به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، آذر ۰۷، ۱۳۹۵

كوباي با فيدل و كوباي بدون كاسترو

بدون فرمانده

«تقريبا ٩٠ ساله‌ام. به زودي مانند هر انسان ديگري مي‌ميرم. مرگ اتفاقي است كه براي همه رخ مي‌دهد با وجود اين، آرمان‌هاي كوبايي‌هاي كمونيست همچنان به عنوان شاهد اين مدعي باقي خواهد ماند كه اگر ملتي از صميم قلب و با حفظ منزلت تلاش كند، مي‌تواند به ثمرات مادي و معنوي دست پيدا كند كه بشر به آن نياز دارد.» اين عبارات را در سخنراني كنگره حزب كمونيست كوبا در سال ٢٠١٦ بر زبان راند و چند ماه بعد در شامگاه ٢٥ نوامبر درگذشت. بيخ گوش امريكا نيم قرن تمام ايستاد و از ايدئولوژي دفاع كرد كه حتي پس از سقوط جماهير شوروي سابق هم زنده ماند و نفس كشيد. حتي منتقدانش او را غول سياسي نيمه دوم قرن بيستم مي‌دانند. رائول كاسترو ٨٥ ساله در حالي كه يونيفورم نظامي سبزش را بر تن داشت در تلويزيون ملي كوبا ظاهر شد و گفت: «ساعت ١٠ و ٢٩ دقيقه شب فرمانده كل انقلاب كوبا، فيدل كاسترو درگذشت. پيش به سوي آزادي.» رائول دليل فوت برادر بزرگ‌تر را اعلام نكرد و البته كه كهولت سن احتمالا به زندگي چريك پيري كه همه قصد جانش را كرده بودند، پايان داد. مرگ رهبر انقلاب كوبا نيز مانند زندگي‌اش مجموعه‌اي از عكس‌العمل‌هاي متفاوت را به دنبال داشت: برخي براي چريك پيري كه آخرين بازمانده از نسل انقلابي‌هاي قرن بيستم بود، مرثيه سرايي كردند. برخي دور از كوبا در خيابان‌هاي شهرهاي مختلف امريكا به خورشيد ٢٦ نوامبر فرصت طلوع ندادند، شبانه به خيابان‌ها آمدند و فرياد شادي سر دادند.

انقلابي‌اي كه حقوقدان بود
از ١٣ آگوست ١٩٢٦ تا ٢٥ نوامبر ٢٠١٦ به دنيا آمد، جنگيد، بر اريكه قدرت تكيه داد، عقب نشست و درگذشت. جهان از او با عنوان رييس‌جمهور سابق و رهبر انقلاب كوبا ياد مي‌كند. از ١٩٥٩ تا ١٩٧٦ عنوان نخست‌وزير جمهوري كوبا را به خود اختصاص داده بود و از ١٩٧٦ تا ٢٠٠٨ هم قدرت مطلق در وطنش با عنوان رييس‌جمهور بود. از منظر خط مشي سياسي او را ماركسيست - لنينيستي مي‌خوانند و مردم عادي وطن‌پرست و ناسيوناليست صدايش مي‌كردند. البته شخص وي در ابتدا كمونيست بودن خود را رد مي‌كرد و مي‌گفت: عقايد ما كمونيستي يا ماركسيستي نيست. اساس فلسفه سياسي ما بر دموكراسي غيرمستقيم و عدالت اجتماعي در اقتصادي است كه به خوبي برنامه‌ريزي شده است. با اين‌همه او از ١٩٦١ تا ٢٠١١ نخستين رهبر حزب كمونيست كوبا بود. دستاوردها و تبعات ٤٩ سال حضور وي در راس قدرت متناقض است اما بديهي‌ترين آنها اين است كه در سايه او كوبا يك كشور تك حزبي سوسياليست شد، صنعت و تجارت را دولتي كرد و اصلاحات سوسياليستي در سرتاسر كشور اجرايي شد. كاسترو برخلاف آنچه عوام گمان مي‌كنند تحصيلكرده بود، از خانواده كشاورز اما مرفه برخاسته و در هاروارد حقوق خوانده بود. نگاه‌هاي غليظ ضداستعماري و گرايش‌هاي چپ داشت كه در سايه همين نگاه‌ها به مغز متفكر تلاش‌ها براي فروپاشي دولت باتيستا در كوباي وقت بدل شد. وي دوشادوش چه گوارا و برادرش رائول كاسترو جنبش ٢٦ نوامبر را راه انداخت و در نهايت با فعاليت‌هاي آنها دولت باتيستا در ١٩٥٩ فروپاشيد و از همان زمان كاسترو قدرت مطلق سياسي و نظامي در كوبا شد. رابطه حسنه‌اي كه فيدل با اتحاد جماهير شوروي سابق از همان ابتدا برقرار كرد زنگ‌هاي خطر را در ايالات متحده به صدادرآورد و با وجود آنكه فيدل در طول زندگي خود دوره رياست‌جمهوري ١٠ نفر را در امريكا شاهد بود اما يخ روابط دوجانبه ميان هاوانا و واشنگتن تا زماني كه وي قدرت را به برادر كوچك‌ترش واگذار كرد و رفت، آب نشد. امريكايي‌ها در چنددهه نخست حضور كاسترو در قدرت براي سربه نيست كردن وي به هر ابزاري متوسل شدند از سوءقصد تا اقدام‌هاي ضدانقلابي و البته تحريم‌هاي اقتصادي. برخي منابع مي‌گويند كه فيدل در طول عمرش از ٦٠٠ سوءقصد جان سالم به در برده بود. يك بار طرحي براي كار گذاشتن مواد منفجره در سيگارهاي برگ او مطرح شد و بعد از آن هم اقدام تعجب برانگيزتري در نظر گرفته شد كه يك كارمند سابق سيا آن را چنين توضيح مي‌دهد: ايده فوق‌العاده‌اي بود. اگر مي‌توانستيم پودري را به او برسانيم و او از آن به ريشش مي‌زد، ريشش مي‌ريخت و كوبايي‌ها از خنده غش مي‌كردند و او مورد تمسخر واقع مي‌شد! همين نشان مي‌دهد كه ما تا چه حد مستاصل بوديم.   شايد مرگ طبيعي كاسترو آرزوي بسياري از مخالفان وي يا رهبراني بود كه در همه اين سال‌ها كوبايي بدون رهبر انقلابي‌اش را تصور مي‌كردند. به اعتراف خبرنگاران رسانه‌هاي مطرح و پرفروش بين‌المللي، آنها از ١٩٥٩ خود را براي انتشار خبر درگذشت يا قتل فيدل مهيا مي‌كردند. كاسترو در ١٩٧٢ زماني كه شايعه‌هايي در خصوص وضعيت سلامت قلبي وي منتشر شد با طعنه و البته طمانينه گفت: من قلبي از فولاد دارم. فيدل براي مقابله با اين تهديدها دست دوستي به سمت روس‌ها دراز كرد و همين رفاقت و صدور مجوز براي استقرار تسليحات هسته‌اي شوروي در كوبا بود كه به بحران موشكي معروف منتهي شد و جهان را در آستانه جنگي هسته‌اي قرار داد.

پايان مردي كه در انقلاب رزهاي سرخ نمي‌ديد
جهان، فيدل كاسترو را از دو لنز متفاوت داخلي و خارجي قضاوت مي‌كند و خواهد كرد؛ مردي كه قهرماني براي جوانان چپگرا چه در امريكاي لاتين چه در اروپا و چه در كشورهاي خاورميانه بود، با مردم خود رفتارهايي داشت كه قضاوت‌هاي دوگانه‌اي را در خصوص وي به وجود آورد. مشاجره بر سر مشروعيت فيدل كاسترو در سه دهه گذشته نقل هر محفل روشنفكري و سياسي بوده است. با اين‌همه منتقدان منصف وي بر اصل توجه به زمانه‌اي كه كاسترو در دل آن عليه امپرياليسم قيام كرد، همواره تاكيد كرده‌اند. كاسترو در دومين سالروز انقلاب كوبا در ١٩٦١ در هاوانا به استقبال بسياري از انتقادهايي رفت كه بعدها در خصوص خط و مشي انقلابي وي و همراهانش به كرات مطرح شد و گفت: انقلاب، بستري از رزهاي سرخ نيست. 

انقلابي، جدلي است ميان آينده و گذشته.
شايد بزرگ‌ترين نقدي كه به فيدل وارد است، سيستم تك‌حزبي است كه او در نيم قرن سلطه بر كوبا پياده كرد. اقدامي نادر در نيمكره غربي كه هم حامياني داشت و هم منتقداني.

در اين سال‌ها اصلاحات واژه‌اي بود كه به كرات در داخل كوبا به گوش مي‌رسيد اما اصلاحات از نوع درون ساختاري. توسعه بيمه درماني و ارتقاي وضعيت تحصيل عمومي در زمره اولويت‌هاي فيدل از همان نخستين سال‌هاي حضور در قدرت بود و همين دو فاكتور هم مهم‌ترين دستاوردهاي دولت او بود. البته همه‌چيز در كوبا زيرنظر دولت و سيستم‌هاي اطلاعاتي آن ممكن بود. زندگي زير لنز كنترل شديد دولتي و سركوب كوچك‌ترين انتقاد يا اعتراض. فيدل از همان نخستين روزهاي به پا خاستن براي عدالت در كوبا تنها به محبوس نگاه داشتن ايده و خط و مشي خود در داخل جزيره فكر نمي‌كرد و همواره به بسط و گسترش ايده‌هاي انقلابي خود به فراتر از مرزهاي كشورش فكر مي‌كرد. از شكل‌گيري جنبش‌ها و حركت‌هاي ماركسيستي در شيلي، نيكاراگوئه و ونزوئلا حمايت مي‌كرد و سربازان كوبايي را براي برخي از اين نبردهاي ضدامپرياليستي راهي كشورهاي منطقه كرد. نشستن كوبا بر كرسي رياست جنبش عدم تعهد در فاصله سال‌هاي ١٩٧٩ تا ١٩٨٣ و همچنين توسعه چشمگير سيستم پزشكي و دارويي در كوبا اين كشور را مورد توجه افكار عمومي قرار داد و منجر به احترام ويژه جوانان و رهبران كشورهاي در حال توسعه قرن بيستم به وي شد. همه‌چيز براي فيدل كاسترو خوب پيش مي‌رفت كه سقوط اتحاد جماهير شوروي سابق در ١٩٩١ رخ داد. اتفاقي كه منجر به تصميم‌گيري‌هاي جديد توسط فيدل شد و در حالي كه فروپاشي شوروي فرسنگ‌ها كيلومتر آن سوتر از كوبا رخ داده بود، اما هاوانا به دستور فيدل وارد وضعيت تازه‌اي شد. شرايطي كه در آن ايده‌هاي ضدجهاني‌سازي بيش از قبل تبليغ و تقويت شد. در سال‌هاي ٢٠٠٠ بود كه وي جرقه ائتلاف‌هاي معني‌دار ميان كشورهاي امريكاي لاتين را زد و از همان زمان كوبا و ونزوئلا عملا به برادرهاي دوقلو در عالم سياست بدل شدند. سياست‌هاي انقلابي و ضدامريكايي فيدل در تمام اين سال‌ها با فراز و فرودهاي خاص خودش ادامه داشت تا اينكه در سال ٢٠٠٦ ميلادي اعلام كرد كه مسووليت‌ها را به برادر خود رائول منتقل خواهد كرد و البته اين پروسه تا سال ٢٠٠٨ ادامه پيدا كرد. از ٢٠٠٨ فيدل به سايه رفت و برادرش كه برخي او را مريد فيدل مي‌دانند بر كرسي قدرت نشست. برخي او را رهبري مقتدر و عده‌اي شخصيتي جنجال‌برانگيز مي‌خوانند. كاسترو جوايز جهاني بسياري را بر سينه دارد و هواداران دوآتشه‌اش او را قهرمان سوسياليسم، ضدامپرياليسم و انساني با ايده‌آل‌هاي انساني و والا مي‌خوانند. مردي كه مبتكر نظامي انقلابي در كوبا شد و در سايه آن هاوانا از زير يوغ استعمار واشنگتن بيرون آمد. با اين‌همه دست مخالفانش نيز براي نقد او خالي نيست. او را ديكتاتوري مي‌دانند كه سال‌ها كوبا را در سايه رژيمي توتاليتر نگاه داشت. مردي كه در دولتش نقض‌هاي حقوق بشر به كرات رخ داد اما وي در برابر آنها سكوت اختيار كرد تا اصل انقلابش را زنده نگاه دارد. هرچه عمر حضور فيدل در راس قدرت بيشتر شد آمار كوبايي‌هايي كه خود را به آب و آتش زدند تا از وطن به هر قيمتي بروند نيز افزايش يافت. وضعيت اقتصادي كوبا نيز در نتيجه تحريم‌هاي متعدد امريكا هر روز سير نزولي خود را طي كرد به گونه‌اي كه برخي از مردم اين كشور براي تامين رزق روزانه نيز با مشكلاتي روبه‌رو هستند. كاسترو در تمام ٥٠ سال حضور در قدرت براي هر انتقادي كه از وي و حكومتش مي‌شد پاسخي در آستين داشت. در پاسخ به تمام اتهام‌هاي نقض حقوق بشر در سخنراني سال ١٩٧٨ در كنفرانس جهاني جوانان كمونيست گفت: رهبران امريكا با چه مشروعيتي در خصوص حقوق بشر صحبت مي‌كنند؟ رهبران كشوري كه در آن در كنار ميليونرها، فقرا به چشم مي‌خورند. كشوري كه حقوق سياهپوست‌ها در آن تضييع مي‌شود. كشوري كه حق زنان در آن ادا نمي‌شود. كشوري كه اقليت‌ها در آن تحقير مي‌شوند.  با اين‌همه نمي‌توان كتمان كرد كه فيدل از نسل سياستمداران تاثيرگذار بود. نسل غول‌هاي سياسي كه نه فقط جغرافياي ذهن افراد نشسته در گعده خود را تغيير مي‌دهند بلكه جريان فكري را هدايت و رهبري مي‌كنند كه تاريخ بايد آنها را قضاوت كند. بسياري اهميت اقدام‌هاي فيدل را در اين مي‌دانند كه وي مردي برآمده از كشوري كوچك و دورافتاده بود كه با شعارهاي انقلابي‌اش ١٠ رييس‌جمهور امريكا را سردرگم كرد. كاسترو يك بار در سال ١٩٥٣ در پاسخ به انتقادها گفته بود: مرا متهم كنيد اما اين اصلا مهم نيست چرا كه تاريخ درباره من قضاوت خواهد كرد.

ابهام و اميد در مرگ فرمانده
مردم كوبا آخرين بار رهبر خود را در حال خوش و‌بش با رييس‌جمهور ويتنام در ابتداي ماه ميلادي در عكس‌ها ديدند. صبح شنبه كه كوبايي‌ها از خواب برخاستند پس از نيم‌قرن وطن را عاري از سايه فيدل ديدند. هرچند كه بسياري رائول را دنباله رو خط و مشي فيدل مي‌دانند اما از زماني كه وي از سال ٢٠٠٨ قدرت را در دست گرفته است عملا اصلاحات چشمگيري به خصوص در حوزه اقتصادي رخ داده است. وي در دسامبر ٢٠١٤ موافقت خود را با احياي رابطه ديپلماتيك با كوبا اعلام كرد و به چند دهه خصومت پايان داد. فيدل در واكنش به اين اقدام برادر حمايت چنداني از خود بروز نداد و بسياري اين سوال را مطرح مي‌كردند كه آيا واقعا تصميمي كه رائول گرفت با رضايت رهبر انقلاب كوبا بوده است يا خير؟ برخي از منابع هم مي‌گويند كه حضور فيزيكي فيدل و نفس كشيدن او مانع از اين شده بود كه رائول در مسير احياي رابطه با امريكا سريع‌تر حركت كند. ابتداي سال جاري ميلادي بود كه باراك اوباما در سنت شكني تاريخي براي نخستين‌بار از ١٩٢٨ راهي هاوانا شد و البته كه فيدل نپذيرفت وي را ببيند. چند روز پس از اين ديدار تاريخي اوباما از هاوانا بود كه فيدل در ستون يكي از روزنامه‌هاي دولتي كوبا سخنان باراك اوباما را دكوري با ظاهري فريبنده خواند و به كوبايي‌ها يادآوري كرد كه بارها و بارها امريكا تلاش كرده است كه دولت كمونيستي كوبا را نيست و نابود كند. تصاوير فيدل كاسترو به شناسنامه‌اي براي خيابان‌ها، كافه‌ها، خانه‌ها و مكان‌هاي عمومي در كوبا بدل شده است. زماني كه خبر درگذشت وي اعلام شد برخي در هاوانا ناراحتي خود را از اين اتفاق اعلام كردند. يكي از شهروندان كوبايي در اين خصوص به رويترز مي‌گويد: «واقعا ناراحت هستم. هرچه مي‌خواهيد بگوييد و هرجور مي‌خواهيد فكر كنيد اما او چهره‌اي جهاني بود كه همه به او احترام مي‌گذاشتند و دوستش داشتند.» در كوبا ٩ روز عزاي عمومي اعلام شد و مراسم وداع با پيكر فيدل نيز روز ٤ دسامبر برگزار خواهد شد. گاردين در گزارش پوشش اخبار مربوط به عكس‌العمل مردم كوبا به درگذشت فيدل مي‌نويسد: مردم به دليل نبود اينترنت در اين كشور اخبار را از طريق رسانه‌هاي عمومي مانند تلويزيون دريافت مي‌كنند و به همين دليل بسياري از كوبايي‌ها يك ساعت پس از اعلام خبر درگذشت فيدل متوجه قضيه شدند. با اين‌همه خبر مرگ وي براي كساني كه با فرمانده در سال‌هاي پس از ١٩٦٠ خاطره داشتند يك شوك بود. گاردين به نقل از يك شهروند كوبايي مي‌گويد: همه ما كمونيست نيستيم اما همه ما هوادار فيدل بوديم. از امروز كوبا دوره‌اي از ابهام را آغاز خواهد كرد، هيچ كس نمي‌داند بدون فرمانده چه بر سر ما مي‌آيد. شايد از امروز عصر جديدي در تاريخ كوبا آغاز شده است. اين احساسات مردمي در ميامي امريكا جايي كه صدها كوبايي در تبعيد روزهاي خود را در نيم قرن گذشته شب كرده‌اند، متفاوت بود. همه بيرون آمدند، پرچم كوبا را در هوا چرخاندند، رقصيدند و از درگذشت فيدل ابراز رضايت كردند. هرچند كه رائول كاسترو از چندسال پيش زمام امور در كوبا را بر عهده دارد و مرگ فيدل بر مسائل اجرايي اين كشور تاثير نمي‌گذارد اما مرگ فرمانده خلأيي را در عالم سياست كوبا و كشورهاي اطراف تاثيرگرفته از انقلاب آن ايجاد خواهد كرد و البته كه بايد شاهد روي كارآمدن نسل جديدي از سياستمداران در كوبا باشيم. رائول كاسترو پيش از اين گفته بود كه در سال ٢٠١٨ از قدرت خداحافظي خواهد كرد و حزب كمونيست هم اعلام كرده كه به دنبال حضور نسل‌هاي جوان‌تر در راس هرم اجرايي خود است. در حال حاضر اصلي‌ترين گزينه براي جانشيني رائول معاون وي است كه ٥٦ سال سن دارد. وزير امور خارجه و وزير امور اقتصاد هم دو نفر ديگري هستند كه در دهه ششم زندگي شان هستند و مي‌توانند گزينه‌هاي رياست بر حزب باشند. برخي تحليلگران مي‌گويند كه صدور مجوز براي سرمايه‌گذاري‌هاي خصوصي و غيردولتي و همچنين برداشته شدن برخي محدوديت‌ها بر آزادي‌هاي مدني شهروندان كوبايي اصلاحاتي است كه جانشين‌هاي رائول بايد مدنظر بگيرند.

پايان فيدل، آغاز دونالد
برخي تحليلگران مسائل كوبا اعتقاد دارند كه درگذشت فيدل مي‌تواند به بهبود سريع‌تر رابطه ميان امريكا و كوبا منتهي شود. كاسترو در حالي درگذشت كه تا چندهفته ديگر هم در امريكا رييس‌جمهور جديدي روي كار خواهد آمد كه در جريان رقابت‌هاي انتخاباتي خود وعده داده بود كه سفارتخانه امريكا در هاوانا را مي‌بندد و رابطه را قطع خواهد كرد. ترامپ ساعت‌ها پس از درگذشت فيدل كاسترو به سنت هميشه توييت كرد و در يك جمله خبري نوشت: فيدل كاسترو مرد. ترامپ در ماه اكتبر در مصاحبه‌اي با سي‌بي‌اس از تلاش‌هاي دولت اوباما براي عادي‌سازي رابطه با كوبا انتقاد كرد و توافق ميان واشنگتن و هاوانا را ضعيف خواند و البته اعتراف كرد كه بخش‌هايي از اين توافق هم خوب است. وي در مصاحبه ديگري هم تاكيد كرده بود كه هركاري مي‌كند تا توافق با كوبا را قوي و به نفع امريكا كند، حتي اگر لازم باشد توافق هاوانا با واشنگتن در دوره اوباما را ملغي كرده و از نو مذاكره كند. البته وي در راهپيمايي در ميامي در سپتامبر نظرات پيشين خود را پس گرفت و تاكيد كرد كه از بهبود رابطه ميان هاوانا و واشنگتن پس از نيم قرن استقبال مي‌كند. برنده انتخابات رياست‌جمهوري امريكا پيش از اين هم اعلام كرده بود كه مايل است در كوبا هتل‌سازي كند و به سي‌ان‌ان گفته بود كه بازگشت كوبا به صحنه بين‌المللي خوب خواهد بود. تحليلگر مسائل سياست خارجي در شبكه سي‌ان‌ان پس از مرگ فيدل كاسترو درخصوص آينده رابطه دو كشور گفت: اين لحظه، لحظه بسيار مهم و حساسي در رابطه ميان امريكا و كوبا است. مردم كوبا نيز مانند شهروندان بسياري از كشورها نمي‌دانند كه دونالد ترامپ چه رويكردي نسبت به كشور آنها خواهد داشت. در حال حاضر اگر همه در مسير عقلانيت حركت كنند و تلاش نكنند از فضاي پس از مرگ فيدل كاسترو به نفع خود استفاده كنند مي‌توان به در ريل ماندن قطار رابطه دو كشور اميدوار بود. از سوي ديگر تا زماني كه وزير امور خارجه جديد امريكا مشخص نشود نمي‌توان در خصوص سياست دولت ترامپ در تقابل يا تعامل با هاوانا اظهارنظر قطعي كرد.

وداع جهاني با سمبل يك دوره
نخستين رهبران جهان كه درگذشت فيدل را تسليت گفتند، نارندرا مودي از هندوستان و نيكولاس مادورو از ونزوئلا بودند. هر دو آنها هم بر لزوم ادامه راه فيدل توسط انقلابي‌هاي جهان تاكيد كردند. نلسون ماندلا پس از آنكه در سال ١٩٩٠ از زندان آزاد شد بارها و بارها از تلاش‌هاي كاسترو براي مبارزه با آپارتايد قدرداني كرده بود. بنياد ماندلا نيز بلافاصله پس از انتشار خبر فوت وي اين ضايعه را به مردم كوبا تسليت گفت.

نيكلاس مادورو، رييس‌جمهور ونزوئلا ضمن ابراز تسليت به رائول كاسترو و مردم كوبا خطاب به كشورهاي مختلف تصريح كرد: «به همه انقلابي‌هاي جهان مي‌گويم كه ما بايد ميراث او و تاكيد او بر استقلال، سوسياليسم و موطن‌مان را ادامه دهيم. كاسترو به مردمان جهان نشان داد كه راهي براي شأن و منزلت وجود دارد. او با تاكيد بر اصول بوليواري، تاريخ‌ساز شد.
رافائل كورئا، رييس‌جمهور اكوادور ضمن تسليت گفتن درگذشت كاسترو گفت: «كوبا زنده باد. امريكاي لاتين زنده باد.»
انريكه پنانيتو، رييس‌جمهور مكزيك گفت: «من بابت درگذشت رهبر انقلاب كوبا و مرجع سمبليك قرن بيستم سوگوارم. فيدل كاسترو دوست مكزيك بود.»

نارندرا مودي، نخست‌وزير هند گفت: من عميق‌ترين همدردي خود را به دولت و مردم كوبا اعلام مي‌كنم. فيدل كاسترو يكي از سمبليك‌ترين شخصيت‌هاي قرن بيستم بود.»

«ميخاييل گورباچف»، آخرين رهبر اتحاد جماهير شوروي ضمن تسليت گفتن درگذشت كاسترو، او را به خاطر تقويت و بهبود كوبا با وجود محاصره شديد امريكا، ستايش كرد. سخنگوي كرملين خبر داده كه ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه به رائول كاسترو پيام تسليت ارسال كرده است. پوتين، فيدل كاسترو رهبر انقلاب كوبا را «نماد و سمبل يك دوره» خوانده و او را تحسين كرده است. او تاكيد كرد كه ياد و خاطره فيدل كاسترو براي هميشه در قلب مردم روسيه باقي مي‌ماند.

 رييس‌جمهور فرانسه هم فوت فيدل كاسترو را به رائول كاسترو رييس‌جمهور كوبا، خانواده او و مردم كوبا تسليت گفت. در بيانيه فرانسوا اولاند البته كاسترو، «تجسمي» از اميدها و نااميدي‌هاي انقلاب كوبا خوانده شده و تصريح شده است: «او يك شخصيت متعلق به دوره جنگ سرد بود، دوره‌اي كه به سقوط اتحاد شوروي انجاميد».

«جاكوب زوما» رييس‌جمهور آفريقاي جنوبي در پيامي ضمن تسليت گفتن فوت فيدل كاسترو تاكيد كرد كه رهبر فقيد كوبا در مقابله مان با رژيم آپارتايد همراه بود و الهام‌بخش كوبايي‌ها براي پيوستن به مقابله با آپارتايد بود.
«شي جين پينگ» رييس‌جمهور چين در بيانيه‌اي به مناسبت درگذشت رهبر فقيد كوبا تاكيد كرده كه «ياد و خاطره فيدل كاسترو براي هميشه باقي خواهد ماند».

فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجه اتحاديه اروپا در بيانيه‌اي اعلام كرد: «اول از همه صميمانه‌ترين تسليت خودم را به رائول برادرش و خانواده و دوستانش ابراز مي‌كنم. فيدل كاسترو مردي با عزم و شخصيتي تاريخي بود. او در زماني پر از چالش‌ها و ترديد‌ها و البته تغييرات بزرگ در كشورش فوت كرد». موگريني همچنين با ابراز اميدواري براي تداوم روابط و مناسبات دوجانبه، تاكيد كرد كه توافقنامه همكاري و مذاكرات سياسي اتحاديه اروپا با كوبا در فصل بهار گذشته، فصلي نوين در روابط دو طرف ايجاد كرده است. 

شيخ «صباح احمد جابر الصباح» امير كويت با فرستادن پيامي براي «رائول كاسترو» رييس‌جمهور كوبا، فوت فيدل كاسترو را تسليت گفت. او در اين پيام براي ملت كوبا و خانواده كاسترو آرزوي صبر كرد. «نواف احمد جابر الصباح» وليعهد و «جابر مبارك حمد الصباح» نخست‌وزير كويت نيز پيام‌هاي تسليت مشابهي براي رائول كاسترو فرستادند. «خليفه بن سلمان» نخست‌وزير بحرين هم پيام تسليتي براي رائول كاسترو فرستاد و ابراز همدردي كرد. بن سلمان در اين پيام به نقش فيدل كاسترو در انقلاب و رشد كوبا و نيز مواضع حاميانه وي از قضاياي عربي و دفاع از حق در سرتاسر جهان اشاره كرد. «محمود عباس» رييس تشكيلات خودگردان فلسطين در پيام تسليت خود به رائول كاسترو، فيدل كاسترو را مدافع مستحكم كشور كوبا و ملت آن و نيز مدافع حق و عدالت در سرتاسر جهان توصيف كرد. پاپ فرانسيس رهبر كاتوليك‌هاي جهان، خطاب به رائول كاسترو، رييس‌جمهور كوبا و مردم كوبا گفت: «خبر ناراحت‌كننده درگذشت فيدل كاسترو را دريافت كردم. من غم و اندوهم را به شما ابراز مي‌كنم».

«جرمي كوربين» رهبر حزب اپوزيسيون كارگر انگليس در پيامي فيدل كاسترو رهبر انقلاب كوبا را «قهرمان عدالت اجتماعي» توصيف كرد و درگذشت او را تسليت گفت. بوريس جانسون، وزير امور خارجه بريتانيا مرگ فيدل را پايان يك دوران در كوبا و آغاز دوراني جديد براي مردم اين كشور خواند.

سارا معصومي / روزنامه اعتماد