به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، دی ۱۵، ۱۳۹۴

اساس نظام چیست که روزنامه بهار به آن لطمه وارد کرده است

مهرانگیز کار 
روزنامه بهار هرگز به اساس نظام لطمه نمی زند. کسانی که در اخذ مجوز انتشار برای این مطبوعات دخالت دارند، اپوزیسیون نیستند.
اتهامات وارده بر آنها واهی است و از باب انحصارطلبی در عرصه قدرت است. جمعی که حرفه شان روزنامه نگاری است و از قضا در این دوران سخت از تاریخ مطبوعات کشور بسیار توانمند شده اند، تکیه گاهی برای ایجاد ثبات در زندگی حرفه ای شان ندارند.
سندیکائی ندارند. مدیر مسئول شان حسین شریعتمداری نیست که قضات و هیئت نظارت بر مطبوعات و شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از او می ترسند. مدیر مسئول شان ممکن است پول داشته باشد. مستقل هم نباشد، ولی تیغش نمی برد.
همین که نشریه را می بندند، شریان حیاتی- اقتصادی شاغلین روزنامه فورا یا با اندکی تاخیر بسته می شود. تازه اگر بازداشت نشوند و سوء سابقه هم پیدا نکنند!

روزنامه بهار توقیف شد. علت را "تبلیغ علیه نظام" و "انتشار مطالبی که به اساس نظام لطمه وارد می کند" اعلام کرده اند. هنوز نمی دانیم ذره بین سانسور روی کدام عکس و خبر و مطلب متمرکز شده است، اما البته می دانیم که سالهاست مطبوعات کشور که خود ثبات ندارند و نمی دانند امروز توقیف می شوند یا فردا، پیاپی به جرم لطمه زدن به اساس نظام از صحنه روزگار حذف می شوند، اما نظام سر جای خود باقی است و زیر خرواری اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام و مانند آن، جان به در برده است.
شماره ای که توقیف شده، صفحه اول آن مزین است به عکسی از هاشمی رفسنجانی که با حسن خمینی دوستانه و رفیقانه خوش و بش می کنند. هاشمی رفسنجانی از آغاز انقلاب همه کاره بوده و در برترین سطوح کشوری مدیریت داشته و هنوز با وجود ورود رقیبان گردن کلفت به صحنه، کاره ای است و کارچرخانی است حریف که به راستی حفظ نظامی که خود در بنای آن نقشی تعیین کننده داشته، مرام و مقصود نهائی اوست. حسن خمینی نوه رهبر انقلاب اسلامی است که نسل های ما او را دیده اند در سخنرانی های انقلابی پدر بزرگ، همواره دور منبر او می چرخیده و در دامان او می نشسته است. حضور این دو روی صفحه اول روزنامه بهار به خوبی روشن می کند که اتهاماتی مانند انتشار مطالبی بر ضد نظام و اساس آن، بکلی بی پایه است و به قبایش نمی چسبد.
هنوز حتا یک بار هم جرائم خاص مطبوعاتی مانند جرم مورد اشاره، دقیق و مانع و جامع تعریف نشده و از آن مهم تر "اساس نظام" که هرگاه به آن لطمه وارد کنند، جرم محقق می شود، تعریف واحد و منسجمی در قوانین موضوعه کشور ندارد. "اساس نظام" را کسانی تعریف می کنند که منصوب شده اند برای ارائه تعاریف دلبخواه و متناسب با خواست کسانی که آنها را به صدر نشانده اند. در یک نظام قضائی سالم و مستقل، سندی که "اساس نظام" را تعریف می کند، قانون اساسی نام دارد. در جمهوری اسلامی ایران همه کسانی که در حال حاضر با یکدیگر به ظاهر در حال رقابت انتخاباتی هستند، روزی چندین بار به صدای بلند اعلام می کنند که فقط و فقط از ولی فقیه فرمان می برند. نظر به این که ولایت فقیه اصل و اساس قانون اساسی است، چگونه می توان آنها یا مطبوعات منتسب به آنها را متعرض به اساس نظام اعلام کرد و به چشم بر هم زدنی کسب و کارشان را قفل کرد؟
در شرایط امنیتی و سیاسی کشور، در حال حاضر افراد و دستجاتی که با یکدیگر برای اشغال کرسی های مجالس در حال زد و خورد هستند، عموما از رهبر فرمان می برند و پس از پیروزی، با فرض بعید پیروزی اصلاح طلبان، آنها هم تبعیت از ولی فقیه را لحظه ای فرو نمی گزارند. بنابراین نکته ای چنین روشن، نمی تواند از چشم نیروهای امنیتی و نظامی و قضائی پاسدار نظام دور مانده باشد. باقی می ماند یک نکته که آرام و قرار برای این نیروها باقی نگذاشته و آن این که مبادا ترکیب مجالس چندان تغییر کند که آنها زیر بار فرامین نیروهای امنیتی و...، نروند. تازه در این صورت هم نگرانی ها بی جاست. عموم نهادهای انتخابی زیر سلطه مستقیم و غیرمستقیم نهادهای انتصابی از استقلال بهره ای ندارند. پس این همه بیقراری از چیست و چرا با بگیر و ببندهای مطبوعاتی از نوع توقیف روزنامه بهار که گفته می شود مرتبط با اصلاح طلبان است، ماجراجوئی می کنند؟ این ها که اپوزیسیون نیستند. به حداقل خبر رسانی در شرایط سیاسی آن کشور قانع اند. شرایط را با پوست و گوشت و استخوان خود لمس کرده اند و با این وصف متقاضی مجوز انتشار روزنامه شده اند. الترام عملی به ولایت فقیه هرگز از یادشان نرفته است. این التزام اگر نباشد که ورود به حیات مطبوعاتی در رده های سردبیر و مدیرمسئول میسر نمی شود.
ماجراجوئی های بی دلیل نیروهای امنیتی- قضائی، از پوزیسیون گونه ای اپوزیسیون ساخته است. حال آن که اپوزیسیون اصیل نشسته اند توی خانه هاشان و به ریش همه به خصوص در مقاطع انتخاباتی می خندند. این اپوزیسیون اصیل و بالقوه نه روزنامه ای دارد، نه شبنامه ای. فقط می خواهد سفره اش را در برابر خانواده پر و پیمان ببیند. هرگاه بتواند روزنامه ای انتشار دهد، البته به اساس نظام که همانا قانون اساسی جمهوری اسلامی است، صدمه می زند. اما تا پیش از آن یکی دو روزنامه را انتخاب می کند برای مرور خبرهای دم بریده و سانسور شده و اخبار تکمیلی را از رسانه های فارسی زبان خارجی می گیرد. گاهی صدا و سیما را می بیند و می شنود، محض خنده به مصاحبه با آقای شجونی و پی بردن به احوال جنسی آقای فلسفی توجه می کند. در همه حال ناظر است. حق رای دارد، ولی حق نظر ندارد. حق ورود به مسابقه انتخاباتی را با وجود وزارت کشور و شورای نگهبان و قانون شرایط انتخاب شوندگان ندارد و بسیاری حق های دیگر را ندارد و برایش مبارزه هم نمی کند.
سرکوب های ادواری کار خودش را کرده. اپوزیسیون و پوزیسیون، هر دو حکومتی شده اند. یکی شده زندانبان و دیگری شده زندانی و در این میانه فعالان مطبوعاتی که صنف شناخته نمی شوند، تشکل مستقل صنفی ندارند و ثبات شغلی ندارند، به یک اشاره هیئت نظارت مطبوعات و دادگاههای زیر یوغ امنیتی ها و نظامی ها، بیکار می شوند. تازه این موقعیت خوش بینانه ای است که در آن قرار می گیرند. موقعیت بدبینانه زندانی شدن است یا خانه نشستن یا خطرکردن و از کشور خارج شدن.
روزنامه بهار هرگز به اساس نظام لطمه نمی زند. کسانی که در اخذ مجوز انتشار برای این مطبوعات دخالت دارند، اپوزیسیون نیستند. اتهامات وارده بر آنها واهی است و از باب انحصارطلبی در عرصه قدرت است. جمعی که حرفه شان روزنامه نگاری است و از قضا در این دوران سخت از تاریخ مطبوعات کشور بسیار توانمند شده اند، تکیه گاهی برای ایجاد ثبات در زندگی حرفه ای شان ندارند. سندیکائی ندارند. مدیر مسئول شان حسین شریعتمداری نیست که قضات و هیئت نظارت بر مطبوعات و شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از او می ترسند. مدیر مسئول شان ممکن است پول داشته باشد. مستقل هم نباشد، ولی تیغش نمی برد. همین که نشریه را می بندند، شریان حیاتی- اقتصادی شاغلین روزنامه فورا یا با اندکی تاخیر بسته می شود. تازه اگر بازداشت نشوند و سوء سابقه هم پیدا نکنند!
در یک کلام روزنامه بهار را بستند. کسی را غم آن نیست که کارکنان روزنامه بهار با اقتصاد رو به انهدام کشور، بر سفره عیدانه خود چه می گذارند؟ و چرا نهادی نیست که به آنها پناه بدهد؟ این پرسش حتی مهم تر از این پرسش است که کدام جناح برنده دو انتخابات پیش رومی شود؟
منبع: ایران وایر