به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۹۹

طعنه اپوزیسیونِ پاانداز و واکنش اپوزیسیونِ برانداز! هادی خرسندی

مرداد
انسان وطن‌دوستی هستید و به کشورتان عشق می‌ورزید. روز دوم هفته دوستی سراغتان می‌آید و از اینکه مدتی است جایی از مملکت آتش نگرفته و انفجاری نشده، اظهار نگرانی می‌کند و می‌گوید می‌ترسم یک اتفاقی افتاده باشد!
اگر خواست همراه او بروید و چندتا جنگل را سربزنید، قبول نکنید چرا که ممکن است بعد از بازگشت به منزل، نیروهای سپاه بریزند به اتهام آتش‌نزدن جنگل شما را بازداشت کرده و لپ‌تاپتان را همراه ببرند.
در دادگاه سعی کنید دلایل قانع‌کننده‌ای که چرا جنگل را آتش نزده‌اید، ارائه دهید و قول بدهید دفعه بعد که به جنگل رفتید آتش می‌زنید. به این ترتیب هرچه زودتر قاچاقی از ایران فرار کنید.
نگران دوستتان هم نباشید. به‌زودی او را به اتهام اقدام به خاموش‌کردن آتش یک جنگل، دستگیر کرده و لپ‌تاپش را همراه می‌برند.
 
شهریور
برای خانم‌های جوان و زیبای متولد خرداد که می‌خواهند از شوهرشان طلاق بگیرند، هفته پرمخاطره‌ای است.
حاج آقای عمامه‌دار که قرار است به کار شما رسیدگی کند، دلیل شما را برای طلاق می‌پرسد. می‌گوئید شوهرم از وقتی قرنطینه شده، دائم توی خانه هالتر می‌زند و دمبل می‌زند و هیکل گنده می‌کند و با فن کاراته، آجر می‌شکند. ازش بدم می‌آد.
 حاج آقا شما را سرزنش می‌کند که به این زیبایی و جوانی چرا تا به‌حال با این پدرسوخته زندگی کرده‌اید؟
دراین موقع شما به شوهرتان که پشت در ایستاده می‌گوئید «سامان، ازت بدم می‌آد، ولی این آقا بهت گفت پدرسوخته!»
شوهرتان وارد اتاق می‌شود و با کمال تعجب می‌بینید حاج آقا پشت میزش نیست! در این حال احساس می‌کنید یک چیزی به پایتان می‌خورد. نگاه می‌کنید، دست حاج آقاست که با صدای گرفته از زیر میز  می‌گوید:
-«برو باهاش آشتی کن. با هم زندگی کنید. آدم خوبیه...»
 
مهر
اگر مرد جوان و خشنی باشید این هفته با یک داروخانه‌چی بابت فروختن کاندوم سوراخ کتک‌کاری می‌کنید. در دادگاه او اعتراف می‌کند که به دستور محرمانه مقام معظم رهبری کاندوم‌ها را سوراخ می‌کنند تا زاد و ولد زیاد شود. وکیل شما می‌گوید ولی بخاطر آنهائی که به هیچ وجه فرزند نمی‌خواهند، شما باید همراه کاندوم‌ها، وسایل پنچرگیری هم بفروشید.
خوشبختانه طرف محکوم می‌شود و دادگاه او را به دادن یک آی.یو.دی مجانی محکوم می‌کند.
 
آبان
اگر شما عضو اپوزیسیون پاانداز هستید، روز دوم هفته توئیتی علیه اپوزیسیون برانداز می‌نویسید و طعنه می‌زنید که مورد تشویق مرکز قرار می‌گیرید و حقوقتان را اضافه می‌کنند. سعی کنید قدری ورزش کنید.
در مقابل ممکن است اپوزیسیون برانداز جوابی به شما بدهد که مورد تمسخر اپوزیسیون ورانداز قرار بگیرید. بنابراین بیشتر ورزش کنید!
کتابی که در باره شخصیت جهانی یکی از متولدین فروردین می‌نویسید زودتر تمامش کنید، چون‌که اگر رژیم بیفتد می‌افتید زندان. ثبات شخصیت شیر یا خطی شما زبانزد اطرافیان است.
 
آذر
اگر خانه شما نزدیک فرودگاه است، روز دوم هفته دو سردار هوانیروز و نیروهواز به شما مراجعه می‌کنند و یک بسته امانتی می‌دهند که در جای امنی پنهان کنید، بازش نکنید و صدایش را درنیاورید. شما اطاعت می‌کنید. روز بعدش همسرتان به شما خبر می‌دهد که کنجکاوی کرده و بسته را باز کرده ولی یک چیزی توی آن بوده که سر در نیاورده. بنابراین شما خودتان به سراغش می‌روید و در اولین نگاه متوجه می‌شوید جعبه سیاه یک هواپیماست!
وحشت می‌کنید. با سردارها تماس می‌گیرید و از آنها اجازه می‌خواهید جعبه سیاه را در اختیار اوکراینی‌ها یا فرانسوی‌ها قرار دهید، ولی آنها خیال شما را راحت می‌کنند که جعبه سیاه، نه مال هواپیمای اوکراینی است و نه مال هیچ هواپیمای ساقط شده دیگر.
برای شما محرمانه توضیح می‌دهند که این جعبه سیاه مال هواپیمائیست که هنوز ساقط نکرده‌اند. فعلاً درش آورده‌اند که چیزی در آن ضبط نشود. از شما می‌خواهند به همسرتان چیزی نگوئید و وقتی هواپیمای بعدی ساقط شد شما آن را به مقامات بین‌المللی تحویل بدهید و بگوئید نزدیک فرودگاه پیداش کردم.
روز بعدش همسرتان به شما خبر می‌دهد که دوباره روی کنجکاوی رفته سراغ بسته امانتی و حدس می‌زند باید دستگاه پخش صوت باشد، چرا که پیچش را چرخانده از آن آهنگ «همه چی آرومه» پخش شده!
 
دی
این هفته پلیس راهنمائی شما را در حال ناشی‌گری در رانندگی متوقف می‌کند. برایش توضیح بدهید که هرکاری می‌کنید، رانندگی یاد نمی‌گیرید! موقتاً شما را آزاد می‌کند.
چند روز بعد نامه می‌آید که به اتهام له‌کردن موتورسیکلت پلیس به دادگاه مراجعه کنید. ضمناً یک نامه دیگر هم می‌آید که هواپیمائی ماهان می‌خواهد شما را به عنوان خلبان ممتاز استخدام کند.
بی
از این موقعیت استخدامی استفاده کنید. آنها یک دوره سه‌ماهه آموزشی برایتان می‌گذارند. نترسید، برای تعلیم خلبانی نیست، می‌خواهند عربی و چینی به شما یاد بدهند. سعی کنید این دو زبان را قاطی نکنید چونکه چینی‌ها «چ» ندارند. حضرت محمد هم از روی ناچاری به چینی‌ها می‌گفته سینی! تازه آن‌هم با صاد. ولی چون می‌دانستند طرف، پیغمبر اسلام است، به رویش نمی‌آوردند و کاریش نداشتند. (حالا دارند تلافیش را سر ما درمی‌آرند.)

موقع امتحان خلبانی برای ماهان، سعی کنید حسابی ناشی‌بازی درآورید و دو سه تا هلی کویتر را در باند فرودگاه به روز موتورسیکلت پلیس بیاندازید.
 
بهمن
روز دوم هفته چند برادر بسیجی به در خانه شما می‌آیند و ماسک آورده‌اند که شما بخرید. اگر نمی‌خواهید ماسک گران بخرید و پول زور بدهید، بگوئید فکر نمی‌کنم زدن ماسک کار عاقلانه‌ای باشد.  آنها عکس رهبرخامنه‌ای را به شما نشان می‌دهند که ماسک به صورت دارد. می‌گویند رهبر بدون ماسک حرف نمی‌زند. شما عکس را می‌بینید ولی باز زیر بار نمی‌روید و ماسک نمی‌خرید. بالأخره آنها شما را مجبور می‌کنند آن عکس را بخرید!
 
اسفند
اگر متولد اسفند هستید شرمنده‌ام که نمی‌توانم فالتان را بگویم. دارند در می‌زنند. از داروخانه برایم دوا آورده‌اند. مرتب بسته‌بسته دوا می‌آورند. این کمپانی‌های داروسازی یک ترتیبی داده‌اند که ما پیر و پاتال‌ها نه بمیریم نه خوب شویم که مشتری از دست نرود و مرتب دارو مصرف کنیم (کامینگ...)  حالا دیگر می‌فرستند در خانه که نتوانیم دربرویم. قول می‌دهم در آینده بازرس هم بفرستند ببینند دواها را خورده‌ایم یا نه... (اومدم بابا... کامینگ...)... ببخشید.
دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مقاله، نظر نویسنده بوده و سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی‌ کند. 
 
منبع: 
ایندپندنت فارسی