سپاه و ارتش بايد در يكديگر ادغام شوند تا هزينهها نصف شود
احترام نظامی در سپاه و ارتش تفاوتی با هم ندارد
راهبرد و سیاست هایی که دولت پنهان و حزب پادگانی در ایران دنبال میکنند، مشابهت زیادی با استراتژی کره شمالی دارد. مدل کره شمالی یعنی سیستمی که سلاح اتمی و موشک بالستیک دارد و در نتیجه هیچ دولتی نمیتواند به آن حمله نظامی کند و رژیمش را تغییر دهد. اما به لحاظ اقتصادی، علمی و فنی، کشوری توسعهنیافته است با مردمی فقیر و گرسنه. این الگو بر مشت آهنین در داخل و انزوای بینالمللی استوار است.
بسیاری از کشورهای جنوب شرقی آسیا توانستهاند در ۴۰سال گذشته به جهشهای بزرگ اقتصادی دست یابند. باوجود این کره شمالی یکی از عقبماندهترین کشورهای جهان است.
کره بعد از جنگ دوم جهانی به دو پاره تقسیم شد. بنابراین مردم دو کشور تاریخ و دین و فرهنگ و نژاد و زبان مشترکی دارند. اما به دو دلیل زیر کره جنوبی جزو اقتصادهای برتر دنیا و کره شمالی جزو عقبماندهترین کشورها محسوب میشوند. اول ساختار سیاسی و دوم و مهمتر استراتژی دو کشور است. کره جنوبی استراتژی توسعهمحور را برگزید و کره شمالی راهبرد نظامی/امنیتی را. تولیدات اولی دنیا را گرفت و دومی از دنیا عقب افتاد.
ساختار سیاسی چین و کره شمالی شباهت زیادی به هم دارند و هر دو متاثر از شوروی سوسیالیستی هستند؛ تکحزب و تمامیتخواه.
چین همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی تصمیم گرفت به توسعه اقتصادی اولویت دهد و به تتش زدایی و تعامل با جهان بپردازد. نتیجه آن شد که بعد از ۴۰سال به اقتصاد دوم جهان تبدیل شده و ۷۵۰میلیون نفر از شهروندان خود را از خط فقر نجات داده است.
اما کره شمالی عقب ماند، فقط به دلیل آنکه استراتژی اشتباه خود را تغییر نداد، در حالی که متحد استراتژیک چین بود و هست.
جمهوری اسلامی نتوانسته در عرصه اقتصادی جهش کند و اقتصادی پویا و توسعهیافته ندارد. زیرا همان خطایی را مرتکب میشود که شوروی سابق شد و فرو پاشید. همان اشتباهی که امروز کره شمالی میکند؛ رشد کاریکاتوری و نامتوازن. موشک بالستیک دارد، خودرو و دیگر کالاهای مصرفی را ندارد و نمیتواند مشکلات جامعه را حل کند.
الان در ایران هر کس سرکار بیاید و هر انتخاباتی صورت بگیرد، نمیتواند گام موثری برای حل مشکلات جامعه بردارد. زیرا مانع اصلی همان استراتژی اشتباهی است که بر کشور حاکم است. منابع و نیز دیپلماسی کشور در خدمت توسعه اقتصادی و رفاه ملی نیست.
مجلس جدید را در یک مسابقه تک اسبه، از جوانان مومن انقلابی تشکیل دادهاند. شورای نگهبان هم با آنها کاملا هماهنگ است. رهبر آن را انقلابیترین و قویترین مجلس میخواند. سپاه نیز ریاست مجلس، ریاست مرکز پژوهش ها، ریاست دیوان محاسبات و ... را در دست دارد. باوجوداین مجلس توان اینکه طرح اقتصادی بزرگی را که بتواند باری از دوش مردم بردارد، نمیتواند ارائه دهد.
اقتصاد ايران ديگر توان هزينه دو نيروي مسلح (ارتش و سپاه) و مشاركت در چند جنگ نيابتي را ندارد. میپرسند چرا میگویید اقتصاد مشکل جامعه است اما راهحل آن سیاسی است؟ زیرا تا از تحریم خارج نشویم و با جهان تعامل نکنیم، اقتصاد کشور تکان نمی خورد.
ما میتوانستیم تحریم نباشیم. این دروغ است که میگویند چون مستقل هستیم تحریم شدهایم. بسیاری از کشورها مستقل هستند و تحریم نشدهاند. اما هیچ کشور در حال رشدی نیست که تحریم باشد و اقتصاد آن بتواند رفاه جامعه را تامین کند.
اقتصاد ما دیگر توان پرداخت هزینههای دو نیروی مسلح و مشارکت در چند جنگ نیابتی را ندارد. سپاه و ارتش باید در یکدیگر ادغام شوند، تا هزینهها نصف شود. همچنان که کمیته و شهربانی در هم ادغام شدند و نیروی انتظامی را تشکیل دادند و همه هم راضی هستند.
در ۱۴سال گذشته که پرونده کشورمان با دیپلماسی غلط احمدینژاد به شورای امنیت رفت، ایران به دلیل ترس همه کشورها از مجازاتهای سنگین امریکا، حتی با چین و روسیه هم نتوانست آن چنان که باید و شاید ارتباط اقتصادی عادی و گسترده برقرار کند.
میلیونها ایرانی فقیرند و وقتی تبعیضها و فسادها را میبینند عصبانی هم میشوند. ما نمیتوانیم به اقتصاد خود رونق دهیم و فقر را برطرف کنیم، جز اینکه استراتژی کشور را اصلاح کنیم.
در داخل نیز برعکس آنچه که دولت پنهان و حزب پادگانی تبلیغ میکند، تنها راه نجات، سپاهی و نظامی کردن کشور نیست. بازگشت به مردم و جلب اعتماد، رضایت و مشارکت آنها است.
مصطفی تاجزاده