می دانیم که ایران و ایرانیان در 41 سال گذشته در بند رژیمی هستند که (روشنفکران) آن را بحران زا و بحران زی معرفی می کنند.
اساس بحران و کارنامه جمهوری اسلامی
نگاهی شتابزده به قانون اساسی این رژیم نشان می دهد که بیش از 200 بار اسلام در 177 اصل این قانون با قیود و صفات اغراق آمیز تکرار شده است: «خط نهضت اصیل و مکتبی اسلامی» مبنای حرکت و ضامن بقای این نظام است و «حکومت از نظر اسلام… تبلور ملتی هم کیش و هم فکر است». برای اینکه ایرانیان هم کیش و هم فکر باشند، این نظام رکورد دار اعدام،تعداد زندانی و تعداد پرونده های مطروحه در دادگاه های خود شده است و البته رتبه اول در محکومیت های بین المللی را به خود اختصاص داده است.
تعداد زندانیان که در 1358، هشت هزار تن بود، اکنون 250 هزار تن است و تعداد پرونده های دادگستری به شماره 16،300،000 فقره رسیده است (یعنی از هر 5 تن ایرانی، تن در دادگستری پرونده دارد).
وضع حدود 6 میلیون معلول، میلیون ها معتاد، تن فروشان، کودکان کار و بیهویت (به تقریب بین 3تا7 میلیون) فرار مغزها، شرایط گزینش دانشجویان، معلمین، کارگران، کارمندان، آزادی بیان، سرکوبی نویسندگان و روزنامه نگاران، وضعیت دادگاه ها، کشتارهای جمعی، فشار بر اقلیت های دینی و فرهنگی،شرایط محیط زیست، وضعیت منابع آبی، رودخانه ها،دریاها، آلودگی هوا،ویرانی جنگل ها، تصادفات منجر به مرگ و معلولیت ناشی از عدم رسیدگی به جاده ها، وضع مسکن حاشیه نشینان، سرکوبی وکلا و مدافعان حقوق بشر و سندیکالیست ها و… در این مختصر نگنجد.
زنان
به موجب فتوای خمینی ( 8،3،1979) “زنان باید با حجاب شرعی به وزارتخانه ها بروند”و از دولت خواست که انقلابی عمل کند: ” دولت با شدت عمل کند، ژاندارمری و نیروی انتظامی با شدت رفتار کند، ارتش با شدت رفتار کند… سرکوبی زنان ایرانی و مقاومت آنان در تاریخ بی سابقه است. 41 سال است که به رغم وجود (300) مصوبه علیه حقوق زنان، در جهت سرکوبی آنان، و البته مقاومتشان ادامه یافته است.
دستمزد بگیران
95 درصد از 21 میلیون نفر کارگران بخش خصوصی در ایران دارای قرارداد کار موقت و فاقد امنیت شغلی اند.
در زمان گزینش کارگران و کارمندان و دانشجویان، احراز مکتبی بودن و سرسپردگی به حکومت در زمره اصول انتخاب آنهاست.
2،200،000 دستمزدبگیر بخش عمومی و 5 میلیون بازنشسته و مستمری بگیر با وجود تورم صد در صدی که خود حکومت اعلام کرده و هزینه متوسط یک خانوار شهری که مبلغ 7/5 میلیون تومانست، زیر 2 میلیون تومان حقوق می گیرند.
بیکاران
تعداد بیکاران را دولت ایران حدود 3 میلیون تن تخمین زده است. قطعا دو برابر این رقم درست است یعنی:” 40 درصد بیکاران فارغ التحصیل دانشگاهها هستند » و سهم زنان فارغ التحصیل بیکار62/9 درصد است که البته ” نرخ بیکاری زنان دو برابر مردان است”.
کالاهای اساسی
جمهوری اسلامی از سال 97، 17/5 میلیارد دلار و امسال14 میلیارد دلار ارز دولتی برای واردات کالاهای اساسی اختصاص داده است.عملا این ارزها غارت شده است و هیچ تضمینی برای بازگشت پول یا کالا وجود ندارد، عملا این پول ها غارت می شود.
روابط خارجی
خمینی دو هفته پس از سقوط رژیم سلطنتی در ملاقات با هیئتی از مردم کویت گفت: ” امیدوارم یک دولت بزرگ اسلامی بر همه دنیا غلبه کند”. خمینی “خواستار دولت جهانی اسلامی شد”همچنین در قانون اساسی این رژیم آمده است” انسان با ارزش های والا و جهانشمول اسلامی پرورش یابد” و « بویژه در گسترش روابط بین المللی با جنبش های دیگر اسلامی راه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند … و به تحقق حکومت مستضعفین بپردازد.»
مدعیان تاریخی میراث ارجمند حقوق بشر، به جای دفاع از ارزشهای آن در رقابت با یکدیگر برای بازار کوچک این ملت بزرگ به “بخش میانه رو” ولایت مطلقه فقیه چشم دوخته اند. اینک هم “فشار حداکثری” بدنبال توافق با «همین رهبران هستند.»
تنش های فرقه ای در همه کشورهای مسلمان نشین، بویژه درمنطقه خاورمیانه، استمرار خونریزی در فلسطین، یکه تازی حماس و حزب الله لبنان، فاطمیون و زینبیون و مدافعان حرم در سوریه و ده ها هزار کشته و زخمی در یمن واقعیت های تاسف انگیز موجود است.
چشم پوشی بر گروگانگیری و ترور در فرانسه، انگلیس، آلمان، اطریش، هلند، نروژ، ژاپن، لبنان، آرژانتین و…و معاملات شرم آورِ پنهان مانند “ایران گیت” ادامه دارد. بیش از این نتیجه سیاست “مهار دو جانبه” در جنگ ایران و عراق پیش چشم ماست.
امنیت غذائی و حق دسترسی به غذا
به موجب مطالعات گوناگون حدود دو دهه پیش، 20 درصد ایرانیان از کمبود انرژی و پروتئین رنج می بردند. با توجه به اینکه ایران یکی از ملحق شدگان به معاهده بین الملی منابع ژنتیک گیاهی غذا و کشاورزی است. قطعا با شرایط تحریم ها این رقم سه تا چهار برابر شده است. برای مردم ایران دادخواهی در مورد نقض حق غذا که میتواند منجر به نابودی مردم شود در دیوان کیفری بین المللی و شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارد. این امرشاید از مصادیق جنایت علیه بشریت باشد. به استناد اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین المللی حقوق مدنی و میثاق جهانی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و ده ها تصمیم، تفسیر، بیانیه و دستورالعمل در اسناد بین المللی نشان می دهد که دولت های متخاصم حتی در هنگام محاصره یا اشغال مناطق جنگی مکلف به رعایت حقوق افراد غیر نظامی هستند.
قانون اساسی و حق دفاع
فلاکت امروز ایرانیان محصول قانون اساسی مورد عمل خمینی و خامنه ای است. حدود 10 در صد جمعیت ایران ناگزیر به مهاجرت ( اجباری) شدند. فرار مغزها ادامه دارد. بیش از نیمی از 28 تن از زنان و مردانی که با کمال مسالمت، به صراحت و دلیری درخواست استعفای خامنه ای برای فراهم کردن امکان تدوین قانون اساسی دیگری، به عنوان یک آرزو اعلام کردند، بدون داشتن حق دفاع در زندان هستند. وکلای این افراد نیز به موجب اصل 35 قانون اساسی این رژیم، ملزم به دفاع از حقوق آنان هستند. اما وکلا به دلیل اجرای وظایف قانونی خود در زندان هستند.
اینک به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی،«داد» پیشنهاد می کند:
1- یک کمیسیون حسابرسی بین المللی تحت نظرملل متحد به اسناد و نقل و انتقالات بانکی مربوط به تخصیص 31/5 میلیارد دلار جهت تهیه کالاهای اساسی رسیدگی کند تا میزان غارت ها مشخص شود.
2- هماکنون 70 میلیارد دلار از داراییهایی ملت ایران در بانک های کره جنوبی دارند بلوکه شده است. این رقم در یک همآهنگی بین المللی به صندوق ویژه ای تودیع شود.
3- سازمان های وسیعی در ایران برای سفارش، حمل و نقل، انبار، توزیع و فروش کالاهای اساسی وجود دارد. با توجه به اسناد و سوابق موجود نزد این سازمان ها نیازها را تا ایجاد شرایط اعمال حاکمیت ملی سفارش داده و به مقصد برساند. توزیع این کالاها باید به کادرهای موسسات آموزش عالی، دبیرستان ها، دبستان ها که با حدود یک میلیون و صد هزار تن استاد و دبیر و کارمند در قریب 120 هزار واحد در سراسر کشور پراکنده اند، قرار گیرد.تا مورد تعدی پاسداران حکومت قرار نگیرد.
آقای دبیرکل
تحریم به منظور محروم کردن نظام اسلامی از دسترسی به امکانات در جهت “صدور انقلاب”، جنگ و ترور بوده است. این تدبیر برای تنبیه مردم ایران نیست.از تجربه خونین و دردناک تحریم عراق و کشتار کودکان و زنان بیگناه بیآموزیم. خطر گرسنگی ده ها میلیون کودک، زن و مرد فرودست ایرانی را تهدید می کند.
با احترام
گروه حقوقی داد( دادبان ایرانیان دستمزدبگیر)
پیوست ها:
– کلیات قانون اساسی جمهوری اسلامی
– روزنامه آلمانی دویچه وله 26،8،2019 ، کاهش ارزش پول ملی (75%)
– ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مواد 1 و 6 میثاق بین المللی حقوق مدنی و ماده 11 میثاق جهانی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی
– الحاق جمهوری اسلامی ایران به معاهده بینالمللی منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی تاریخ (12،8،1380 برابر با 3،11،2001) که مشتمل بر ماده واحده منضم به متن معاهده شامل مقدمه و35 ماده و دو پیوست در5،4،1384 مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 15،4،1384 به تأیید شورای نگهبان رسید.
– صدای اقتصاد:”آمار و ارقامی را که باید از جنگ ایران و عراق بدانند”نیم میلیون کشته، یک و نیم میلیون زخمی و معلول و هزاران روستا و شهر ویران و… خسارات ایران را هزار میلیارد دلار محاسبه کرده است.
– روزنامه آلمانی دویچه وله 26،8،2019 ، کاهش ارزش پول ملی (75%)
– سید احمد علم الهدی: “باید ولایت را در کره زمین تثبیت کنیم” بشر را از مفاسد دموکراسی نجات دهیم…” 28 مرداد 98
– گزارش مربوط به 11،4،1398 برابر با 2،7،2019 فرمانده سازمان بسیج مستضعفین
– گزارش 11،3،1398 برابر با 1،6،2019
– گزارش 17،6،1398 برابر با8،9،2019 پگاه خبری تحلیلی انتخاب
– اسناد مربوط به بلوکه شدن 75 میلیارد دلارمردم ایران در بانک های کره جنوبی
– گزارش مربوط به آزار زندانیان وکلای دادگستری توسط جمهوری اسلامی
آزادیخواهان جهان، هم میهنان
واقعیات ایران و حاکمیت قرون وسطایی آن:
◄ با توسعۀ فقر و فلاکت در ایران تعداد زندانیان نظام اسلامی حاکم نیز شدیداً رشد یافته و به بیش از ۲۵۰۰۰۰ از نفر افزایش یافته است؛ در دادگاههای مختلفِ اسلامی پانزده میلیون پرونده انباشته است؛ این نظام طی حیات خونین و شوم خود همواره مقام نخست را در شمار اعدام (به نسبت جمعیت) به دست آورده است.
◄ با تکیه بر موازین قانونیِ اسلام، بخصوص تشیّع، زنان جامعه در همۀ زمینههای حقوقی مانند خانواده، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتّا روابط جنسی سرکوب گشته اند، تا جایی که فحشای شرعی به بخشی از خدماتِ رسمی و علنیِ توریستی تبدیل گشته است. ایران از حیث خودکشیِ جوانان زیرِ سیسال و همچنین گسترش مصرف مواد مخدر مقام اول جهانی را دارد.
◄ با نابودی احزاب، سندیکاها، مطبوعاتِ آزاد و قتل و آزار دگراندیشان، مهاجرت و فرار ابعاد وسیعی به خود گرفته است؛ ستم متداوم و عدم امنیت موجبات فرار ثروتهای ملی و مغزها را فراهم کرده و در نتیجه صنایع ورشکسته است، بیکاری بیداد میکند، درآمد سرانه سقوط آزاد کرده است، جهش قیمتها و تورّم هرروز قدرت خرید مردم را کاهش میدهد. هفتۀ پیش مقامات رسمیِ ج.ا. اعلام کردند که یکصدهزار کارگرِ بخش تولید ِقطعات اخراج شدهاند؛ قریب پنج میلیون جوان، که نیمی از آنان فارغ التحصیلانِ دانشگاهها هستند، بیکار اند و هیچ چشم اندازی برای اشتغال آنان وجود ندارد.
◄ در حالی که بیش از دوونیم میلیون (۲۵۰۰۰۰۰) خانۀ خالی در کشور وجود دارد، ۳۰% جمعیت شهری ایران حاشیهنشین هستند، ۸۰% مردم زیر خط فقر مطلق و نسبی هستند، گرسنگی بیداد میکند. شاخصهای کیفیت زندگی، رفاه و تأمین اجتماعی، درمان، بهداشت و دارو فاجعه است. به علت آلودگی هوا و ریزگردها و محیط زیست، ایران بیشترین رشد سرطان را دارد. بودجۀ حدود چهارمیلیونونیم دانشجو و آموزش عالی از بودجۀ حوزههای علمیه و تبلیغات اسلامی کمتر است.
◄ چندی پیش ”هانی تحویلزاده“ رییس انجمن شیرخشک و غذای کودک درباره وضعیت این مواد غذایی گفت: ” تخصیص ارز دولتی برای واردات مواد اولیه شیر خشک قطع شد … در حال حاضر شرکتها بهدلیل کمبود مواد اولیه از ذخایر استراتژیک خود استفاده میکنند؛ پیشبینی میشود اگر شرایط به همین منوال پیش رود در آینده با کمبود شیرخشک در بازار مواجه شویم“. هفته گذشته ”خضری“ نماینده رژیم در مجلس اعلام کرد: %۹۹ مواد اولیه دارویی وارداتی است …. داروی شیمی درمانی خارجی از دفتر بیمه حذف شده است …”. رییس جمهور دستگاه خامنه ای از وجود ذخایر ارزی فراوان خبر می دهد در حالی که میلیون ها تن کالا در انبارهای گمرگ انباشته شده و ترخیص نمی شود؛ و این همه در شرایطیاست که ”ستاد اجرائی فرمان امام“ با سرمایهای بیش از صد میلیارد دلار بدون هیچ نظارتی در اختیار ولایت فقیه قرار دارد که به آن موقوفاتِ امام رضا و همۀ امامزادگان را نیز باید افزود؛ بخشهای اصلی و کلان اقتصاد کشور به شکلی سازمانیافته در دست تفنگداران سپاه پاسداران است.
◄ اکنون جان قریب به چهارمیلیون (۴۰۰۰۰۰۰) کودک ایرانی که با عنوان غذای اصلی یا متمم به شیرخشک نیاز دارند در خطر است؛ همینطور وضعیت معیشتی مردم ایران نیز در همۀ زمینهها. نظام ولی مطلقه فقیه بخوبی از آنچه که در انتظار او است آگاه است و پیشگیرانه شمشیر را از رو بسته و خود را برای مصاف آماده میکند. شیوۀ ترورهای مختلف و سوزاندنِ بی محابای مخالفین را نباید به حساب ناشیگری و خودسریِ عوامل ج.ا. گذاشت تلقی کرد، این اعمال برای ایجاد وحشت و تشدید سرکوب انجام میگیرد و دقیقاً آدرس گیرنده دارد؛ بازداشت آقای هاشم خواستار، نمایندۀ پُرکارِ آموزگاران میهن را بایستی در این راستا دید، این آموزگار دلیر را زندانی نکردند بلکه او را بعنوان بیمار روانی به بند کشیدند و سپس همسر شجاع، فرزندان وتعدادی از همکاران آن رادمرد را نیز بازداشت کردند.
◄ حتّا آن بخش از مایحتاج فوقِ ضروریِ مردم را که مشمول تحریمها نمیشود، رژیم جمهوری اسلامی احتکار کرده و بر بستر شیوۀ ذاتیِ خود با ”عاشورایی“ کردن پیگیرِ جامعه، شماری از چهرههای ”سرشناس“ کشور را به انقیاد تبلیغاتیِ خویش درخواهد آورد. [؟؟] متأسفانه در برپاییِ این کارزار گمراه کنندۀ تبلیغاتی، برخی از این خانمها و آقایان کاسۀ داغتر از آش شده و گناه مشترکِ تحریمگران خارجی و تحریمخران ”ملّی“ را یکجا به حساب امپریالیسم ـ – با قرائت چهلسالۀ اسلامیِ آن ـ گذاشته و برای چندمینبار به ادامۀ حیات این نظام یاری میرسانند.
واقعیاتِ غمانگیزِ حاکم در خارجِ ایران:
◄ هیچگونه رابطۀ ملموسِ نوعدوستانه از جانب دولتها و مردمان کشورهای مختلف در نگرش به اوضاع اسفبار ایرانیانِ داخل به چشم نمیخورد. آنچه که برای کشورهای درگیر در تشدید تحریمها، راهبردی است فقط حفظ منافع درازمدت خود بر بستر سازشهای کوتاه مدت است. اینان با مهارتی ”ستایشآفرین“ بیانِ رسانهای خویش را از استاد خود ”تالیران“ آموختهاند که زمانی گفته بود: ”قدرت بیان بخاطرِ خدمت به پنهان کردن نیّات است!“ مردم ایران توسط این نظامها – تا زمانی که ترغیب نشوند – تغذیۀ معیشتی نخواهند شد ولی کماکان ”تغذیۀ مجازی“ آنان برقرار خواهد بود.
◄ جامعۀ چند میلیونی ایرانیانِ خارج کشور در تشتت کامل ملّی-اجتماعی بسر میبرد. اگر هم کم وبیش احزاب و سازمانهای سیاسیِ سنّتی و جدید وجود دارند، اکثراً یا گرفتار خودمشغولی بوده یا در حال ورزشِ نرمِ سبقت از یکدیگر در آماده کردنِ دولتمردانِ خویش برای بازپسگیریِ کلید از صاحبخانه میباشند. اینان به هر دلیلی از خدمت به محرومان ایران طفره میروند ولی کشفِ نیّت پنهانشان زیاد پیچیده نیست؛ اینان با زبان بیزبانی میخواهند بگویند:” آقا بگذارید فشار بر مردم آنچنان تشدید گردد تا بپاخیزند و ج. ا. را به ستوه آورند و ما نیز نجات یابیم!“. در این بین اقلیتی نیز باقی میماند که میهندوستی اش مترادف است با مردمدوستی و خدمتِ مبرم و هر چند محدود به خلق.
◄ اکنون مخاطبین ما آن دسته از هممیهنان ما هستند که، هر چند کم، از گروه میهندوست ولی مردمی میباشند و در سیاست قبل از هر چیز غمخوار منافع بلافصلِ مردمان ایران هستند. بیائیم هرچه سریعتر خود را منسجم کرده و سپس به ایجاد و توسعۀ روابط خود با مردمان و سامانههای نوعدوست جهان بپردازیم؛ فقط در چنین شرایطی است که قادر خواهیم گشت مناسباتِ قدرتهای جهان را در ارتباط با منافعِ مردمان ایران بگونهای عُقلایی سَمت دهیم.
◄ در خاتمه سؤال چندبارۀ ما از بازیگرانِ کوچک و بزرگِ تحریمبازان حرفهای این است: چه خواهید کرد اگر محاسباتِ کوتاه مدتتان درازمدت شود؟ ادامه پیشبینی نشده این وضعیت، میتواند به فاجعه عظیمتر انسانی در جامعه ایران منجر شود. آیا این سبک از کار مترادف با مَثل غربیِ: ”پس از من بگذار توفان نوح بیاید“ نیست؟ شما که تا کنون بیش از تعدادِ سالهای برپایی ”حقوق بینالملل“، خود آن را شکستهاید، نمیتوانید یکبار نیز همّت فرموده و این کار را، این بار بخاطر امر خیر انجام داده و تا اتمام تحریمها، حاکمیت نظام ج. ا. بر چپاول معیشت مردمان ایران را از او سلب کرده و سیاستِ مماشاتتان را بخاطر ”تغییر رفتار“ رژیم[منظور روشن نیست] ، بدون فلاکتِ ملّت ایران ادامه دهید؟ حد اقلِ خواستههای ما در دفاع از منافع بلافصل مردمان ایران، از قدرتهای تحریمگرِ رنگارنگ این است:
تجارت خارجیِ ایران در انحصار دولت است؛ تشکیلات متعدد وعظیمی وجود دارد که امر سفارشِ انواع کالاهای اساسی را انجام می دهد. حمل، ترخیص، توزیع وفروش این کالاها باید در یک سازمان مرکزی ادغام شده و در اختیار نماینده دفتر سازمان ملل متحد در تهران قرار گیرد؛ همچنین وجوه ناشی از فروش نفت، بر آورد نیازها، سفارش کالاهای اساسی، نظارت برخرید، کیفیت کالا، حمل ونقل، انبار، قیمت گذاری، توزیع وفروش، و وصول مطالبات تحت نظر نمایندگان نظام پزشکی ایران، کانونهای سراسری وکلای دادگستری، نمایندگان موسسات آموزشی کشور، سندیکاهای کارگری و انجمنهای زنان قرار گیرد. نمایندۀ هر مدرسه، دبیرستان یا موسسه آموزش عالی میتواند بنا بر انتخاب هیئت مذکور در حوزه محل خود مامور ایجاد هماهنگی بین مصرف کنندگان ومسئولین توزیع باشد. همچنین هیئت مذ کور می تواند در صورت لزوم از متخصصین ایرانیِ برونمرز برای هر نوع خدمت مورد نیاز به کار دعوت کند.
۱۶ آبان ۱۳۹۷؛ ۷ نوامبر ۲۰۱۸
گروهی از فعالان و تحلیلگران سیاسی ایرانی ( دِگَرگام)
آدرس برای تماس و تبادل نظر: degar.gaam@gmail.com
هممیهنان! برای ادای حداقل دِین نسبت به مردمان ستمدیدۀ ایران و در جهت خلع حاکمیت و قطع دستان ناپاک جنایتکاران غارتگر اموال ایرانیان، از شما میخواهیم که در تکثیر و ترجمۀ این نوشته، کوشا باشید. این وظیفۀ وجدانی ما است که افکار عمومی مردم جهان را نسبت به آنچه که در بستر مماشات و سواستفاده از موقعیتِ تحریم در ایران و جهان میگذرد، روشن کنیم. نگذاریم که ثروتِ معیشتی مردمان ایران خرج ویرانی ایران، سوریه، یمن، عراق، لبنان و فلسطین شود.
آزادیخواهان جهان، هم میهنان
واقعیات ایران و حاکمیت قرون وسطایی آن:
◄ با توسعۀ فقر و فلاکت در ایران تعداد زندانیان نظام اسلامی حاکم نیز شدیداً رشد یافته و به بیش از ۲۵۰۰۰۰ از نفر افزایش یافته است؛ در دادگاههای مختلفِ اسلامی پانزده میلیون پرونده انباشته است؛ این نظام طی حیات خونین و شوم خود همواره مقام نخست را در شمار اعدام (به نسبت جمعیت) به دست آورده است.
◄ با تکیه بر موازین قانونیِ اسلام، بخصوص تشیّع، زنان جامعه در همۀ زمینههای حقوقی مانند خانواده، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتّا روابط جنسی سرکوب گشته اند، تا جایی که فحشای شرعی به بخشی از خدماتِ رسمی و علنیِ توریستی تبدیل گشته است. ایران از حیث خودکشیِ جوانان زیرِ سیسال و همچنین گسترش مصرف مواد مخدر مقام اول جهانی را دارد.
◄ با نابودی احزاب، سندیکاها، مطبوعاتِ آزاد و قتل و آزار دگراندیشان، مهاجرت و فرار ابعاد وسیعی به خود گرفته است؛ ستم متداوم و عدم امنیت موجبات فرار ثروتهای ملی و مغزها را فراهم کرده و در نتیجه صنایع ورشکسته است، بیکاری بیداد میکند، درآمد سرانه سقوط آزاد کرده است، جهش قیمتها و تورّم هرروز قدرت خرید مردم را کاهش میدهد. هفتۀ پیش مقامات رسمیِ ج.ا. اعلام کردند که یکصدهزار کارگرِ بخش تولید ِقطعات اخراج شدهاند؛ قریب پنج میلیون جوان، که نیمی از آنان فارغ التحصیلانِ دانشگاهها هستند، بیکار اند و هیچ چشم اندازی برای اشتغال آنان وجود ندارد.
◄ در حالی که بیش از دوونیم میلیون (۲۵۰۰۰۰۰) خانۀ خالی در کشور وجود دارد، ۳۰% جمعیت شهری ایران حاشیهنشین هستند، ۸۰% مردم زیر خط فقر مطلق و نسبی هستند، گرسنگی بیداد میکند. شاخصهای کیفیت زندگی، رفاه و تأمین اجتماعی، درمان، بهداشت و دارو فاجعه است. به علت آلودگی هوا و ریزگردها و محیط زیست، ایران بیشترین رشد سرطان را دارد. بودجۀ حدود چهارمیلیونونیم دانشجو و آموزش عالی از بودجۀ حوزههای علمیه و تبلیغات اسلامی کمتر است.
◄ چندی پیش ”هانی تحویلزاده“ رییس انجمن شیرخشک و غذای کودک درباره وضعیت این مواد غذایی گفت: ” تخصیص ارز دولتی برای واردات مواد اولیه شیر خشک قطع شد … در حال حاضر شرکتها بهدلیل کمبود مواد اولیه از ذخایر استراتژیک خود استفاده میکنند؛ پیشبینی میشود اگر شرایط به همین منوال پیش رود در آینده با کمبود شیرخشک در بازار مواجه شویم“. هفته گذشته ”خضری“ نماینده رژیم در مجلس اعلام کرد: %۹۹ مواد اولیه دارویی وارداتی است …. داروی شیمی درمانی خارجی از دفتر بیمه حذف شده است …”. رییس جمهور دستگاه خامنه ای از وجود ذخایر ارزی فراوان خبر می دهد در حالی که میلیون ها تن کالا در انبارهای گمرگ انباشته شده و ترخیص نمی شود؛ و این همه در شرایطیاست که ”ستاد اجرائی فرمان امام“ با سرمایهای بیش از صد میلیارد دلار بدون هیچ نظارتی در اختیار ولایت فقیه قرار دارد که به آن موقوفاتِ امام رضا و همۀ امامزادگان را نیز باید افزود؛ بخشهای اصلی و کلان اقتصاد کشور به شکلی سازمانیافته در دست تفنگداران سپاه پاسداران است.
◄ اکنون جان قریب به چهارمیلیون (۴۰۰۰۰۰۰) کودک ایرانی که با عنوان غذای اصلی یا متمم به شیرخشک نیاز دارند در خطر است؛ همینطور وضعیت معیشتی مردم ایران نیز در همۀ زمینهها. نظام ولی مطلقه فقیه بخوبی از آنچه که در انتظار او است آگاه است و پیشگیرانه شمشیر را از رو بسته و خود را برای مصاف آماده میکند. شیوۀ ترورهای مختلف و سوزاندنِ بی محابای مخالفین را نباید به حساب ناشیگری و خودسریِ عوامل ج.ا. گذاشت تلقی کرد، این اعمال برای ایجاد وحشت و تشدید سرکوب انجام میگیرد و دقیقاً آدرس گیرنده دارد؛ بازداشت آقای هاشم خواستار، نمایندۀ پُرکارِ آموزگاران میهن را بایستی در این راستا دید، این آموزگار دلیر را زندانی نکردند بلکه او را بعنوان بیمار روانی به بند کشیدند و سپس همسر شجاع، فرزندان وتعدادی از همکاران آن رادمرد را نیز بازداشت کردند.
◄ حتّا آن بخش از مایحتاج فوقِ ضروریِ مردم را که مشمول تحریمها نمیشود، رژیم جمهوری اسلامی احتکار کرده و بر بستر شیوۀ ذاتیِ خود با ”عاشورایی“ کردن پیگیرِ جامعه، شماری از چهرههای ”سرشناس“ کشور را به انقیاد تبلیغاتیِ خویش درخواهد آورد. [؟؟] متأسفانه در برپاییِ این کارزار گمراه کنندۀ تبلیغاتی، برخی از این خانمها و آقایان کاسۀ داغتر از آش شده و گناه مشترکِ تحریمگران خارجی و تحریمخران ”ملّی“ را یکجا به حساب امپریالیسم ـ – با قرائت چهلسالۀ اسلامیِ آن ـ گذاشته و برای چندمینبار به ادامۀ حیات این نظام یاری میرسانند.
واقعیاتِ غمانگیزِ حاکم در خارجِ ایران:
◄ هیچگونه رابطۀ ملموسِ نوعدوستانه از جانب دولتها و مردمان کشورهای مختلف در نگرش به اوضاع اسفبار ایرانیانِ داخل به چشم نمیخورد. آنچه که برای کشورهای درگیر در تشدید تحریمها، راهبردی است فقط حفظ منافع درازمدت خود بر بستر سازشهای کوتاه مدت است. اینان با مهارتی ”ستایشآفرین“ بیانِ رسانهای خویش را از استاد خود ”تالیران“ آموختهاند که زمانی گفته بود: ”قدرت بیان بخاطرِ خدمت به پنهان کردن نیّات است!“ مردم ایران توسط این نظامها – تا زمانی که ترغیب نشوند – تغذیۀ معیشتی نخواهند شد ولی کماکان ”تغذیۀ مجازی“ آنان برقرار خواهد بود.
◄ جامعۀ چند میلیونی ایرانیانِ خارج کشور در تشتت کامل ملّی-اجتماعی بسر میبرد. اگر هم کم وبیش احزاب و سازمانهای سیاسیِ سنّتی و جدید وجود دارند، اکثراً یا گرفتار خودمشغولی بوده یا در حال ورزشِ نرمِ سبقت از یکدیگر در آماده کردنِ دولتمردانِ خویش برای بازپسگیریِ کلید از صاحبخانه میباشند. اینان به هر دلیلی از خدمت به محرومان ایران طفره میروند ولی کشفِ نیّت پنهانشان زیاد پیچیده نیست؛ اینان با زبان بیزبانی میخواهند بگویند:” آقا بگذارید فشار بر مردم آنچنان تشدید گردد تا بپاخیزند و ج. ا. را به ستوه آورند و ما نیز نجات یابیم!“. در این بین اقلیتی نیز باقی میماند که میهندوستی اش مترادف است با مردمدوستی و خدمتِ مبرم و هر چند محدود به خلق.
◄ اکنون مخاطبین ما آن دسته از هممیهنان ما هستند که، هر چند کم، از گروه میهندوست ولی مردمی میباشند و در سیاست قبل از هر چیز غمخوار منافع بلافصلِ مردمان ایران هستند. بیائیم هرچه سریعتر خود را منسجم کرده و سپس به ایجاد و توسعۀ روابط خود با مردمان و سامانههای نوعدوست جهان بپردازیم؛ فقط در چنین شرایطی است که قادر خواهیم گشت مناسباتِ قدرتهای جهان را در ارتباط با منافعِ مردمان ایران بگونهای عُقلایی سَمت دهیم.
◄ در خاتمه سؤال چندبارۀ ما از بازیگرانِ کوچک و بزرگِ تحریمبازان حرفهای این است: چه خواهید کرد اگر محاسباتِ کوتاه مدتتان درازمدت شود؟ ادامه پیشبینی نشده این وضعیت، میتواند به فاجعه عظیمتر انسانی در جامعه ایران منجر شود. آیا این سبک از کار مترادف با مَثل غربیِ: ”پس از من بگذار توفان نوح بیاید“ نیست؟ شما که تا کنون بیش از تعدادِ سالهای برپایی ”حقوق بینالملل“، خود آن را شکستهاید، نمیتوانید یکبار نیز همّت فرموده و این کار را، این بار بخاطر امر خیر انجام داده و تا اتمام تحریمها، حاکمیت نظام ج. ا. بر چپاول معیشت مردمان ایران را از او سلب کرده و سیاستِ مماشاتتان را بخاطر ”تغییر رفتار“ رژیم[منظور روشن نیست] ، بدون فلاکتِ ملّت ایران ادامه دهید؟ حد اقلِ خواستههای ما در دفاع از منافع بلافصل مردمان ایران، از قدرتهای تحریمگرِ رنگارنگ این است:
تجارت خارجیِ ایران در انحصار دولت است؛ تشکیلات متعدد وعظیمی وجود دارد که امر سفارشِ انواع کالاهای اساسی را انجام می دهد. حمل، ترخیص، توزیع وفروش این کالاها باید در یک سازمان مرکزی ادغام شده و در اختیار نماینده دفتر سازمان ملل متحد در تهران قرار گیرد؛ همچنین وجوه ناشی از فروش نفت، بر آورد نیازها، سفارش کالاهای اساسی، نظارت برخرید، کیفیت کالا، حمل ونقل، انبار، قیمت گذاری، توزیع وفروش، و وصول مطالبات تحت نظر نمایندگان نظام پزشکی ایران، کانونهای سراسری وکلای دادگستری، نمایندگان موسسات آموزشی کشور، سندیکاهای کارگری و انجمنهای زنان قرار گیرد. نمایندۀ هر مدرسه، دبیرستان یا موسسه آموزش عالی میتواند بنا بر انتخاب هیئت مذکور در حوزه محل خود مامور ایجاد هماهنگی بین مصرف کنندگان ومسئولین توزیع باشد. همچنین هیئت مذ کور می تواند در صورت لزوم از متخصصین ایرانیِ برونمرز برای هر نوع خدمت مورد نیاز به کار دعوت کند.
۱۶ آبان ۱۳۹۷؛ ۷ نوامبر ۲۰۱۸
گروهی از فعالان و تحلیلگران سیاسی ایرانی ( دِگَرگام)
آدرس برای تماس و تبادل نظر: degar.gaam@gmail.com
هممیهنان! برای ادای حداقل دِین نسبت به مردمان ستمدیدۀ ایران و در جهت خلع حاکمیت و قطع دستان ناپاک جنایتکاران غارتگر اموال ایرانیان، از شما میخواهیم که در تکثیر و ترجمۀ این نوشته، کوشا باشید. این وظیفۀ وجدانی ما است که افکار عمومی مردم جهان را نسبت به آنچه که در بستر مماشات و سواستفاده از موقعیتِ تحریم در ایران و جهان میگذرد، روشن کنیم. نگذاریم که ثروتِ معیشتی مردمان ایران خرج ویرانی ایران، سوریه، یمن، عراق، لبنان و فلسطین شود.