مردان جمهوری اسلامی!
نگاه این مردان را نمی شود نوشت. نوشتنی نیست.
نشسته اند مقابل زنانی که سرشان روسری نیست و باید به چشم شان نگاه کنند...
یک حس عجیبی تو این عکس هست که شاید باید زن باشی تا عمقش را درک کنی . حتی یک زن سیاسی که چند برابر باید تلاش کنه تا توی جامعه مرد سالار ایران خودش رو اثبات کنه و شاخ ادعای شایستگی بیشتر آقایان را بشکنه...
باید زنی باشی که سینه به سینه و صورت به صورتشون بایستی و زیر بار انواع و اقسام روش های حذفی که گاه با خنده ، گاه با تهدید و روش های جوراجور دیگر انجام می شود تاب بیاوری و نشکنی و روز به روز از نظر درونی قدرتت برای ماندن و ادامه دادن بیشتر بشه...
باید خیلی قوی باشی تا فرهنگ نوچه پروری را بشکنی و نشون بدی برای هیچ سهمی بله قربان نمی گی و برای گرفتن آنچه حق توست مستقل می ایستی...
این عکس خیلی عجیبه. خیلی... تو نگاه این مردان یک حس مشترک است.
مردانی که برابری را حتی در شعار قبول ندارند و نمی توانند در مقابل سوال یک خبرنگار به تبعیض قانونی زن و مرد در قانون ایران اعتراف کنند نشسته اند جلوی زنانی که شهادت و ارثشان نصف مرد نیست و باید چانه زنی برابر را بپذیرند.
نگاه این مردان را نمی شود نوشت. نوشتنی نیست. نشسته اند مقابل زنانی که سرشان روسری نیست و باید به چشم شان نگاه کنند... سر یک میز نشسته اند ولی مانند سربازانی در جنگ هستند که کیلومترها فرار کرده اند.
برگرفته از فیس بوک فريبا داودی مهاجر