به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۹۵

كتاب در جامعه ما غريب است

كتاب در جامعه ما ارج ندارد

گسترش خريد كتاب و كتاب‌خواني نيازمند برداشتن محدوديت‌ها است. 
اما تا وقتي كه محدوديت‌ها براي نويسندگان وجود دارد، چنين اقداماتي هم تاثير چنداني نخواهد داشت. 
به نظرم مساله اساسي دوري مردم از خريد كتاب و كتاب‌خواني همين موضوع است چرا كه باعث شده مردم نسبت به كتاب‌ها بي‌اعتماد باشند و فكر كنند كه كتاب‌ها دستكاري شده‌اند. 
منظور من از محدوديت اين است كه راديو و تلويزيون اصلا ميانه‌اي با ادبياتي كه توسط نويسندگان مستقل توليد مي‌شود، ندارند و هيچ صحبت و تبليغي براي اين نوع از ادبيات نمي‌كنند. 


اما در رابطه با اين موضوع كه آيا رسانه‌هاي مجازي به ترويح كتاب‌خواني كمك كرده‌اند يا خير، بايد بگويم كه نمي‌توان گفت رسانه‌هاي مجازي بي‌تاثير هستند اما بر اساس همان محدوديت‌هايي كه در كشورمان بخش‌هاي مختلفي دارد، شرايط دست به دست هم داده است كه كتاب‌ها در ايران بي‌اعتبار شوند.

درست است كه در سال‌هاي مختلف در زمينه برطرف كردن محدوديت‌ها افت و خيزهايي وجود داشته است اما به‌طور كلي محدوديت‌هاي مستمر باعث شده است كه فرهنگ خريد و خواندن كتاب تخريب شود. مي‌بينيم كه كتاب‌هاي نويسندگان مستقل در كتابخانه‌هاي عمومي غيبت دارند، در راديو و تلويزيون حرفي از آنها زده نمي‌شود، در دانشگاه‌ها صحبتي از ادبيات نمي‌شود 

و... كه مجموع اين عوامل دست به دست هم داده و وضعيتي را كه امروز شاهدش هستيم به وجود آورده است. 

وضعيتي كه مردم پول براي خريد كتاب نمي‌دهند و تيراژ كتاب و روزنامه‌هاي ما پايين است. 

براي مثال تيراژ همه روزنامه‌ها روي هم ٨٠٠ هزار نسخه است كه اين تيراژ شرم‌آور است. در صورتي كه در يك دوره‌هايي كه جمعيت كشور نصف جمعيت امروز بوده، تيراژ يك روزنامه به تنهايي يك ميليون نسخه بوده است. 

بايد پرسيد چه شده كه تيراژ همه روزنامه‌ها روي هم رفته از تيراژ يك روزنامه در شرايط بي‌دولتي در ايران بعد از رفتن رژيم شاهنشاهي كمتر شده است؟ 
اما در مورد قيمت كتاب بايد بگويم كه كتاب در جامعه ما ارج ندارد و كتاب در جامعه غريب است.


اميرحسن چهلتن نويسنده / شرق