به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، دی ۱۳، ۱۳۹۴

پیرمرد چشم ما بود


اگرچه نیما یوشیج را به‌عنوان پایه‌گذار شعر نو می‌شناسند، اما او با نوآوری در وزن‌های عروضی، انعطافی را که وزن شعر فارسی برای نزدیک‌شدن به‌ زبان کودک نیاز داشت، پدید آورد.

نیما با درهم‌شکستن مرز میان کلمات شاعرانه، زمینه و بستر استفاده از الفاظ و اصواتی را در شعر فارسی فراهم آورد که تا پیش از آن در شعر جدی ممنوع بود و شاعران چنین واژگانی را غیرشاعرانه می‌پنداشتند و چندان به‌کار نمی‌بردند.

           او از نخستین کسانی بود که در ایران برای کودکان آثار ویژه پدید آورد. شعرهای آواز قفس (١٣٠٥)، بهار (١٣٠٨)، نمونه‌هایی از اشعار کودکانه نیماست که با الهام از ادبیات عامیانه سروده شده است. نیما داستان‌هایی نیز برای کودکان نوشت که آهو و پرنده (١٣٢٤)، توکایی در قفس (١٣٢٥) از انتشارات کانون پرورش فکری و غول و نقاش ویراسته سیروس طاهباز از انتشارات ماه‌ریز (١٣٧٩) از آن جمله‌اند. نیما در این داستان‌ها با بیانی نمادین مسائل دشوار اجتماعی را برای کودکان ساده و قابل فهم کرده است.

افزون براین، برخی از حکایت‌ها و داستان‌های منظوم نیما را می‌توان در شمار شعرهای مناسب برای نوجوانان به‌حساب آورد که ازجمله می‌توان به منظومه‌های چشمه کوچک (١٣٠٢)، روباه و خروس (١٣٠٣)، داستان گل زودرس (١٣٠٣) و داستان پسر و مادرش را نام ‌برد. نیما که نام واقعی‌اش علی اسفندیاری بود و در سال ١٢٧٦ در یوش به دنیا آمده‌ بود، در سیزدهم دی‌ ١٣٣٨ در تهران درگذشت. آل‌احمد در داستان «پیرمرد چشم ما بود»، روزهای آخر زندگی نیما را به‌ تصویر کشیده‌ است
محمود برآبادی