پایان کابوس پاریس
سعید و شریف کواشی برادران الجزایری الاصل
آمدی کولیبالی
«دامارتن آن گوئل» شهری در ٣٥کیلومتری شمالشرق پاریس، پایتخت فرانسه، روز گذشته صحنه پایانی کابوسی بود که سالهاست خواب آرام کشورهای غربی را برهم زده است. با وجود این، اگر حمله خونین روز چهارشنبه به دفتر مجله طنز «شارلی ابدو» تازهترین تعبیر این کابوس بود، قطعا آخرین آن نخواهد بود. جستوجوی خانهبهخانه در روستاهای شمالفرانسه برای یافتن مظنونان حادثه تروریستی روز چهارشنبه که گویا برای تبریک سال نو، درست از درون کاریکاتورهای آخرین شماره شارلی ابدو بیرون پریده بودند، نتیجهای نداشت تا آنکه مشاهده دو مظنون در یک پمپبنزین در حومه شمالشرق پاریس، عاقبت پس از دوروز پای صدهانفر از نیروهای پلیس و ارتش فرانسه را به شهر کوچک دامارتن باز کرد. جاماندن کارت شناسایی مظنونان در خودرویی دزدیدهشده سبب شده بود تا پلیس فرانسه دو متهم اصلی حادثه روز چهارشنبه را شناسایی کند: «سعید و شریف کواشی»، برادرانی الجزایریالاصل که روز چهارشنبه با حمله مسلحانه به دفتر مجله شارلی ابدو، جان ١٠نفر از کارکنان آن مجله و دوپلیس را گرفتند. «حمید مراد» نفر سومی بود که بلافاصله پس از وقوع حادثه، خود را تسلیم پلیس کرده بود. این دو مظنون در حالی توانستند با فرار از دست پلیس فرانسه و به گروگانگرفتن یکنفر، به چاپخانهای در شهر کوچک دامارتن پناه برند که این حادثه منجر به کشتهشدن دونفر و زخمیشدن دستکم ٢٠نفر در جریان تعقیبوگریز خونین آنان با پلیس فرانسه در بزرگراهی نزدیک به فرودگاه «شارل دوگل شد. اما سخنگوی وزارت کشور فرانسه در حالی از تلاش نیروهای ضدتروریسم آن کشور برای گفتوگو با مظنونان سخن میگفت که استقرار نیروهای ویژه پلیس در اطراف چاپخانه و پرواز هلیکوپترهای ارتش در آسمان این شهر کوچک فرانسوی، نشان از عزم این دو برادر برای تحقق خواستههایشان داشت. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس و به نقل از یک مقام محلی، این دو برادر طی تماسی تلفنی ضمن موافقت با تخلیه امن یک مدرسه در نزدیکی محل گروگانگیری، گفته بودند که میخواهند به شهادت برسند. عملیاتی که در نهایت با کشته شدن برادران کواشی به پایان رسید. این در حالی است که سخنگوی پلیس فرانسه وجود ارتباط بین حادثه تروریستی حمله به دفتر مجله شارلی ابدو و تیراندازی بامداد روز پنجشنبه در ایستگاه مترو شاتیون پاریس که در جریان آن، فردی مسلح به طرف یک افسر پلیس زن شلیک کرد را رد نکرده است. اما درست همانزمانی که ساختمان چاپخانه در محاصره نیروهای ویژه بوده و قوانین منع رفتوآمد در شهر دامارتن برقرار بود، خبر گروگانگیری دیگری در جنوبشرق پاریس، باری دیگر فرانسه را در بهتی عمیق فرو برد. در شرایطی که نظر به حملات چندروز گذشته علیه برخی مساجد، از جمله تیراندازی و پرتاب نارنجک مشقی به سوی چند مسجد در غرب پاریس، بیم آن میرفت تا جامعه مسلمانان فرانسه هدف تهاجم بیشتر راستگرایان افراطی فرانسوی قرار گیرند، اینبار نیز مغازهای یهودی هدف حمله تروریستها بود. این حادثه نیز با مرگ گروگانگیر و آزادی گروگانها پایان یافت. به گزارش پلیس فرانسه، فرد گروگانگیر «آمدی کولیبالی» مظنون تیراندازی روز پنجشنبه بوده است. به پلیس گفته است، او گفته بود که تنها در صورتی پنجگروگان خود را آزاد میکند که برادران کواشی از محاصره پلیس در شهر دامارتن خارج شوند.
هرچندهنوز مشخص نیست حملات تروریستی زنجیرهای اخیر در فرانسه آخرین نمونهها از عملیات گرگهای تنها در قاره سبز هستند یا سرآغازی بر یک کارزار نظاممند تروریستی که توسط گروههای افراطگرای حاضر در خاورمیانه جهتدهی و سازماندهی میشوند. موج جدید حملات تروریستی در کشورهای اروپایی، نهتنها بسیاری از مقامات اروپایی را نسبت به کارآمدی معیارها و ضوابط امنیتی اتحادیه اروپا دچار تردید کرده است، بلکه عرصه را برای جولان آن دسته از نیروهای ملیگرای افراطی باز کرده که مدتهاست بر طبل تعدیل سیاستهای مهاجرتی میکوبند. اینکه «مانوئل والس»، نخستوزیر فرانسه با اعلام جنگ در برابر تروریسم و نه مذهب و تمدن، اکنون مجبور به انتخاب بین دوگانه بیگانهستیزی و چندفرهنگگرایی اروپایی است، نه نشانی بر پیروزی اتحادیه اروپا در تعقیب سیاستهای چندفرهنگی و مهاجرپذیر خود، بلکه هشداری بر گسترش دامنه نفوذ اسلامهراسی تا آستانه صندلیهای قدرت در قدرتمندترین دولتهای این قاره است. تنها کافی است نگاهی به خیابانهای آلمان در هفته گذشته بیندازیم تا دریابیم سیاستمدارانی چون «ماری لوپن»، رهبر جبهه ملی فرانسه چگونه در سایه جنبشهای اسلامهراسیای چون «پگیدا» که آرامآرام از سرتاسر اروپا سربرآورده یا خواهند آورد، چشم امید به انتخابات آتی آن کشور بستهاند. درحالیکه ردپای حملات تروریستی اخیر چون همیشه سر از خاورمیانه درآورده و نامهایی چون پاکستان، یمن، القاعده، داعش و سوریه مشتری ثابت تحلیلهای خبری پیرامون این حملات است، شاید بهتر باشد جوامع اروپایی برای یکبار هم شده اعتراف کنند که مظنونان نه بیگانگی از آن سوی آبها، بلکه درست همانند قربانیانشان محصول جامعه فرانسه و میراث بیگانهپرور آن هستند. در میان انبوه هشتگها و تصاویری با مضمون «من شارلی هستم» که به حق و برای همدردی با قربانیان کشتار روز چهارشنبه، فضای مجازی و خیابانهای اروپا را به تسخیر خود درآورده، یک پست توییتری بیش از همه مرزهای جابهجاشده، آزادی بیان را به رخ میکشد: «من شارلی نیستم. من احمد مرابط، پلیس کشتهشده هستم. شارلی ایمان و فرهنگ مرا به سخره گرفت و من برای دفاع از این حق او کشته شدم.»
---------------------------------------------------------------------------------
٢ مهاجم اصلی هفتهنامه «شارلیابدو»
«شریف کواشی» در شرق پاریس بهدنیا آمد. پدرومادر او الجزایری بودند که در زمان کودکی او درگذشتند؛ بنابراین او در یتیمخانهای در شهر «رین» در غرب فرانسه بزرگ شد. شریف ٣٢ساله چندسال از زندگیاش را بهدلیل ارتباط با شبکههای تروریستی در زندان سپری کرده است. او بهدلیل جذب و استخدام افراد در فرانسه برای گروههای بنیادگرا و اعزام آنان به عراق برای شرکت در جنگهای تروریستی، در پاریس به سهسال حبس محکوم شده بود. او یکبار در ژانویه سال ٢٠٠٥میلادی در ٢٢سالگی، زمانیکه قصد داشت بههمراه مرد دیگری ازطریق عراق به سوریه برود، دستگیر شد. وکیل او میگوید: «در آن زمان در پرونده سعید بیشتر اتهامی نظیر مصرف ماریجوانا دیده میشد تا یک اسلامگرای افراطی. او سیگار میکشید، مشروب میخورد، ریش نمیگذاشت و حتی قبل از ازدواج، دوستدختر داشت.» رسانههای فرانسوی برای نخستینبار در همین سال از او نام بردند و گفتند که او بیشتر طرفدار گروههای «رپ» است تا اینکه بخواهد وقتش را در مساجد بگذراند. اما زمانی که با «فرید بنیتو» در مدرسه آشنا شد، رفتارش تغییر کرد. بنیتو یک سلفی است که در محله مهاجرنشین شمالشرق پاریس به جوانان درس میدهد. کواشی در محاکمه خود در سال۲۰۰۸ شهادت داد بنیتو به او گفته است که انتحاریها، جزو شهدا به شمار میآیند. پلیس، شریف کواشی را بار دیگر در سال۲۰۱۰ دستگیر کرد. او به عضویت در گروهی متهم شد که برای فراریدادن «اسماعیل علی بلقاسم» طراح حمله به شبکه متروی پاریس در سال۱۹۹۵ برنامهریزی میکرد؛ اینگونه بود که پسرکی پیتزافروش که گهگاهی ماهی نیز میفروخت، به یکی از تروریستهایی تبدیل شد که قلب اروپا را هدف گرفت.
---------------------------------------------------------------------------------
از «سعید کواشی» برادر بزرگ شریف، اطلاعات زیادی در دست نیست و پرونده او، مانند برادرش سنگین نیست. یک مقام آمریکایی میگوید ایالاتمتحده اطلاعاتی را از سازمان اطلاعاتی فرانسه گرفته است که در آنها تایید شده سعید در اواخر سال٢٠١١میلادی به یمن رفته و به نفع گروه تروریستی «القاعده» عملیاتهایی را انجام داده است. در یمن، برادر بزرگتر نحوه استفاده از سلاحهای مختلف را آموزش دیده است. او بهخوبی میدانسته چطور با کلاشنیکف و راکت کار کند؛ دواسلحهای که در حمله چهارشنبه از آن استفاده شد. همچنین این احتمال وجود دارد که او در یمن چگونگی ساخت بمب را یاد گرفته باشد؛ امری که در بین تمامی جهادگران بسیار معمولی است. اما او که همچنان در شمال فرانسه زندگی میکند، هیچگاه جرمی را مرتکب نشده و در دادگاهی حاضر نشده است. «محمدبنعلی» که مسجد نزدیکی محل اقامت این دوبرادر را اداره میکند، میگوید سعید و شریف نه با پشتکار، اما مرتبا در مسجد حضور داشتند. او به «لوفیگارو» نیز میگوید سعید را بهتر میشناسد اما در دوسال گذشته این دوبرادر را در مسجد ندیده است. اما گزارشها حاکی از آن است که سعید کواشی نیز در پاریس متولد شده و برای پلیس چهره آشنایی بوده است. روزنامه «لیبراسیون» در گزارشی مینویسد: زمانی که در سال٢٠٠٥میلادی شریف بازداشت شد، دوبرادر در پاریس ماندند و مسلمان شدند. سعید نیز بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفته اما این بازداشت کوتاهمدت بود. نام او یکبار دیگر زمانی مطرح شد که به گفته پلیس، سعید نیز در برنامه فراریدادن طراح حمله به شبکه مترو پاریس دست داشته است. اما بهدلیل نبود مدارک و شواهد کافی، او نیز پس از بازجویی آزاد شد.
شرق