههای اجتماعی تبدیل شود. افرادی که در این مناطق ساکن میشوند در بسیاری از موارد درصدد انتقام گرفتن از شهرنشینها هستند؛ چراکه وجه مشترک بسیاری از این افراد که در یک منطقه حاشیهای کنار هم جمع میشوند فقر است و محرومیت از خدمات مناسب اجتماعی.
حاشیهنشینی، معضل اصلی جامعه ایران است
امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه، دراینباره به تجارتنیوز میگوید: «متاسفانه حاشیهنشینی سالهاست به معضلی برای جامعه ما تبدیل شده است و هر سال با افزایش تورم و فقیر شدن تعداد بیشتری از مردم، این معضل بیش از پیش خود را نشان میدهد. در تمامی جوامع حاشیه شهرها به محلی برای افزایش جرم و جنایت تبدیل میشوند و ایران هم از این قاعده مستثنی نیست.»
او میافزاید: «مساله اینجاست که افزایش حاشیهنشینی ارتباط مستقیمی با افزایش بزههای اجتماعی دارد و به این ترتیب امنیت شهرها به خطر میافتد. در واقع اکثر افرادی که به حاشیه شهرها پناه میبرند کسانی هستند که از حداقلهای لازم برای زندگی محروماند. این افراد به دلیل همین محرومیت فرصت تشکیل گروهها و باندها را پیدا کرده و بهنوعی میخواهند سهم خود را از زندگی با زور از دیگران بگیرند.»
طرح آمایشی که اصلاً اجرایی نشد
قراییمقدم با اشاره به طرح «سیتران» که قبل از انقلاب در هفت جلد از سوی فرانسویها برای شناسایی امکانات هر منطقه تدوین شده بود، میگوید: «این طرح هیچوقت مورد استفاده قرار نگرفت اما طرح آمایش سرزمین هم که بعد از انقلاب در چهار جلد مدون شد هیچگاه به مرحله اجرا نرسید. در واقع بیتوجهی به ظرفیت و نیازها و امکانات هر منطقه باعث شده ما الان با حجم گستردهای از حاشیهنشینی مواجه باشیم.»
او ادامه میدهد: «وقتی تمامی امکانات در شهرهای بزرگ جمع شده است، همین جاذبه باعث میشود افراد از شهرهای کوچک و روستاها به این شهرها بیایند و چون توان مالی ساکن شدن در این شهرها را ندارند به شهرکهای اقماری و حاشیهای پناه میبرند.»
نزدیک به 20 میلیون حاشیهنشین در کشور داریم
این جامعهشناس با اشاره به آمار حاشیهنشینی در کشور توضیح میدهد: «در حال حاضر آمار دقیقی دراینباره وجود ندارد اما به طور تقریبی میتوان گفت نزدیک به 20 میلیون نفر حاشیهنشین در کشور داریم که البته سهم شهرهای بزرگی مانند تهران و اصفهان و شیراز از همه بیشتر است. بیتوجهی دولت به وضعیت معیشت و تورم باعث شده ما با افزایش جمعیت فقیر در کشور مواجه باشیم و همین امر در نهایت به افزایش بزههای اجتماعی میانجامد.»
دولت عامل افزایش تورم و مشکلات اجتماعی است
مصطفی اقلیما، پدر علم روانکاوی ایران، نیز دراینباره میگوید: «اگر بخواهیم واقعیت را بیان کنیم، باید بگوییم بیتدبیری دولتها عامل اصلی به وجود آمدن شرایط بحرانی اقتصادی و اجتماعی در جامعه است. از سوی دیگر در هر منطقهای که جمعیت به طور فزایندهای زیاد شود و نظارت درستی هم بر آن نباشد آسیب ایجاد میشود. در حال حاضر حاشیه شهرهای بزرگ ایران به مکانی امن برای افراد مجرم تبدیل شده است.»
زنگ خطری که نادیده گرفته شد
او اضافه میکند: «در برخی از این مناطق حتی پلیس امکان حضور ندارد و همین مساله باعث میشود افرادی که در این مناطق زندگی میکنند با خیال راحت دست به انواع بزههای اجتماعی بزنند و در نهایت هم وقتی فقر در کشور گسترش پیدا کند این بزهها نیز رو به افزایش میرود و به این ترتیب امنیت جامعه به خطر میافتد.»
این استاد دانشگاه با اشاره به آمار سرقتاولیها توضیح میدهد: «وقتی با افزایش صد درصدی سرقتاولیها در جامعه مواجه میشویم تنها یک پیام برای ما دارد و آن اینکه مردم در وضعیت اقتصادی بسیار بغرنجی به سر میبرند. از سوی دیگر امنیت شغلی هم هر روز در جامعه ما کمتر و کمتر میشود. امید به آینده از بین میرود و در نهایت برخی از افراد تنها راه امرار معاش خود را در ارتکاب جرم میبینند.»
اقلیما میافزاید: «وقتی پلیس برای اولین بار از افزایش صد درصدی سرقتاولیها خبر داد زنگ خطر به صدا درآمد اما مساله اصلاً از سوی مسئولان جدی گرفته نشد. سالهاست کارشناسان در مورد جرمزا بودن حاشیه شهرها بحثهای مفصلی کرده و به دولتها هشدار دادهاند اما در نهایت نهتنها هیچ تلاشی برای کاهش این اتفاق رخ نداده که حتی با کم شدن نظارت بر این مناطق زمینه برای حضور بیشتر افراد بزهکار در آن نیز فراهم شده است.»