به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۹۸

جنبش “بیانیه ۱۴ نفر” و اپوزیسیون خارج از کشور، مسعود نقره‌کار

درس و دستاورد ۴۰ سال فعالیت و مبارزۀ اپوزیسیون درخارج از کشوراین است:
به داخل کشوربیاندیشیم، به داخل کشور چشم بدوزیم، وهمه توان و ظرفیت فکری و نظری، و بنیۀ و امکان‌های عملی و مالی مان را درجهت حمایت و تقویتِ حرکت‌ها و جنبش‌های سیاسی، مدنی و صنفی داخل کشور به کار اندازیم. اپوزیسیون خارج از کشورهنگامی برروند تغییر و تحول درداخل کشور تاثیرمعین و محدود خود را خواهد گذاشت که درراستای پشتیبانی و تقویت فرارویش حرکت‌ها وجنبش‌های سیاسی، مدنی و صنفی به یک جنبش عمومی، و در نهایت شکل گیری یک بدیل و جایگزین سکولار و دموکرات در برابر حکومت اسلامی گام بردارد.

طی ۴ دهه گذشته اپوزیسیون خارج از کشور گام‌های ارزشمند و چشمگیری در مبارزه علیه حکومت اسلامی، به ویژه در رابطه با افشای جنایت پیشه گی و جهالت حکومت اسلامی در سطح بین المللی وحتی در داخل کشور برداشته است اما همین اپوزیسیون نشان داده است که به دلیل ضعف‌های فرهنگی، سیاسی و روانی نتوانسته و نمی‌تواند نقشی تعیین کننده درپیشرفت و پیروزی مبارزات داخل کشور، با هدف تغییراتی بنیادین و براندازی رژیم اسلامی، داشته باشد. کارنامه این اپوزیسیون نشان داده است که در بهترین حالت این اپوزیسیون نوعی از اپوزیسیون” تلنگری- تزریقی “ست. بدین معنا که هرازگاهی می‌باید از داخل کشور، یعنی بستر اصلی مبارزه تاثیر گذاربرای تغییر و تحول، تلنگری به اپوزیسیون حکومت اسلامی در خارج از کشورزده شود تا تزریقی این پیکره را “دوپینگ ” کند، تا به خود آید و تکانی بخورد. 

بارها به اشکال گوناگون تلنگرهائی زده شده اما متاسفانه بخش وسیعی ازافراد، جریان‌ها و محافل سیاسی اپوزیسیون در خارج از کشوربه جای اینکه ازاین تلنگرها و تکانه‌ها درس بگیرند و بیاموزند و در راستای تصحیح افکار وکردار سیاسی و فرهنگی خود بهره بگیرند خود را سرگرم درگیری و گَرد گیری با تکاندن رقیب برون مرزی، آنهم با سوء استفاده از تلنگرها و تکانه‌ها و تزریق‌ها کرده‌اند. بخشی ازاین اپوزیسیون، یعنی مبتلایان به اسکیزوفرنی سیاسی و نیز بسیاری از” چلبی گراها” و رهبران جریان‌ها و محافل سیاسی در خارج از کشورحال و روزشان به جائی رسیده است که خود را آماده اداره مُلک و ملت، و حکمرانی در ایران کرده‌اند، در حالیکه به دور از ارزیابی‌ها و تحلیل‌های ذهنی و خیالی اینان، جنبش‌های سیاسی، مدنی و صنفی، و رهبران این حرکت‌ها و جنبش‌ها درداخل کشوربا توجه به شرایط موجود در جامعه، جسورانه و مدبرانه راه درست و سازنده پیش گرفته‌اند، و پیش می‌روند.

یکی از تلنگر‌ها و تکانه‌های کاری به اپوزیسیون خارج از کشور را جنبش ” بیانیه ۱۴ نفر” زده است. فرقه گرایان و رهبرخیالان که خیال می‌کردند طرح خواست‌های سیاسی و مدنی بنیادین و دگرگون ساز در انحصارآن‌ها و دریَدِ قدرت بخشی از اپوزیسیون خارج از کشوراست و در داخل کشور کس یا کسانی نیستند که بتوانند این خواست‌ها را شجاعانه و خردمندانه چشم در چشم رژیم عنوان و مطالبه کنند و در جهت تحقق آنها اقدام نمایند، با انتشار” بیانیه ۱۴ نفر” شوکه و آچمز شدند. اینان به جای اینکه یاد بگیرند، و فروتنانه از رهبران واقعی جنبش‌های سیاسی، مدنی و صنفی در داخل کشور و مبارزات آن‌ها حمایت کنند، به قلبِ واقعیت در بارۀ بیانیه ۱۴ نفر و تدوین کنندگان آن روی آوردند، آوازه گری کردند، ومداحان رجز خوان کوچه‌های تنگ و بن بستِ ذهنیتِ دار ودسته و فرقه‌شان شدند.

فراروی همه برخوردها و ورویدادها جنبش ” بیانیه ۱۴ نفر” علیرغم یورش وحشیانه رژیم اسلامی به این جنبش، درایران و درمیان اپوزیسیون خارج از کشورمُهر خود را کوبید، رد پای خود را گذاشت و پیش رفت و پیش می‌رود. گذر زمان جایگاه، نقش واهمیت پیام بیانیه ۱۴ نفر، و دیگر بیانیه‌های ۱۴ نفره، و حامیان این بیانیه‌ها در داخل و خارج از کشوررا روشن ترو شفاف تر کرده است. ” بیانیه ۱۴ نفر” اکنون شاهدی تاریخی شده است ونشان دهندۀ این واقعیت که جنبش‌های سیاسی، مدنی و صنفی در ایران جاری‌اند وجانانه رو به ارتقاء و گسترش دارند، جنبش هائی که هدف‌شان دستیابی مردم میهنمان به آزادی، رفاه، عدالت و همبستگی ست. اپوزیسیون خارج از کشور درعین حال، والبته برای برخی ازافراد و جریان‌های‌اش اندکی سخت و دردناک، چاره‌ای جز پذیرش این واقعیت ندارد که رهبران این حرکت‌ها وجنبش‌ها نیزاز بطن مبارزه فراروئیده و فرا خواهند روئید، رهبرانی که همین امروز از زندان‌ها و شکنجه گاه‌ها، و ازبطن و بستر مبارزه سیاسی، مدنی و صنفی درداخل کشور و در گوشه کنار میهنمان درسخت ترین شرایط، جنبش‌های مدنی و مردمی را رصد کرده ورهبری می‌کنند.

سُمبۀ پُرقدرت واقعیت می‌باید متقاعدمان کرده باشد که اپوزیسیون خارج از کشور به جای پنداربافی‌ها، هدر دادن انرژی‌ها و امکانات مالی و تدارکاتی، به جای سرگرمی سازی‌های سیاسی و ادعاهای متوهمانه نسبت به توان و نقش خود، اگر بتواند فروتنانه و داهیانه حامی و تقویت کننده حرکت‌ها وجنبش‌های سیاسی، مدنی و صنفی آزادیخواهانه و عدالت جویانه در داخل کشور باشد کار و وظیفه‌اش را انجام داده است.