به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، خرداد ۲۹، ۱۳۹۹

اﺻﻐﺮ ﭘﺎرﺳﺎ، ﻓﺮزﻧﺪ دﻻور ﻧَﻬﻀَﺖ ﻣﻠّﯽ اﯾﺮان

زنده یاد اصغر پارسا
رهنمودهای اصغر پارسا، در شورای مرکزی و در جلسه های  آﻣﻮزﺷﯽﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠّﯽ اﯾﺮان ﻫﻤﯿﺸﻪ رﻫﮕﺸﺎ ﺑﻮد. 
درﺳﺎل ۱۳۳۹، ﺟﻠﺴﻪﻫﺎي ﺳﺨﻨﺮاﻧﯽ از ﺳﻮيﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠّﯽ اﯾﺮان در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺷﻤﺎره  ۱۴۳ ﺧﯿﺎﺑﺎن ﻓﺨﺮآﺑﺎد ﺗﻬﺮان ﺑﺮاي دادن آﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﺮدم ﺗﻬﺮان ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽﺷﺪ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ از ﺳﺨﻨﺮاﻧﺎن اﯾﻦ ﮔﺮدﻫﻤﺎﯾﯽﻫﺎ اﺻﻐﺮ ﭘﺎرﺳﺎ ﺑﻮد. 
ﮔﻮﯾﺎ ﻫﻨﻮز ﻓﺮﯾﺎد رﺳﺎي او ﺑﻪ ﮔﻮش ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ در ﻓﻘﺪان آزاديﻫﺎي ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﻠﺖ اﯾﺮان ﺑﺎﻧﮓ ﺑﺮ ﻣﯽآورد:
آزادي ﺧﺠﺴﺘﻪ آزادي 
از وﺻﻞ ﺗﻮ روي ﺑﺮ ﻧﻤﯽﺗﺎﺑﻢ.
ﯾﺎ آنﮐﻪ ﻣﺮا ﺑﺴﻮي ﺧﻮد ﺧﻮاﻧﯽ
ﯾﺎ آنﮐﻪ ﺗﻮ را ﺑﻪ ﻧﺰد ﺧﻮد ﺧﻮاﻧﻢ.(ﺑﻬﺎر)

در ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﮐﻨﮕﺮه ﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠّﯽ اﯾﺮان در ﺳﺎل 1341 او ﺑﻪ ﻋﻀﻮﯾﺖ و ﺳﺨﻨﮕﻮﯾﯽ ﮐﻤﯿﺴﯿﻮن ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه ﺷﺪ و در ﺗﺮﺳﯿﻢ ﺧﻂ ﻣﺸﯽ و اﺻﻮل ﻫﺪفﻫﺎي ﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠﯽ اﯾﺮان ﻧﻘﺸﯽ ﺑﺴﺰا اﯾﻔﺎ ﮐﺮد. ﭘﺎرﺳﺎ در اﯾﻦ ﮐﻨﮕﺮه ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻋﻀﻮﯾﺖ ﺷﻮراي ﻣﺮﮐﺰي ﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠﯽ اﻧﺘﺨﺎب ﮔﺮدﯾﺪ. در ﺑﯿﻦ ﺳﺎلﻫﺎي 39 ﺗﺎ 41 ، دو ﺑﺎر ﺑﻪ زﻧﺪان اﻓﺘﺎد و در زﻧﺪان ﻧﯿﺰ ﭼﻮن ﻣﺤﻮري اﻓﺮاد ﺑﮕﺮد او ﺟﻤﻊ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ راه اﺳﺘﻘﺎﻣﺖ و ﭘﺎﯾﺪاري را ازاو ﺑﯿﺎﻣﻮزﻧﺪ.

ﻫﻤﮑﺎري زﻧﺪهﯾﺎد اﺻﻐﺮ ﭘﺎرﺳﺎ ﺑﺎ ﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠﯽ اﯾﺮان ﭼﻨﺪ روزي ﭘﺲ از اﺳﺘﻌﻔﺎي دﮐﺘﺮ ﮐﺮﯾﻢ ﺳﻨﺠﺎﺑﯽ از دوﻟﺖ ﻣﻮﻗﺖ آﻏﺎز ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ آنﮔﺎه او ﺑﻪ ﻋﻀﻮﯾﺖ ﺷﻮراي ﻣﺮﮐﺰي در ﻣﯽآﯾﺪ و ﭘﺲ از ﺷﻮراﯾﯽ ﺷﺪن رﻫﺒﺮي در ﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠﯽ، ﺑﻪ ﻋﻀﻮﯾﺖ ﻫﯿﺌﺖ رﻫﺒﺮي ﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠﯽ در ﻣﯽآﯾﺪ. وﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠﯽ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻪ اﻧﺘﺸﺎر روزﻧﺎﻣﻪ ارﮔﺎن ﮔﺮﻓﺖ، اﺻﻐﺮ ﭘﺎرﺳﺎ در اﯾﻦ دوران ﭘﺮﻣﺨﺎﻃﺮه ﺳﻤﺖ ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺴﺌﻮل روزﻧﺎﻣﻪ ﭘﯿﺎمﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠّﯽ را ﺑﻪﻋﻬﺪه ﻣﯽﮔﯿﺮد.

دهﻫﺎ ﻧﻔﺮاز ﺻﺎﺣﺐﻧﻈﺮان و ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎن او را دراﯾﻦ اﻣﺮ ﯾﺎري ﮐﺮدﻧﺪ و اﯾﻦ روزﻧﺎﻣﻪ ﺳﻨﺪي ﺗﺎرﯾﺨﯽ در ﻣﺒﺎرزات آزاديﺧﻮاﻫﺎﻧﻪﻣﻠّﯿﻮن اﯾﺮان اﺳﺖ. ﺗﯿﺮاژ اﯾﻦ روزﻧﺎﻣﻪ در اواﯾﻞ ﺳﺎل 1360 ﺑﻪ دوﯾﺴﺖﻫﺰار ﻧﺴﺨﻪ در روز ﻧﺰدﯾﮏ ﺷﺪ. ﺗﺎ 25 ﺧﺮداد 1360، روزﻧﺎﻣﻪ ﭘﯿﺎمﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠّﯽ ﺑﻪ اﻧﺘﺸﺎر ﺧﻮد اداﻣﻪ داد، وﻟﯽ ﭘﺲ از ﯾﻮرش ﺣﺎﮐﻤﯿﺖﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻣﻠّﯽ اﯾﺮان ﺗﻌﻄﯿﻞ ﺷﺪ.

درﺳﺎل 1362، ﭘﺎرﺳﺎ ﺑﺎر دﯾﮕﺮ دﺳﺘﮕﯿﺮ و ﺣﺪود ﭼﻬﺎر ﺳﺎل در زﻧﺪانﻫﺎي ﺗﻮﺣﯿﺪ و اوﯾﻦ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺮد ﮐﻪ آن ﺣﺪﯾﺜﯽ ﭘﺮ درد دارد. 
اﺻﻐﺮ ﭘﺎرﺳﺎ دﻫﻪ آﺧﺮ زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮد را ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ اﻧﺪﯾﺸﯿﺪن در آﻧﭽﻪ ﭘﯿﺶ آﻣﺪه و ﺧﻮاﻫﺪ آﻣﺪ ﮔﺬراﻧﺪ. در زﻣﺴﺘﺎن ﺳﺎل 1380، ﮔﺮوﻫﯽ از ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان ﺟﻮان ﺑﺮاي ﺗﻬﯿﻪ ﺗﺎرﯾﺦ ﺷﻔﺎﻫﯽ زﻧﺪﮔﯽ او ﺑﻪ ﻧﺰدش رﻓﺘﻨﺪ. ﭘﺎرﺳﺎ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺮاي ﺟﻮاﻧﺎن، اﯾﻦ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﻫﺎي اﻣﯿﺪﺑﺨﺶ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯾﺮان، اﺣﺘﺮاﻣﯽ ﻓﺮاوان ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻮد، دﻋﻮت آﻧﺎن را ﺑﻪ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺣﺎﺻﻞ آن ﯾﺎزده ﺟﻠﺴﻪ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻫﻤﺮاه ﻓﯿﻠﻢ و ﻧﻮار اﺳﺖ ﮐﻪ اﻣﯿﺪ ﻣﯽرود در آﯾﻨﺪهاي ﻧﺰدﯾﮏ اﻧﺘﺸﺎر ﯾﺎﺑﺪ. 

ﺳﺨﻦ ﮐﻮﺗﺎه، اﻣﺮوز اﺻﻐﺮ ﭘﺎرﺳﺎ، اﯾﻦ اﺳﺘﻮره ﻣﻘﺎوﻣﺖ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﯽﻣﻬﺮيﻫﺎ، درﻣﯿﺎن ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ، وﻟﯽ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﺳﺮاﺳﺮ ﺗﻼش او در راه اﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎي ﻣﻠﯽ وآزاديﺧﻮاﻫﺎﻧﻪاش درﺳﯽ اﺳﺖ ﺑﺮاي ﺟﻮاﻧﺎن ﻣﺎ و آﻧﺎن ﮐﻪ دﻟﯽ ﺳﺮﺷﺎر از ﻋﺸﻖ اﯾﺮان وآزادي دارﻧﺪ.
  

انتشار جلد دوم خاطرات اصغر پارسا به مناسبت سالگرد ۲۵ خرداد ۱۳۶۰

اصغر اصغرزاده پارسا (۱۲۹۴ - ۱۳۸۵) از جمله رجال و دیپلمات‌های پیش از نَهضَت ملّی ایران بود، که پس از نَهضَت ملّی نه تنها از کار خود در وزارت خارجه کناره گرفت بلکه با آغاز نَهضَت ملّی دکتر مصدق در راه این نَهضَت قرار گرفت و خود از پیشگامان این نَهضَت  شد .ایشان در آغاز دولت دکتر مصدق از مدافعان حقوقی حقّ ایران در دادگاه لاهه بود. با توجه به باورش به این نهضت دموکراتیک، از وزارت خارجه استعفاء داد و از شهرستان خوی کاندیدا و به مجلس هفدهم راه یافت. در سنگر مجلس شورای ملّی از یاران و مشاوران جوان دکتر مصدق بود. او سخنگوی فراکسیون جبهه ملّی ایران در مجلس هفدهم بود که در تیرماه ۱۳۳۲ از مجلس استعفاء داد. فردای کودتای ننگین ۲۸ مرداد مدتی در خوی مخفی و سپس دستگیر شد. پس از رهایی پیکار خود را با نظام مستبد پهلوی در سنگر نَهضَت مقاومت ملّی ادامه داد و نشریه مخفیانه راه مصدق به همراهی یارانش منتشر کرد. 
پارسا در سال ۱۳۳۹ از بنیادگذاران جبهه ملّی دوم ایران و از اعضای منتخب کنگره در هیأت اجرایی بود.  او یکی از بنیادهای نهضت ملّی دکتر مصدق را جدایی دین از حکومت می‌دانست. ایشان در اریبهشت ۱۳۵۸ پس از استعفای دکتر کریم سنجابی به عنوان سخنگو به جبهه ملّی ایران پیوست. وی همچنین مدیر مسئول نشریه پیام جبهه ملّی بود. نشریه ای که در تاریخ روزنامه‌نگاری یکی از نقاط عطف بود. 
در این ایام جبهه ملی ایران بیش از هر جریانی خطر استقرار استبداد را با جان و دل حس کرد و بطور بنیادین با آن پیکار کرد و پارسا در سن بالای شصت سال مانند ایام جوانی خود در نهضت ملّی، یکی از اعضای راست قامت بود. 
مقالات و سرمقالات محکم او در همان زمان مؤثر ودر حال حاضر حائز اهمیت است. همین نگاه روشنگرانه وی در راه استقلال و آزادی و حاکمیت ملّت و جدایی دین از دولت بود که پس از ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ در تیررس دستگاه سرکوب بود، پس از ۲۵ خرداد شصت نزدیک به ۲۰ ماه در اختفاء و در نهایت دستگیر و در شرایط دشواری بیش از دو سال در حبس بود. به‌رغم فشار سنگین هیچگاه تن به مصاحبه و اعتراف نداد. کتاب خاطرات او به نام «فرزند خصال خویشتن» حاوی زندگی تیتروار وی است. بخش پایانی زندگی وی که از خرداد شصت و زندانی آن رادمرد ملَی و مصدقی است، امکان نشر نیافت و اکنون همراه یادنامه‌ای توسط کمیته انتشارات جبهه ملّی ایران به شکل محدودی منتشر می‌شود.

کمیته انتشارات جبهه ملی ایران
خرداد ۱۳۹۹ خورشیدی

جلد دوم خاطرات اصغر پارسا به مناسبت سالگرد ۲۵ خرداد ۱۳۶۰