به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۹۶

سالگرد مرگ و كودتا

روزهاي پاياني مردادماه، روزهاي مرگ شاعر و نويسنده‌اي است كه سال‌هاي سال واژه‌ها و كلمه‌هاي فارسي را زنده كرد و واژه‌هايي تازه در اشعارش ريخت. سالروز مرگ سيمين بهبهاني كه اين روزها و به واسطه موسيقي سنتي و محبوبيت همايون شجريان، نسل جوان‌تر هم با اشعارش آشنا شدند.

سيمين بهبهاني سه سال پيش و در همين حوالي درگذشت. تاريخ مرگ او گره خورده به روزهاي مهم تاريخي در اين سرزمين؛ به ٢٨ مردادي كه سالگرد يك كودتا است و روزگار ٢٦ سالگي شاعر. بهبهاني در خاطراتش اين روز را اين‌طور روايت مي‌كند كه همراه با خواهر و برادرش در سينما بوده و ناگهان فريادهاي «مرگ بر مصدق» را مي‌شوند: «به همراه خواهرم و برادرم در سينما بوديم (سينما هما) كه يك‌باره عده‌اي به داخل سينما ريختند و فرياد زدند «مرگ بر مصدق» و... خلاصه هجوم آوردند.

دقيقا همان اشرار و الواط بودند. براي اينكه طوري وارد سالن شدند و يك نوع حرف‌هايي زدند كه تهوع‌آور بود، نكبت‌آور بود. يعني آدم‌هاي حسابي نبودند. اگر شجاعت و شهامت مصدق نبود، شايد كه سال‌ها اين امر به تاخير مي‌افتاد و سال‌ها ثروت ما را ديگران مي‌خوردند.

دو، سه سال بود كه مردم به صرافت افتاده بودند كه انگليس دارد نفت‌شان را مي‌برد، تمام ثروت‌شان را دارد به باد مي‌دهد و آنها غافل نشسته‌اند. و اين فكر كه ما بايد نفت را آزاد كنيم و در اختيار خودمان بگيريم، در ميان مردم كاملا پذيرفته شده بود. پيش از مصدق، آقاي علاء روي كار آمد كه ۹ روز نخست‌وزير بود و استعفا كرد. بعد از علاء، مصدق را پيشنهاد كردند و او با كمال خونسردي و با كمال اعتماد به خودش قبول كرد و روي كار آمد. مردم او را خيلي دوست داشتند. به حدي كه وقتي خواسته بود مقداري از حقوق ماهانه مردم را به خاطر نفت بزند كه بتواند مدتي از فروش نفت چشم‌پوشي كند، مردم با جان و دل پذيرفتند. يعني مقداري از پولي كه بايد بچه‌ها‌‌ي‌شان با آن غذا مي‌خوردند، چشم پوشيدند و با كمال ميل تقديم مصدق كردند كه گويا يكي، دو سال هم طول كشيد.

اين اعتماد و اعتقادي كه مردم به او داشتند، خيلي موجه بود». ٦١ ‌سال بعد از اين روايت و دقيقا در روزي شبيه همان مرداد گرم كودتا، سيمين بهبهاني از دنيا مي‌رود تا امسال سه سال از روزگار مرگ او بگذرد و نامش در تاريخ شعر و هنر ايراني ثبت شود.

روزنامه اعتماد