عنوان آخرین شماره نشریه خط حزبالله، وابسته به دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران این است «هیچکس مستثنی نیست؛ مطالبه همیشگی رهبر انقلاب در مبارزه با مفاسد اقتصادی.» این عنوان ممکن است برای کسی که در ایران زندگی نمیکند یا از اخبار آگاه نیست، غلطانداز به نظر برسد، اما واقعیت خلاف این ایست.
اولا مبارزه با فساد «مطالبه همیشگی» آیتالله خامنهای نیست. بلکه یک شعار فصلی است. در ثانی، تجربه و تاریخ معاصر پر از موارد «استثنایی» است که مداخله شخص خامنهای منجر به نبسته شدن پروندههای عمومی فساد شده است.
شاید مشهورترین این موارد دستور معروف «کش ندهید» او در یازدهم مهر ۱۳۹۰ است. زمانی که ماجرای دعوای سران قوا، «محمود احمدینژاد» با برادران لاریجانی آنقدر بالا گرفت که فیلم جلسه «فاضل لاریجانی» و «سعید مرتضوی» در مجلس پخش شد. در این شرایط آیتالله خامنهای در دیدار با کارگزاران حج سروته ماجرا را اینطور هم آورد:
«خب، البته خبررسانی شد؛ مطبوعات، دیگران، کارهایی کردند، خبررسانی کردند، ایرادی ندارد؛ اما دیگر نباید قضیه را خیلی کش بدهند. بگذارید مسئولین کارشان را بکنند؛ عاقلانه، مدبرانه، قوی و با دقت قضایا را دنبال کنند. جنجال و هیاهو تا یک مقداری برای آگاهیها لازم است؛ دیگر همینطور هی ادامه دادن -بهخصوص که اگر بعضیها هم بخواهند دراینبین استفادههای دیگری از این مسائل بکنند - هیچ مصلحت نیست.»
نکته جالب اینکه از نگاه سردبیر سایت رهبری این کار مبارزه با فساد بوده و در بخش کلیدواژههای «مبارزه با مفاسد اقتصادی» دستهبندی شده است!
آیا مبارزه با فساد برای آیتالله خامنهای اولویت دارد؟
خیر. در سایت رسمی او کلا پنج کلیدواژه که در آنها کلمات «فساد» یا «مفاسد» مطرح شده باشد وجود دارد. این در حالی است که در صفحه کلیدواژههای سایت بسامد واژههای «فلسطین» ۱۲ بار، «بسیج» ۱۰ بار، «آمریکا» ۲۹ بار است. اگر سری به هرکدام از این کلیدواژهها بزنیم میبینیم که میزان تکرار هرکدام از این کلیدواژهها بهمراتب بیشتر از میزان تکرار پنج کلیدواژه مرتبط با فساد است.
بنابراین میتوان گفت «فساد» به نسبت اولویتهای ذهنی رهبر جمهوری اسلامی ایران چندان مساله مهم و پررنگی نیست.
در دو سال گذشته موضع آیتالله خامنهای درباره فساد چه بوده است؟
آخرین باری که او در یک سخنرانی عمومی درباره فساد صحبت کرده، مهر ۱۳۹۸ در جلسهای دیدار با اعضای خبرگان رهبری است که صحبتهایی کلی درباره «پیشگیری و درمان» مطرح کرده است.
کمی پیشتر او در تیر ۱۳۹۸ در دیدار با رییس و مسئولان قوه قضاییه حرفهایی زده بود که بوی صدور مجوز تسویهحساب در قوه قضاییه میداد. تاریخ این دیدار مربوط به زمانی است که تازه چند ماه از انتصاب «ابراهیم رئیسی» به ریاست قوه قضاییه گذشته و «اکبر طبری»، یکی از مدیران بلندپایه دستگاه قضا در دوره رییس پیشین بازداشت شده است. آیتالله خامنهای در این سخنرانی میگوید:
«مبارزه با فساد، هم در درون قوه محل کلام است، هم بیرون قوه؛ لکن اولویت با درون قوه است. خب، هزاران قاضی شریف و پاکدامن و کارمندان امین در سراسر قوه دارند کار میکنند، تلاش میکنند؛ یک عنصر ناباب در یک دادگستریای در یک شهری پیدا میشود، یک حرکتی انجام میدهد، این روانهای پاکیزه شریف را بدنام میکند؛ این چیز کمی است؟ این چیز کوچکی است؟ شاید آن تعداد آدم نابابی که درمجموع قوه قضاییه هستند، یک درصد خیلی کمی نسبت به آدمهایی است که در اوج شرافتاند -ما داریم قضاتی که با زندگیهای سختی زندگی میکنند، پروندههای سنگین مهمی هم دستشان است، اما یک ذره هم تخطی نمیکنند... نسبت به فسادِ درون قوه قضاییه سختگیری کنید. علتش هم این است که این قوه، مسئول رفع فساد است؛ اگر خودش فاسد شد، گناه او نابخشودنی است.»
این در حالی است که براساس اسناد و مدارک عمومی قوه قضاییه ادعای رهبر جمهوری اسلامی ایران درباره سلامت بدنه قضایی یک ادعای مطلقا نادرست است. هفت ماه پیش سایت فکتنامه گزارشی درباره آمار بالای تخلف قضات منتشر کرد که در آن به استناد آخرین گزارش عملکرد مکتوب قوه قضاییه در سال ۱۳۹۵، گفته شده «در جامعه ۱۳ هزارنفری کارکنان قضایی، ۵۷۲۰ پرونده در دادگاه انتظامی قضات و ۹۰۸۳ پرونده در دادگاه عالی انتظامی قضات ثبت شده است. با این حساب فقط در سال ۱۳۹۵ نرخ ثبت پرونده در دادگاه انتظامی قضات ۴۴ درصد و نرخ ثبت پرونده در دادگاه عالی انتظامی قضات نزدیک ۷۰ درصد است.»
این آمار نشانه واضحی از تخلف و فساد سازمانیافته در دستگاه قضایی است که مطلقا زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.
آیتالله خامنهای یک سال پیشتر به تاریخ اوایل تیر ۱۳۹۷ در جلسه دیگری با رییس و مسئولان قوه قضاییه درباره فساد صحبت میکند. او در این جلسه که اکبر طبری هم در آن حضور دارد، قوه قضاییه را دعوت به برخورد با فساد میکند. او در این جلسه هم میگوید «فساد عمومی نیست، فساد مال تعداد اندکی مفسد است؛ هم در دستگاههای دولتی، هم در دستگاههای مردمی، هم در محیط کسبوکار، آنهایی که مفسدند، افراد معدودی هستند، تعداد معدودی؛ [ولی] ما جوری در اظهاراتمان و در تعبیراتمان حرف میزنیم که تلقی مردم این میشود که خب همهجا را فساد گرفته! این غلط است، واقعیت این نیست. این یک پایهی غلط. پایهی غلط دوم اینکه با آن موردی که واقعا فساد است، برخوردِ قاطع و روشن نمیکنیم؛ باید برخورد شود؛ آنجایی که واقعا مفسد اقتصادی است، باید صریح و روشن برخورد بشود.»
شعار مبارزه با فساد رهبری چه کارکردی دارد؟
ازایندست نمونهها زیاد است، اما اگر بخواهیم مواضع آیتالله خامنهای را درباره فساد دستهبندی کنیم به این نتیجه میرسیم که او برای دو منظور از این کلیدواژه استفاده میکند. در اغلب موارد او این واژه را بهعنوان یک «تعارف» مطرح میکند. با اینکه اسناد و شواهد غیرقابلانکاری از فساد سازمانیافته در ایران وجود دارد، او ضمن تاکید بر اینکه فساد موردی است، صرفا از لزوم برخورد با فساد صحبت میکند.
در موارد معدودی هم او از این کلیدواژه برای تعیین تکلیف استفاده کرده است. بهعنوانمثال او از این واژه برای صدور مجوز تسویهحساب در قوه قضاییه استفاده میکند. یا در مورد دیگری با استفاده از این کلیدواژه دستور بسته شدن مشهورترین پروندههای فساد را صادر میکند.
دفتر آیتالله خامنهای نهتنها تا امروز موضعگیری شفاف و علنی علیه موارد مشهور به فساد نداشته، بلکه بعضا متهمان به فساد بهواسطه وابستگی به دفتر او از حمایت و مصونیت برخوردار شدهاند. از موارد فساد اخلاقی و اجتماعی گرفته مانند پرونده مشهور «سعید طوسی» تا فساد اقتصادی مانند پرونده «محمدباقر قالیباف». نهتنها قالیباف برای پیگیری این اتهامها بهطور عمومی تحت پیگرد قضایی قرار نگرفته، بلکه گفته میشود با سفارش دفتر آیتالله خامنهای به نمایندگان به کرسی ریاست مجلس رسیده است.
از سوی دیگر، نقش او و نهادهای تحت نظر او در گسترش ساختاری فساد غیرقابلانکار است. نهادهای نظامی، امنیتی و اقتصادی زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی ایران در ایجاد فضای بسته سیاسی، امنیتی و اقتصادی نقش غیرقابلانکاری دارند. هنوز درست کسی نمیداند حجم گردش مالی و سهم نهادهایی مانند ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس، بنیاد مستضعفان و سازمان اقتصادی سپاه و نیروهای مسلح از اقتصاد ایران چقدر است. چنین حجمی از عدم شفافیت که تقریبا در تمام دنیا کمنظیر است، زمینهای مستعد برای ایجاد فساد گسترده و فراگیر اقتصادی و سیاسی به وجود میآورد.
رهبر جمهوری اسلامی ایران تا به امروز نهتنها تلاشی برای شکستن این فضای بسته نکرده، بلکه شریک مقابله با شفافسازی فعالیتهای سیاسی و اقتصادی نهادهای تحت امرش هم بوده است.
در چنین شرایطی آیتالله خامنهای بیش از آنکه «مطالبهگر» مبارزه با فساد باشد، مسئول و متهم اصلی وجود فساد سازمانیافته در جمهوری اسلامی ایران است.
علی رنجیپور - ایران وایر