نسترن فرخه، انصاف نیوز
خیابان جردن را بالا و پایین میکنیم، دیگر خبری از آن همه برندفروشیهای مختلف نیست و بهجای این مغازهها تک و توک فروشگاههای دیگری باز شده است. از هر فروشندهای در مورد حال و روز برندفروشان خیابان جردن که میپرسیم، با تامل و حسی شبیه به اندوه از بسته شدن بیشتر مغازهها خبر میدهد.
- مغازههای برند فروش خیابان جردن به گفتهی مغازهداران آن حوالی از زمان شروع تحریمهای کشور یک به یک تعطیل شدند، تا جایی که طبق بررسی انصاف نیوز تنها تعداد انگشتشماری از فروشگاههای برند دایر ماندهاند و فعالیت خود را ادامه میدهند اما این موضوع تنها به یک خیابان منتهی نمیشود و بسیاری از برندهای خارجی در این مدت بسته شدهاند، موضوعی که از نظر بعضی برای تولید داخل خوشایند و امیدوارکننده است به این دلیل که تقاضا برای کالای داخلی بیشتر میشود و بر چرخهی اقتصاد کشور تاثیر گذار خواهد بود، اما از نظر بعضی دیگر عامل تهدید اقتصاد و تولید داخل است، زیرا بسته شدن راه صادرات و واردات تحت هیچ شرایطی برای کشور به صرفه نیست. از سوی دیگر یکی از واردکنندگانی که شعبات برندهای خارجی او هم تعطیل شده است، میگوید که این تعطیلیها ربطی به تحریم نداشته و برندها حاضر بودند در این شرایط هم کار کنند، اما این اتفاق بواسطهی طرح ساماندهی پوشاک و فشار برخی تولیدکنندگان داخلی رخ داده است.
- جمشید پژویان دبیر اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت نظام، یکی از کارشناسانی است که بسته شدن راه واردات را موضوعی امیدوار کننده نمیداند و در گفتوگو با انصاف نیوز بر این باور است که «این موضوع رقایت را یا کاهش میدهد و یا به کلی از بین میبرد و این به نفع تولیدات ما نیست، چون در اثر رقابت است که کیفیت بالا میرود و همینطور قیمت هم میتواند کاهش پیدا کند.»
- احسان سلطانی پژوهشگر اقتصاد هم دلیل مشکلات اقتصادی در این مدت را تنها تحریم نمیداند و بر این باور است که «این مسایل بیش از هر چیز به ساختار سیاست گذاری اقتصادی دولتها مربوط است و ساختار اقتصادی ما تولیدگرا نیست، ساختار اقتصادی ما به یک سری صنایع رانتی مربوط است و در مجموع کل ساختار ضعیف و مشکلدار است.»
خیابان جردن همیشه پاتوق برندپوشان پیر و جوان بوده است، اما حالا تعداد این فروشگاههای خارجی کاهش چشمگیری پیدا کرده، مغازهها را یک به یک جلو میرویم و یک سوال مشابه را از همه میپرسیم: «از وضعیت مغازههای برند این خیابان خبر دارید؟» در این خیابان فروشگاههای بزرگی وجود دارد که روزی محل درآمد و آمد و رفت اشخاص بوده اما حالا جز چند طبقه ساختمان متروکه و ویترینی بدون جنس چیزی از آن نمانده، اما بعضی از این مغازهها و فروشگاههای برند هم به محل کسب افراد دیگر تبدیل شده که بعضی از آنها تولیدات داخل است.
از بالا تا پایین خیابان جردن چه خبر است؟
از بالای خیابان جردن به سمت پایین حرکت میکنیم، وارد اولین مغازهای که به چشم میخورد میشویم، مرد جوانی که فروشندهی فروشگاه ساعت جردن است، در مورد شرایط فروشگاههای برند خیابان جردن میگوید: «بیشتر فروشگاههای برند این خیابان جمع شدهاند، برندهای بزرگ مثل نایک، بنتون، منگو، زارا، جیاوکس در این یک سال به دلیل مشکل اقتصادی جمع کردند، در همین چهارراه اسفندیار قبلا فروشگاه نایک بود که حالا فکر میکنم به جای آن جین وست آمده است.»
چند کوچه جلوتر وارد شیرینی فروشی میشویم و از صندوقدار سراغ مغازههایی را میگیرم که در این مدت تحریمها تعطیل شدند؛ او میگوید: «قبل از ما اینجا فروشگاه برند السی بود ولی شعبهی اینجا جمع شد و حالا ما حدود سه ماه است که به اینجا آمدهایم، تا چند وقت پیش در این خیابان خیلی فروشگاه برند بود اما حالا همه جمع کردند.»
چند قدم جلوتر پسر جوانی را میبینیم که جلوی مغازهی لباس زنانهای ایستاده، از او میپرسیم شما مغازهدار هستید؟ و بعد متوجه میشویم از فرط نبود مشتری بیرون از مغازه ایستاده، این جوان در مورد مغازههایی که جنس خارجی میفروشند، میگوید: «برندهای سیسلی، زارا و... که در این خیابان بودند همه تعطیل کردند، همهی برندهای این راسته بسته شد، ما برند نیستیم و از این جهت مشکل نداریم، تنها کسانی میتوانند سرپا بمانند که تولیدی از خودشان دارند، ما هم به همین دلیل تا الان توانستیم دوام بیاوریم.»
وارد یکی از سوپر مارکتهای این خیابان میشوم که در انتهای باریکهای در پیاده رو است، صاحب مغازه میگوید: «در این قسمت که ما هستیم هفت الی هشت برند در این مدت تعطیل شد، ولی اسامی درست حسابی در ذهن من نمیماند. اما میدانم برند پولو شیرینی فروشی شده و جای برند سیسیلی، یک برند ایرانی به نام زاگرس آمده است.»
آن طرف خیابان، تقریبا رو به روی این سوپری شیرینی فروشی دلین قرار دارد که پیش از این چند نفری گفتند، قبلا جای این مغازه، فروشگاه برندی وجود داشته است، اما صندوقدار شیرینی فروشی میگوید:« من اطلاع کاملی از این موضوع ندارم، اما میدانم چهارده ماه است که این مغازه را دایر کردیم.»
در مورد شرایط کار خودشان میگوید: «وضعیت اقتصادی روی بازار کار تاثیر زیادی داشته، این وضع بدون در نظر گرفتن عدهای خاص که همیشه خوب هستند، برای بقیه یا همیشه خوب است و یا همیشه بد.»
کمی جلوتر و آن سمت دیگر خیابان به فروشگاه کت و شلوار ایرانی زاگرس رسیدیم، که پیش از این در کل این فروشگاه دو برند خارجی وجود داشته، یکی از فروشندگان میگوید: «قبلا این مغازه دو بخش داشت، یکی برای سیسیلی و دیگری برای لیوجو که هر دو حدود دو سال پیش بسته شد، بعد از آن اینجا فروشگاه سوپر گوشت شد اما آن هم بسته شد و ما آمدیم.
همهی این فروشگاهها به دلیل وضعیت اقتصادی بسته شد، سیسیلی و لیوجو برای یک شرکت بزرگ بود و وقتی به مشکل اقتصادی برخورد، همهی برندها را جمع کرد، حتی فروشندهی یکی از این مغازههای برند که آخر کارش است، تابلو سر در مغازه را برداشته و وضع خوبی ندارد، فکر میکنم او هم کم کم مغازه را ببندد.
اما برند ما کارخانهی تولیدی در داخل دارد، با وجودی که مشکل اقتصادی وضعیت را سخت کرده اما مشکل ما کمتر از برندهای خارجی است. ما پارچه را خودمان تولید میکنیم دیگر از نظر هزینه و گمرک قیمت مناسبتری در میآید و با برند خارجی هم برابری میکنیم، یعنی اگر کار ما را در کنار یک کار ترک قرار دهید آنچنان تفاوتی ندارد چون ما بهترین ماشین آلات آلمانی را داریم.
به نظرم اصلا بهتر است تولیدات خارجی در داخل کمتر شود، حدود بیست سال است که در کار پوشاک و برند هستم و بیشتر کارهای ما از کشور چین میآمد و به یاد دارم مارک پوشاک را قیچی میکردیم و به عنوان کار ترک میفروختیم، همین حالا هم خریدار به داخل مغازه میآید و متوجه میشود کار ما ایرانی است، یک دور اجمالی میزند و از مغازه خارج میشود. با این حال که تعداد برندهای خارجی کم شده ما باید کیفیت را بالا ببریم تا تقاضا از ما بیشتر شود اما اگر کیفیت مناسب را به مشتری نرسانیم طبیعی است که با هزینهی بیشتر به دنبال کیفیت بهتر میرود.»
به سمت مغازهای حرکت میکنم که اسمی بر سر در آن نیست ولی طبق شنیدهها اجناس این فروشگاه به نام برند گوچی است، جنس زیادی در مغازه وجود ندارد. فروشنده محافظه کارانهتر از دیگر مصاحبه شوندگان جواب سوال ما را میدهد و در مورد شرایط کاری خودشان و مغازههای دیگر میگوید: «ما هیچ مشکلی نداریم و مغازهی برندی که دچار مشکل شده باشد هم نمیشناسیم.»
دو مغازه آن طرفتر ساعت فروشی امگا وجود دارد؛ وارد آن میشویم، دختر جوانی که فروشندهی این ساعت فروشی است میگوید: «کمی جلوتر بعد از بلوار صبا چند مغازهی برند پشت سر هم بود که بسته شدند مثل آدیداس، آدولف و منگو، که جای منگو رستورانی باز شده است و حتی جای شیرینی فروشیای که کمی بالاتر خواهید دید قبلا برند یو اس پولو بوده است.
به سمت جلو و پایین خیابان حرکت میکنیم تا به فروشگاه بزرگی به نام فرس میرسیم، فروشندهی جوان جلو میآید و بعد از آنکه متوجه میشود مشتری نیستیم به سوالات ما جواب میدهد، این مرد جوان در مورد مغازهی آن طرف خیابان که تابلویی نداشت میگوید: «برندهایی که نمیتوانند فعالیت کنند یا اسم مغازه را برمیدارند و یا مغازه را خالی میکنند، آن طرف خیابان مغازهی گوچی هم جزو همین موارد است.
برندها اگر بخواهند در ایران فعالیت و تابلوی نصب شده داشته باشند باید تولید داخل هم بفروشند و یا اینکه جزو افرادی باشند که کارت بازرگانی دارند تا جنس وارد کنند. یکی از آن شرکتها کاسپین مد است که حالا یک سری از برندهایش را جمع کرد ولی چند برند دیگرش را هنوز میتواند وارد کند، مثلا بنتون را جمع کرد ولی شاید منگو هنوز کار میکند.
برند این مغازه که بدون تابلو فعالیت میکند یعنی گوچی، یکی از برندهای خوب ایتالیا است و کار محبوب و خوبی محسوب میشود، فروشگاه تابلوی خود را برمیدارد و همان محصولی را که دارد باید بفروشد و دیگر نمیتواند واردات داشته باشد، در واقع کالکشن قبلی خود را دارد و فقط روی موجودی که دارد کار میکند و نه حتی روی عوض شدن فصل و مد.»
این فروشنده ادامه داد:« یک سری از پیراهن و شلوارهای ما ایرانی است اما با وجود افزایش هزینهها فرد به خرید جنس باکیفیت راغب است تا جنسی که ارزانتر باشد، اما به صورت کلی فروش نسبت به قبل خیلی کمتر شده است.»
وارد کافی نتی در یکی از کوچههای جردن میشویم، مرد جوان که صاحب این مغازه است میگوید: «اینجا همهی شرکتهای بزرگ ورشکست شدهاند و رفتهاند، بعضی با ۳۰۰ کارمند شرکت را بستند و این وسط فقط کارگر ضرر کرد چون خودشان معمولا در کشورهای دیگر زندگی میکردند و بعد این اتفاق هم به همان کشور برگشتند.»
به سر کوچهی کاج آبادی رسیدیم، دو مغازهی چسبیده به هم مشخص است که مدتها تعطیل است، از سوپر مارکتی در مورد این دو مغازه میپرسیم که میگوید: «آن طرف خیابان یکی از این سوپر مارکتهای لوکس بود که تمام اجناسش خارجی بود اما حدود یک سال پیش به دلیل مشکلات اقتصادی فروشگاه را بست و رفت.»
به خیابان گلشهر میرسیم، وارد مشاور املاک مسکن نگین جردن میشویم تا در مورد وضعیت خرید و اجارهی مغازه اطلاعاتی کسب کنیم، یکی از مشاوران میگوید: «در این یک سال و خوردهای خیلی از مغازهها بسته و رفتهاند، حتی کسی هم قدرت اجاره و خرید ندارد بنابراین بعضی از مغازهها خالی مانده . رستورانی بود که فقط هفت ماه از شروع کارش میگذشت اما شریکش پول کم آورد و تعطیل کردند.
مغازهی آدیداس همین بغل ما بود، آن هم به دلیل تحریمها مجبور شد مغازه را جمع کند، این شرایط حتی روی کار ما هم تاثیر گذاشته است و چون تقاضایی وجود ندارد ما هم بیکار شدهایم.»
از مشاور املاک که بیرون میآییم، سر کوچهی عاطفی شرقی فروشگاهی خالی نظر ما را به خود جلب میکند که جای خالی اسم مغازه رد نام بنتون را انداخته است، متوجه میشویم در فروشگاه به این بزرگی روزی برند بنتون فعال بوده است.»
حالا به کوچهی ایرج رسیدیم، دیگر شمار مغازهها کمتر شده و در این بین فروشگاه جین وست شاید تنها مغازهی برند باشد که فعالیت میکند. مدیر فروش شعبهی جین وست جردن در مورد روند کار میگوید:«ما در حال پیشرفت هم هستیم، بعضی مجوز ورود کالا را ندارند یعنی همان برگ سبز، الان اگر کسی بخواهد مجوز بگیرد، مجوزی به او نمیدهند چون تحریم هستیم و خیلی از برندهای دیگر اینجا بوده که بستهاند و رفتهاند؛ چون نتوانستند کالا را تهیه کنند و مجوز نداشتند. معمولا جای مغازههای برندی که به مشکل برمیخورند رستوران میآید، اما ما از سال اول مجوز داشتیم و برای همین هیچ مشکلی نداریم.»
«فشار تولید کنندگان داخلی منجر به تعطیلی برندها شد»
یکی از وارد کنندگان پوشاک ورزشی که ۱۵ شعبه در تهران و چند شهر ایران داشته بر این باور است که تعطیلی برندها خیلی به تحریمها ربطی نداشته و بیشتر فشار بعضی تولید کنندگان داخل منجر به این اتفاق شده، این فروشنده ادامه میدهد: «داستان جمع شدن برندها خیلی به تحریمها مربوط نمیشود، خیلی از برندهای خارجی حاضر بودند همچنان با ایران ادامهی همکاری داشته باشند اما طرح ساماندهی پوشاک به واسطهی فشار چند تولیدکنندهی داخلی به وزارت صمت مانع این اتفاق شد.
این طرح با فشار دو برند داخلی اجرا شد که یکی از آن «هاکوپیان» است و دلیلشان این بود که برندهای خارجی وقتی به داخل میآیند هم قیمتهای رقابتیتری دارند و هم از نظر طراحی به واسطهی اینکه تولید انبوهی دارند، برند ایرانی را له میکنند.
معدود تولید کنندهی داخلی توان رقابت با تولید خارج را دارد و هاکوپیان توان این رقابت را داشت، به همین دلیل هاکوپیان که رییس اتحادیه پوشاک کل کشور بود به همراه یک برند ایرانی دیگر تلاش کردند تا تولید را در انحصار خود در بیاورند.»
این وارد کننده ادامه داد: «این طرح ایرادات دیگر هم داشت مثل اینکه میگفتند خود برند باید به ایران بیاید و برند خود را ثبت کند؛ در صورتی که ما نمایندهی ۶ برند در خاورمیانه بودیم و آنها از ما میخواستند خودمان کارهای مربوط به منطقه را اجرا کنیم و فقط نظارت با آنها باشد، اما در داخل نظر دیگری داشتند و چون برندها به قوانین جمهوری اسلامی آشنایی نداشتند و قوانین و بستر حقوقی برای حضور برندها در ایران وجود ندارد و همچنین باتوجه به تحریمها آنها این کار را نمیتوانستند انجام دهند.
بنابراین طی دو مرحله به برندها اخطار دادند که پوشاک خود را جمع آوری کنید و به یک سری هم اخطار ندادند. آنهایی که اخطار را گرفتند عمدتا جمع کردند و یک سری مغازهی دیگر که اخطاری دریافت نکرده بودند، آمدند جنسشان را جمع کردند و بردند.»
این مرد جوان که یکی از وارد کنندگان پوشاک ورزشی به ایران بوده است، میگوید: «ماجرای ما هم همینطور بود، ۱۵ شعبه داشتیم که ۱۳تای آن بسته شده بود و در یکی از مغازهها دیگر پوشاکی نبود و هر چه مانده بود به یک فروشگاه برده بودیم تا اینها را بفروشیم و خاتمهی کار بدهیم ولی از طرف تعزیرات آمدند و تمام اجناس ما را بردند.»
جمشید پژویان: بسته شدن برندها به نفع تولیدات ما نیست
تعطیلی راه واردات و بسته شدن شرکتهای وارد کننده موضوعی است که تاکنون اظهارنظرهای مختلفی در مورد آن شده است، عدهای آن را زمینهی شکوفایی تولید ملی میدانند و عدهای به آن به چشم یک مشکل جدی نگاه میکنند، با جمشید پژویان در این مورد گفتوگو کردیم که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
انصاف نیوز: آیا روند تعطیلی برندها در روند بازار داخلی تاثیر مثبت دارد و یا عامل تخریب بیشتر محسوب میشوذ؟
جمشید پژویان: یکی از دلایل تعطیلی برندها موضوع تقاضا است، یعنی ارزش ریال به شدت پایین آمده است و قیمت برندهای خارجی در مقابل ریال خیلی بالا رفته و از طرف دیگر قدرت خرید ما در داخل ایران پایین آمده است. همین دو مورد که به آن اشاره کردم کافی است که تقاضا برای این نوع کالاها به شدت پایین بیاید و برای آنها به صرفه نباشد که تولیداتشان را در اینجا عرضه کنند، بنابراین منجر به تعطیلی برندها در داخل میشود.
بعضی از تولیدکنندگان داخلی از تعطیلی برندهای خارجی احساس امیدواری میکردند، آیا این امیدواری در بازار منطقی است؟
با پایین آمدن ارزش ریال و گران شدن ارزهای خارجی و از طرف دیگر گمرک بالایی که برای کالاهای وارداتی باید پرداخت شود، مثل گمرکی که برای اتومبیل پرداخت میکنیم، با وجود شرایط حال حاضر که واردات کاهش پیدا کرده، اتومبیلسازان داخلی خیلی خوشحال میشوند که اتومبیلهای بیکیفیتشان به دلیل وجود تقاضا و کمبود اتومبیل وارداتی الان به نسبت گذشته تقاضای بیشتری خواهد داشت.
البته در بعضی تولیدات داخلی وضعیت ما خوب است، مثل تولیدات لباس، که نسبتا تولیدات بهتری داریم، به این معنی که مثل تولید اتومبیل داخل نیست. با این وجود طبیعی است که وقتی تولید خارجی وارد نشود و تقاضا به سمت تولید داخل میرود.
همین افزایش تقاضا در تولیدات داخل، آیا عامل تاثیر مثبت برای تولید داخل و روند بازار داخل نمیشود؟
بسته شدن راه واردات و صادرات رقابت را یا کاهش میدهد و یا به کلی از بین میبرد. این مساله به هیچ وجه به نفع تولیدات ما نیست، چون در اثر رقابت است که کیفیت بالا میرود و قیمت هم کاهش پیدا میکند. ولی وقتی شرایط به صورت یک شبه انحصاری به وجود آید، از نظر متقاضیان این به نفع تولیدات ما نیست.
این موضوع افزایش تقاضا در سود و منفعت تولیدکنندگان اثر میگذارد ولی ما اقتصاد، بازار و تولیداتی را میخواهیم که به صورت یک بسته داخلی فقط برای داخل نماند تا خودمان در داخل از آن استفاده کنیم بلکه باید وارد بازاهای جهانی شویم، چون اقتصاد ما به درآمدهای ارزی نیاز دارد و این درآمد به وسیلهی صادرات تولیدات امکان پذیر است و نه فقط صادرات نفتی که به راحتی تحریم میشود و شرایط را دگرگون میکند.
با وجودی که کالاهای خارجی در حال بسته شدن هستند و تقاضا به سمت تولید داخل بیشتر خواهد شد، آیا اصلا تولید داخل پتانسیل این را دارد که جوابگوی نیاز داخل باشد؟
زمینه برای ایجاد تجارت یک معاملهی برد-برد برای هر دو طرف است، در واقع یک سری کالا که برای ما مزیت دارد وارد میکنیم و یک سری کالا که برای ما مزیت دارد صادر میکنیم، این کار هم به نفع ما و هم به نفع طرف دیگر است. اما وقتی اقتصاد را بسته نگه داریم و دیگر نه وارداتی و نه صادراتی صورت گیرد قطعا به نفع ما نخواهد بود.
احسان سلطانی: گرانی و رکودها ریشهای ساختاری دارد و لزوما به تحریمها ربط ندارد
احسان سلطانی پژوهشگر اقتصادی در مورد تاثیر تحریمها در این یک سال و نیم گذشته گفت: «در تجربهی سال ۹۲ و ۹۳ رونقی را ملاحظه کردیم که در سال ۹۳ وضع از قبل هم بدتر شد. سال پیش که قیمتها بالا رفت، یک جَو رونقی ایجاد شد و مقداری هم رونق ایجاد شد، اما مساله این است که وقتی قیمتها بالا میرود و قیمت ارز افزایش پیدا میکند در بخشی مثل پوشاک، کیف و کفش که اغلب پارچه، نخ ماشین آلات، پنبه و ملزومات دیگر آن وارداتی است مورد استفاده قرار میگیرد. این موضوع باعث میشود فروشندگان داخلی با آن قیمت قبل اجناس را به فروش نرسانند و فروشندگان داخلی خرده فروشان خود را از دست بدهد.
آن چیزی که ما در سال ۹۲ دیدیم و الان هم در حال اتفاق افتادن است، در مجموع قدرت رقابتی تولیدکنندگان کاهش پیدا میکند، به این دلیل که هم هزینهها بالا میرود و هم واردات سخت و دشوار میشود که قیمتهای مواد وارداتی بیش از اندازهی نرخ ارز بالا میآید.
مسالهی مهم دیگر این است که قدرت خرید مردم در دو سال پیش نسبت به سال جاری پایین آمده و درآمدها ۳۰ یا ۴۰ درصد افزایش داشته ولی قیمتها دو برابر و یا چند برابر شده است.
یک اقتصاد نرمان، یعنی اقتصادی که در آن شرایط رقابتپذیری مناسبی وجود داشته باشد، اما در کشور ما بر اساس یک برنامهریزی اقتصادی عمل نمیکنیم، یعنی در کشور یک اتفاقی میافتد و دولت تصمیمی میگیرد تا مثلا ارز را بالا ببرد. در این شش ماه که در آن هستیم دچار رکود سختی در بخش لوازم خانه، پوشاک و حتی بهداشت و درمان میشویم و این موضوع ربطی به تحریمها ندارد و فقط به نبود پول کافی در دست مردم است، همین حالا هم در بازاهای بالای شهر و پایین شهر رکود وجود دارد.»
سلطانی ادامه داد: «در این ده، پانزده سال اخیر چیزی که به صورت مستمر تولید کردیم صنایع بالا دستی مثل فولاد و سیمان بوده است و در صنایع دست پایین مثل پوشاک، کیف، چرم، لوازم خانگی و الکترونیک عمدتا به واردات متکی هستیم.
وقتی به این فکر میکنیم که میخواهیم کاری انجام دهیم، باید بدانیم که آیا ساختارها و زیرساختهای فیزیکی و غیرفیزیکی فراهم است یا خیر، که در غیراینصورت هیچ رقایتی با تولید کننده خارجی نمیتوان داشت.
در این مورد بنده در سال ۹۳ یک سری مقالات نوشتم و ثابت کردم که این گرانی و رکودها ریشهای ساختاری دارد و لزوما به تحریمها ربطی ندارد و تحریمها فقط مانند کاتالیزگر رفتار کرده است.
این مسایل بیش از هر چیز به ساختار سیاستگذاری اقتصادی دولتها مربوط است و ساختار اقتصادی ما تولیدگرا نیست، ساختار اقتصادی ما به یک سری صنایع رانتی مربوط است و در مجموع کل ساختار ضعیف و مشکلدار است.
برگرفته از خبرنامه گویا